۲۱ پاسخ

وااای چطور تونستی😂تصورش هم منو میترسونه🥴

واااااای چه دای داری🤣منم دختر داشتم قطعا تا یک سالگی یا نهایت ۱۸ ماهگی سوراخ میکردم اینکه میگن بدن خودشه بذاریم بزرگ شه خودش خواست بره رو قبول ندارم بزرگ میشد میگفت همه کوشواره داشتن تو دلت نیومد یه گوشواره گوشم کنی حالا بیا بگو به بدنت و قدرت اختیارت احترام گذاشتم🤣

چه جراتی داشتی!

دمت گرم

والا بچه تا نوزاد حالیش نیس هیچ درد ی
هم نمی کشه

یه دختر 6ساله میخواست گوشش رو سوراخ کنه از یه هفته قبل همش استرس‌ کشید و گریه آخرشم خونواده اش منصرف شدن

بخدا ک ظلمه بزرگ بشه بره خودش سوراخ کنه
اون بچه فقط اضطراب میگیره

شمری تو🤣🤣🤣گناه داشت بچه

وای خودت چن سالت بود سوراخش کردی؟چجوری تونستی من دلم نمیاد 😁

چجوری دلت اومد 😅

🤣🤣🤣👌

منم گوش خودمو خودم سوراخ کردم داشتم ها دومین سوراخ و خودم انجام دادم 😂😂

وای حالادقیق سوراخ کردی؟😂😂😂

خودش بهت گفت سوراخ کن برام؟یا خود جوش بودی🤣🤣🤣

من دلم نیومد ترکیب ترس و درد رو تجربه کنه صبر می کنم حداقل بزرگ بشه آگاه باشه کمتر درد بکشه و نترسه

شوهرت باید خیلی ازت بترسه 🤣🤣🤣

چی جوری دلت اومد تونستی خودشم موافق بود سوراخ کنی یا زوری سوراخش کردی

منم الان شوهرم نمیزاره سوراخ کنم ترفندتو بزنم روش🤣

قشنگ معلومه حرص مامان بابا تو که حس کردی زیادی بهش اهمیت میدن و سربچه خالی کردی😂

وای چ جراتی داشتی اون بچه چه تحملی داشته 😂😂 ولی مام بچگی با با سوزن خیاطی سوراخ کردن گوشمونو🤣

واقعا چه دلی داشتی
من پیامتو خوندم دلم ریش شد

والا من دخترم میره کلاس سوم نمیتونم ناخوناشو کوتاه کنم😅😂

وای عزیزم ولی با نخ و سوزن بخدا بهتر راحت نخش چرب میکنی و می چرخونی

چه دل و جرعتی داشتی. اون وقت وایساد گوششو سوراخ کنی؟

سوال های مرتبط

مامان هاوُش خان🦁 مامان هاوُش خان🦁 ۱ سالگی
یه خاطره بی ادبی میخوام تعریف کنم که الان یادم اومد ، اگه دوست ندارین نخونینش🤣🔞
.
.
اول یه سوال مامانا 🤣
پسرای شماهم روی خصوصیشون حساسن یا فقط پسر من به این ۵ گرم مینازه قربونش برم🤣🧡 یعنی یه پماد میخوام بزنم جوری یهو سکوت میکنه نگاه میکنه با اخم پمادو ازم میگیره چک میکنه ببینه چیه 🤣‌ نترس مادر من تورو سالم به زنت میرسونم خیالت راحت🤣🤣.
.
اما خاطره ی سوتی وحشتناکم 🤣 من برادر نداشتم با اندام تناسلی پسر بچه ها هیچ آشنایی نداشتم فکرمم نرسیده بود قبل زایمان سرچ‌ کنم یکم تحقیق کنم . تا قبل از یه ماهگی هم دورم شلوغ بود اون اتفاقم افتاد کلا حواسم پرت بود تمرکز نکرده بودم روی اونجاش . آقا یه روز صبح من پوشکشو باز کردم عوضش کنم دیدم چی میبینی ؟؟؟ یه فندوق بلند شده داره سلام میکنه 🤣🤣 من بچه رو همون جا ول کردم زنگ زدم شوهرم با استرس که واااای فلانی مگه بچه هاهم راست میکنن ؟؟؟؟؟ 🤣🤣🤣🤣
شوهرم اونور خط خندهههه .میگه به چیز بد فکر نکن این نشونه سلامتیمونه تو کاریت نباشه پوشکتو عوض کن 🤣🤣🤣🤣
.
وای وقتی یادم میاد انقدر خجالت میکشم از خودم🤣🤣واقعا اوایل به دنیا اومدن اولین بچه مامانا خیلی فاجعن🤣🤣🤣