۴ پاسخ

دختر منم همینه و باید صبوری کنیم تا از این مرحله ی سخت بگذریم و بعد ببینیم چی در پیش داریم

اقتضای سنشه... من توی همین گهواره از خیلییییی مامانایی که بچه ی این رنج سنی دارن شنیدم و پسر خودمم همینجوری شده... کلا به همه چی میگه نه! پوشک نه! حموم نه! تعویض لباس نه! و... فقط صبوری میخواد تا مغزشون از این مرحله ی رشدی عبور کنه

دقیقا پسر منم همینطور شده چندوقتیه همش بهانه الکی میگیره و پشت من راه میفته نمیزاره کارام کنم خیلی هم وابستم شده الانم اینقدرچسبید بهم شیر خورد خودش خوابید منم بیخواب شدم. تصمیم دارم از شیر بگیرمش ولی اینقدر بهانه گیر شده جرئت نمیکنم

توی این سن همینن باید تحمل کنیم منم کم مییارم میشینم گریه میکنم خیلی سخته مخصوصا دوقلو پسر باشن

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻💛 مامان علیرضا🌻💛 ۲ سالگی
دیشب با صمیمی ترین دوستم قرار گذاشتیم فردا همو ببینیم صبح از ذوقم شیش بیدار شدم کارامو کردم رفتیم کافه چون ی ساعت فاصلمونه و راهمون از هم دوره رفت و اومد سخته خلاصه ک کلی خوش گذشت جاتون خالی 😊❤️
از وقتی ک اونجا بودم تا همین الان مدام ی چیزی ته ذهنمه و اذیتم میکنه
بابای علیرضا عاشق بچست خیبی هم اثرار داره به بچه دوم روزی ی بار یاداوری میکنه انقدر گفته علیرضا یاد گرفته میاد بهم میگه نی نی میخوام بعد با دستش عدد دو رو نشون میده میگ دوتا نی نی بیار 😂😅
یعنی از وقتی که علیرضا یک ماهه شده هی گفته بچه میخوام من به روری خودم نمیاوردم تا الان ک دوسالش شده دیگه انقدر گفته خودمم این مدت نرم شدم نظرم بود بعد بهبودیم اقدام کنم
ولی امروز ک رفتم خیابون انقدر با بچه کوچیک سختم بود ک نگو
مدام پیش خودم میگفتم با علیرضا وضعت اینه به فکر دومی هم هستی حس میکنم بچه جلوی خوشی و پیشرفت ادمو میگیره مخصوصا بچه دوم حالا یکی رو میشه به هر طریقی هندل کرد دوتا شد ن دیگه خیابون میتونی بری ن خرید ن پیش دوستات از وقتی اومدم خونه مدام با خودم میگم بچه خوبه ولی اسایش ادمو ازش میگره
شمایی که دوتا بچه دارین چطور کاراتونو میکنین ؟