به نام خدا خودم صبحا زودتر پا میشم کارای نیمه تمام انجام میدم مثل گردگیری چیزی دخترم پا میشه با گریه که بهم شیر بده بخوابم.شیر میدم تا ساعت ده خوابه .بعد تلاش میکن صبحانه بدم هیچی نمیخوره .دختر بزرگم تلویزیون روشن میکنه شبکه پویا ببینه اونم میره پای تلویزیون هرچی دورش میکنم نبینه باز میره.بعد تلویزیون خاموش میشه.نوبت بازی با دختر بزرگه می رسه.مامان من حوصله ام سر رفت باید هم غذا بپزم هم بازی کنم.کوچیکه هم مارونگاه میکنه.بعد باهام ناهار میخوریم.کوچیکه خوابش میگیره بزرگه سرش به یه چی گرم میکنم تا کوچیکه یه چرتی بزنه.بعد با صدای داد و بیداد بزرگه از خواب پا میشه بزرگه دفتر برداشته یا داره کلیپای آشپزی نگاه میکنه کوچیکه میخواد به مدادا و دفتر دست بزنه اینجاست که دعواشون میشه.و باید هردو رو راضی کنم.بعد هم که آقای همسر از سرکار میادومن شروع میکنم به کارای خونه و به همین روال...هر روزم اینجوری🥲
شبا ساعت ۹ یا ۱۰ میخابه صبح همیشه ۷.۳۰ تا ۸ بیداره.صبحانه میدمش باهاش بازی میکنم موقعی ظرف شستن همش میچسبه بهم.برا پختن ناهار ک دیگه بدترررر.دعا دعا میکنم عصر بشه همسرم بیاد خونه ک کمکم کمه ساعت ۱ میخابه تا ۳ .بعد باز بیدار میشه شروع میشه شیطنت تا شب.😁😁😁
بیدار میشه بهش صبحونه میدم
بعد تا میرم تو اشپزخونه تا نهار بپزم همش نق نق میکنه که چرا اومدی اینجا بغلم کن دیگه انقدر باهاش حرف میزنم و سرشو گرم میکنم تا نهارم وبزارم بپزه
بعدش یکم بیاهاش بازی میکنم
شیر میخوره نق میزنه گریه میکنم
بعد از ظهر باز یک الی دو ساعت میخوابه باز بیدار میشه به شلوغ کردن و بازی و نق زدن تا ساعت ۱۲ و ۱ شب که باز بخوابه
جایه خاصی نمیرم بعضی روزا میرم خونه بابام اینا فقط
سلام عزیزم اکثرروزا خونه ایم ولی شباشوهرم مارومیبره دور دور و شهربازی .خودمم بعضی روزا بابچه میرم خریدای سبک خونه روانجام میدم وقتی ک شوهرم سرکاره میگم کمک دستش باشم بعضی کاراروانجام بدم ک فشارنیاد بهش
نه میرم میچرخم با ماشین البته پارکم برم تو کالسگه نگا میکنه داداشش
من دارم .اول تو بگو بعد من بگم😅
بیشتر خونه ایم باهم بازی میکنیم تا ساعت ده یازده صبح میخوابیم بعد بیدار میشیم صبونه و بازی تا ناهار بعدم بازی میکنیم تا ساعت سه ساعت سه میخابیم تا پنج پنجم شوهرم میاد میرن دور دور منم شامو میزارم تا بیان ساعت ده تا یازده شب هم میخوابه خودمم جغدم طول میکش خوابم ببره
ساعت ۱۱بیدارمیشیم صبونه داروهاشومیدم ناهار درس میکنم همسرم میادناهار میخوریم یکم استراحت بعد بیرون این لابه لا منه پاره خونه تمیز میکنم لباس شویی وروشن میکنم وکلی کار دیگهههه
منم تا ظهر خوابیدم بعدمناهارو یکم بازی و...بعدش ساعت سه باز میخوابه تا پنج بعدش شوهرم میاد یا میریم بیرون میایم شام میخوریم و....یا شام میخوریم میریم یا پارک یا خونه خانواده هامون هر روزه تکراری 🥴
من بعضی از روزا صبح ها ساعت ۷ صبح یک کار پاره وقت دارم میرم انجام میدم وقتی برمیگزدم بعد شوهرم میره بیرون، دخترم تا ۱۰:۳۰ اینا خوابه، غذا درست میکنم و صبحانه دخترم میدم، چون با مادرشوهرم اینا توی یک ساختمونیم بعضی از روزا ۱ ساعتی میره پایین، بعد شوهرم میاد خونه ساعت ۲، غذا میخوریم و دخترم ساعت ۴ همیشه میخوابه تا ۶ اینا، غروب یا میرم خونه مامانم با دخترم یا توی کالسکه میبرمش توی خیابون یکم میچرخم تا شوهرم که ساعت ۱۱ شب میاد خونه، کلا خیلی تنهام🥴 اگه شوهرم نباشه زیاد خونه مادرشوهرم نمیرم ، با اینکه توی یک ساختمونیم ولی شاید هفته ای ۱ بار برم، یکسره مثل دیوانه ها خونه رو میسابم🤣🤣
هی جمع میکنم اون میریزه همین روند ادامه داره
کل روز میگه خوابم میاد نق نق عصرا هم پارک بعضی ساعات با هم دستمال برمیداریم میرقصیم بازی میکنیم شبا هم پاره میشیم تا بخوابه
من تا ده خوابیم البته دوتا بچه دارم تا 3کارای خونه و ماهر بعد میبرم خونه مامانم خودم میرم اسنپ کار میکنم. قبلاً میبردمشون پارک حداقل هفته ای 4بار .یک بارم خونه مادر شوهرم تو هفته
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.