۵۷ پاسخ

لایک کنین بالا بمونه۱۱۱

گفتم باشه خب رفتم سمت یخجال ک پیاز اینا بردارم واسه سرخ کردنشون موهام باز بود گفتم برم ببندم هوام گرمه پختم رفتم اتاق خواب از اونجا یهو گف بیا ببینم اینا (با لحن دعوا)گفتم چیشده عزیزم برگشت گف ساعت ۴نیم رفتی(با مامانم رفته بودیم لیزر چون سر کار بود خودش نتونست بیاد ببره قلم پاش بشکنه هیچ وقت نتونه،. بابام برد منتظر موند اونجا کارمون تمومشه مارو برگردونه بعد کلینیکم شلوووغ یکم نشستیم دیدم شد ساعت ۶ هی میگفتم خانوم من بچه کوچیک دارم الان گریه کنه نمیتونم برم داخل هاااا میگف میبینی دیگه امروز شلوغه (ساعت ۴:۵۰ از خونه در اومدیم. نوبتموم ساعت ۵:۳۰ بود چون دوریم و راهم ترافیکه گفتیم زود در بیاییم که به موقع برسیم بعد گفتم خب عزیزم میدونی ترافیکه اونجا هم اینکه چون شلوغ بود دیگه اینجوری یکم دیر کردیم برگشت داد زد مگه تو از من اجازه گرفته بودی فلان من گفته بودم یکی دو ساعته خونه باش و از این چرتو پرتا گف تو با اون مامانت میگردی اینجوری میشی و چه گفتم مگه چجوریم چرا هیچ وقت از اونا نکشیدی بیرون آخه هر چی شد اونارم گفتی فوش داد رف جلو پنجره سیگار بکشه تا الانش چیزی نگفته بودم دیدم ادامه میده گفتم این خریتتو بذار کنار آدم باش تا کی میخای پاچه بگیری آخه مگه من چیکار کردم بابام برد با بابامم برگشتم خودتم میدونستی
برگشت گف سگ باباته جدو آباده مرده و زندته گفتم مرده و زنده خودته بیشعور مگه حرف اونا بود

لایک کنین بمونه بالا۲۲۲

گفتم مرده و زنده خودته بیشعور مگه حرف اونا بود کشیدی شون وسط حرف دهنتو بهم تا بهت احترام میذارم پرو میشی منم بلدم فوش بدم ولی شخصیت دارم مث تو بی شخصیت نیستم ک دستاشو مشت کرد به صورتم تا اورد دستمو بلند کردم سر انگشتام خورد به صورتش بعد اومد منم خفه کنه دستامو بردم بالا چشام نمیدید که دستامو تکون دادم ک بکشه کنار دیگه بعد نگو ناخنام یکم صورتشو زخم کرده رف دید تو آیینه بیشتر اومد بزنتم گف تو به من دست بلند کردی گفتم کی من؟؟؟ تو منو خفم میکردی منم از خودم دفاع میکردم زور من کجا زور تو کجا اگه میخاستم بزنم زورم میرسید تا الان خیلی عوض اون همه کتکو منم کتکت میزدم(قلبم داشت قشنگ از دهنم میومد بیرونااااا) بعد زنگ زد به بابام گف بیا این تولتو از اینا بردار ببر نبری کشتمش
بعد بچه خوابیده بود بلند شد اونو برداشت برد پایین گف صب کن اینو بذارم اونجا بیام کبودت کنم دا منم فوری یه شلوار بولیز کردم تنم دوییدم پایین ک میخاد اینجا گیرم بندازه قشنگ کتکم بزنه اومد جلوم تو راه پله هلم داد کمرم از وسط محکم ترررر خوردم به تیزیه پله پشتم دوتا شد احساس کردم نفسم رفتو اومد بعد خواهر شوهرامم ک طبق معمول اونجا بودن من گرفتن بردن پایین، پایین باز اومد تعریف کنه واسه اونا ک باز منو زد منم دادو بیداد کردم فوری درو پنجره رو هر کدوم میدوویدن یه طرف که ببندن پنجره هارو که صدا بیرون نره بعد اون دده بیش
رفش

لایک کنین بالا بمونه۳۳۳

صدا بیرون نره بعد اون دده بیش رفش اومد کوبید تو دهنم ک داد نزن بیشتر داد زدم و هرررچیم از دهنم اومد گفتم (تا الان لال بودم و اون عروس خوبه ای که هر کاریم کنی به خاطر اونا ک گفتن ساکت باش تو کوتاه بیامنم اومده بودم) بعد این وسط طبق معمول دیگه همه مادر شوهرا همینن مادر شوهرم خودشو کوبید زمین ک بله من مثلا غش کردم الکیااااا دیدم دیگه داشت فیلم بازی میکرد دختراشم خودشونو میزدن که مامان مرد همون خاهر شوهرایی که حتی به احترامشون وقتی اومدن جایی و من نشسته بودم پاشدم به پاشون همونا که وقتی میان خونم هرچی باشه میارم جلوشون برگشته منو ناله میکنه نخم جن گفتم تو یکی ساکت شو من با تو مشکلی نداشتم پریدی وسط برگشت گف اره خاهرم از راه دور اومد به زور شام دعوتشون کردی گفتم زوری نبود من مریض بودم شکمم به هم خورده بود مونده بودم دسشوی فقط انجوری به نظرت میشه با کل کل و چح چح مهمون راهی کرد؟؟؟ به شوهر گاوم گفتم صب کن اونا ک اینجان فلن دیر میرن یکی دو روز صب کن حداقل حالم خوبشه پاشم قشنگ یه دسری سلادی چیزی درس کنم دیگه نباشه یه برنج خالی با خورشت گف نه که نه گفتم من نه تو میتونی؟ گف نه😂🚶🏻‍♀️گفتم خوب پخمه گیر اورده برادرت نههه خلاصه به بابام دست درازی کردی با مشت کوبید به مامانم منم از پشت حمله کردم چنتا با مشت کوبیدم به سرش و گردنش به خودم گفتم میدونم دردش نمیگیره گفتم یکم دلم خالی شه، نشسته بودم اومد با مشت محکم میگماااا کوبید به زانوم یعنی گیر یه مشت حیوون ک تو جنگل بودن افتادم من

لایک کنین بالا بمونه۴۴۴

ک تو جنگل بودن افتادم من
گف برو گفتم اوکییییی و رفتم کفشامو بپوشم همشون افتادن به پام باشه حالا بیا تو گفتم برای چی بیام و کلی کل کل که نرم شکایت اینا کنم از مامورم انقده ک میترسن مامانم گف زنگ میزنم مامور داشتن خانوادگی جر میدادن خودشونو حمله کردن به مامانم و گوشیشو گرفتن یعنی یه وضعی حیف گوشیم ۱۱۰ نمیگیره چون شیامیه
هیچی دا قشنگ همه جام کبود سبزه رفته رفته سیاه میشه، گف من گرسنم بود برا همین گفتم مریضی برو دکتر قرص بخور یعنی چی تو رو خودت مسلط نیستی ک عادی نیستی خاهرش برگشته میگه یعنی برادر من روانیه تورو بزنه گفتم اره روانیه . تا الان همچین حرف نزده بودم با اینا ولی انگار لازم بود
گف اگه یه بارم به من دست بلند کنه مث گوسفند تیکه تیکش میکنم گفتم نمیمونم من حالا کاریم بکنی نشته واسه من خطو نشون میکشه ببین اگه حرفمو یکی کنی دس روم بلند کنی من الان با این صورت چجوری برم بیرون گفتم برو به همه بگو زنم زده چون روش دست بلند کردم اونم دستاشو اورد بالا دفاع کنه ناخناش خورد یه خورده به صورتم بعد منم پاشدم جار زدم زنم به من دست درازی میکنه گفتم خوبه خجالت نمیکشی هم دروغ میگی هم پرویی . دختر جدا از حرفام ببینم یکی بیاد بگه میخام چشتو در آرم سینتو میدی جلو میگی در آر؟ اون یکیم میارین بیا این یکی چشمم در آر؟؟؟ من از خودم دفاع میکنم نزنه بدنه جونه درد میگیره آخه میگه منو زد
هوووف گیر کردم اونم بدجور💔🚶🏻‍♀️

افرین ب شوهرت با این امانت داریش 😐
اینجوری از دختر مردم حمایت میکنن
واقعا ناراحت شدم برات

اخ ک چقد ناراحت شدم برات ولی اگ من باشم دوروز میرم قهر خونه بابام و با بابام میرم پزشک قانونی مدرک دستم داشته باشم
اگ دوباره زدت یا بی احترامی کرد مدرکو نشون بده و تعهد بگیر ازش ک دیگه نتونه دست درازی کنه
اخه مگه ادم رو زن دست بلند میکنه😓اینا دیگه کی هستن

اعصابم خراب شد 🤐 اونام عوض اینکه جلوشو بگیرن رفتن درو پنجره میبندن ؟ خاک تو سرشون

الان رفتی خونه بابات؟یاموندی؟
سانی هنوزم دیرنشده شاید درست نباشه بگم ولی این آدم بشو نیست هنوز یدونه بچه داری اینو بدون اگه بچه طلاق بشه بهتره تااینکه همش تو جنگ و دعوا باشه و روانی کنید بچه رو
اگه خانوادت حامیت هستن برووو جوونی موقعیت داری سر کار برو چن وقت دیگ واسه خودت باش این روانیو ول کن

چجوری دلش میاد بزنتت😑

ای خواهر حیف جونیت💔💔

شوهرت روانیه بخدا

خاک توسرش،خدا لعنتش کنه،تروخدا اگه تعهد کتبی هم داد برنگردی

ازدواج دومته؟

ای خدا

سلام خوبی عزیزم تنها راهش اینه از اون ساختمان برین اینجوری راحت میشی
حتی اگه دعوا هم با شوهرت کنی کسی دخالت فضولی نمیکنه
بخاطر بچه یکی کوتاه میاد
کاش از اونحا میرفتین واقعا نمیشه تو یه ساختمان زندگی کرد با ایم قوم

ی تیکه از زندگی من تعریف کردی با اختلافی اینکه من حامله بودم خانواده شوهرم حمله ورم شدن

همین الان با اون کبودی ها برو شکایت کن برو پزشکی قانونی طول درمان بگیر پدری ازشدر بیار که تو گورم نتونه روت دست بلند کنه

مردشور همچین مردی را ببرن واقعا ینی من جات بودم میرفتم دیگه نمیموندم تو این زندگی نحس

به زمین گرم بخو▪︎ره الهی خبرش بیا▪︎د مرتیکه روان▪︎ی

بمیره اون. شوهرت ایشالا خانواده اش و خودش برن زیر تریلی آخه گوه خورده پدرشوهرت دست بلند کرده

شوهر عوضیه آدم نیس خاک بر سرش کنن که رو زن دس بلند میکنه بی غیرت ....به خدا من بودم اینقد میزدمش بی همه چیزو

بمیرم برات🥲🥺این چه عذابیه که ماها کشیدم مگه چی می‌خواستیم از این دنیا و از این زندگی🥲

یعنی چون ترافیک بوده دیر برگشتی این همه مسخره بازی در آورد؟چرا انقد وحشیه؟چشه؟

جمع کن خودتو دیواااااانه برو موندی اونجا کتک بخوری شوهری ک بخاطر گرسنگی کتک بزنه رو باید ر//ی//د تو دهن خودشو و جدوابادش واون ننه و خواهراش

ای وای....

هی بمون کتک بخور باشه

وااای بمیرررم براات خواهررر جقد خره چقد گاوههههه دستت بشکنه از این روزای آخر صفر میخام تا ماه صفر تموم شه جون توعم تموم شه این زن راحت شههه

یه روز که کتکت زد فرداش یواشکی بچتو بردار برو نامه بگیر و شکایت کن

وااای حالم بد شد 🥲

وسایلای خودت و دخترت جمع کن
زنگ بابات بزن ک بیاد نزدیک در منتظرت باشه
وقتی امد زنگت زد سریع با وسلات و دخترت برو سوار شو و برو خونه بابات

هرچقدر کوتاه میای پرروتر میشن، فک میکنن چه خبره،منم اون دفعه گفتم میرم بچه هم برا خودت به گوه خوردن افتاد،حالم از هرچی مرد هست به هم میخوره دیوث خانواده اینطوری تربیتشون کرده،من جای تو بودم میرفتم،سالم آدم نگه نمیدارن چه برسه فردا کتک زدن جایی ناقص شد چیکار میکنن

بمیرم برات
حیف عمرت ک داره ب باد میره
پیش اون احمق


سی تیر منو جوری زد ک نگم برات

انقد فش ک گف باید بری
چن باز زده بود فش داده بود
اینبار فرق میکرد
ک زنگ زدم مامانم
بابام گف دربست بگیر بیا
بچمم خاستم بیارم
گف تو انقد بی غیرتی مث همیشه
نمیری
بغل کرد بچمو رف بیرون
دل دل کردم دیدم خدایی بدون پسرم
کجا برم
ک دیدیم بابام گف سوار شو بیا
ک رفتم
سی تیر ساعت یازده رفتم
تا برسم صب سه ونیم بود
ک میشد 31تیر
این عوضی با گریه
بچه بغل
32تیر اومد
اقا مث ابر بهار گریه میکرد
بدونت نمیتونم ال و بل
ک من خر گفتم بچم گنا داره
اشتی کرد
رف من چن روز بمونم
دو روز من زنگ زدم
گفتم نزنم ببینم میزنگه
ک یماهه ی زنگ نزده

الان بچم مریض شده
رفتنی کارت داده بود
خرج خوراکی بچه میکردم
یبارم دکتر بردمش

الان میخاستم ظهر ببرم دکتر
دادم کارتو خواهر زادم موجودی بگیره
میگه خالیه
چیکار کنم متنفرم ازش
ک حتی پیام بدم پول بریز

همه اینارو با چشم خودم دیدم و تجربه کردم مال منم بیشترش تقصیر خانوادش بود همش بخاطر اونا جنگ داشتیم

آخر سر غذا دعوا شد

وای روانیه چقد تو قشنگ حرف زدی باهاش بعد اون

عین شمرن که ن خود شمرن

بمیرم برات چه دردی کشیدی😔😔😭💔

الان کجایی

حیف جوونیت:(🥲

دمت گرم سکوت نکن اخرشو خوندم دلم خنک شد ری دن به خودشون

بمیرم برات خواهر😓

حداقل برو پزشک قانونی بزار خدانکرده یه بلایی سرت اورد مدرک قصد جونت باشه الهی به روز سیاه بمونن

قهر چیه،خونه بابا رفتن چه معنی داره.مگه بچه ایم اخه،خانواده های بیچاره رو بکشیم وسط با اعصاب راونشون بازیی کنیم.میرفتی ی شکایتی چیزی میکردی،تا جای زخمات تازه ست،بعدشم دستشو قلم کن،که انگشتش بهت نخوره.بالاخره از چیزی که می‌ترسه بترسونش دگ.دگ ب اون خانواده شم رو نده اصلا،آنقدر بیشعورن ک طرف داداش و پسر دیوونه شونو میگیرن،زده دختر مردم داغون کرده.

خیلی ناراحت شدم
واقعا مردا بی رحمن

داشتم به این فکر میکردم که اگه طلاق نمیگرفتم چقدر زندگیم شبیه زندگی‌تو میشد😔😔کاش به این زودی بچه دار‌نمیشدی و‌ جدا میشدی از این روانی😔

من بخدا شوهرم انگشتش بهم نخورده تاحالا فحشمم نداده ی حرکت کوچیکی کنه ک ناراحت بشم باهاش قهرمیکنم تا بفهمه اونوقت شوهر پفیوز تو ب خانوادت فحش میده کتک میخوری هیچکاری نمیکنی؟
ب فکر بیوفت دختر جون خودتو بچتو نجات بده برو پی زندگیت

واقعا نمیفهمم چرا تمومش نمیکنی
طلاقتوبگیر برو دختر حیف جوونیت بخدا چندسال دیگ پشیمون میشی
توفکرمیکنی شوهرت ی روزی درست میشه؟ بچتو بردار برو خودتو راحت کن
الان ک بدنت کبوده برو شکایت کن

یا خدااااااا
شوهر من‌ی بار برای غذا استکان و سینی‌رو پرت کرد

منم حمله کردم‌زدمش .با سیلی و مشت
میدونستم‌دردش نمیاد ولی تلاشمو کردم
ک‌دیگه جرات نکنه سمتم‌بیاد

سلام عزیزم همشو خوندم خیلی ناراحت شدم برات
گلم تو خونه ایی ک بی احترامی و دست درازی بهت میشه نمون بچه اتو بردار برو خونه بابات
باید همون موقع ک زنگ زد به بابات بیاد ببرتت میرفتی با بابات ک بعد نتونه شکایت کنه بگه خودش از خونه رفته
همون روزم باید میرفتی پزشک قانونی ک ازش مدرک داشته باشی
عزیز دلم بترسونش شوهرت لیاقتتو نداره
منم یه همچین دعوایی قشنگ مشابه دعوا شما برام پیش اومد کاری کردم ک شوهرم خودش ب غلط کردن افتاد دیگه ام روم دست بلند نکرد
باید بترسونیش یه بار برا همیشه
اگرم خواست بیاد منت کشی بهش بگو من خونه جدا از مامانتینا میخوام چون بی احترامی بهم شده

اولا پدرشوهرت یه حیوونه دوما فکر میکنم شوهرت مواد میزنه

اینجور مردی باید بزنی دهنشو سرویس کنی دلم برات کباب شد خواهر

بنظرم من برو خونه بابات ی مدت بمون تا ادم بشه از بس سکوت کردی و نرفتی این دیگ داره ازت سو استفاده میکنه بخدا برو تا ادم شه

اخ دلم‌میخواد جرت بدم‌سانی بابا چلاقی مگ بزنش من‌محمد بزنه هزارتا میزنم‌ ازدرد میپیچه ب خودش

سانی چرا ازش بچع اوردی ک الان هم خودت اذیت میشی هم اون

خاک تو سرش کنم
سانی میگم نکنه شوهرت چیز میز میزنه
؟؟؟

چ بد عزیزم چرا باید ب پدرو مادر توحین بشه تو دعوا زن و شوهری 🥲

این زخم حالا برجی

سوال های مرتبط

مامان نویان مامان نویان ۱۲ ماهگی
امروز رفتم تو یه فروشگاه چیزی بخرم
یه دختر پنج شش ساله اومد با روی خوش سمت نویان ...بعد هر سمت میرفتم می اومد باهام یهو دیدم دست نویان رو می گیره نویان زد زیر گریه ‌‌..من گفتم شاید چون غریبه س ترسیده
دوباره این کار تکرار شد نویان بیشتر گریه کرد برگشتم گفتم دستش رو نگیر ولی گریه نویان قطع نمیشد مامان دختره اومد نویان رو بغل کرد گفت ببخشید خاله ...
نویان رو بغل کردم دوباره تکرار کرد این سری سرم رو برگردوندم دیدم نگو با ناخوناش داره دست بچه رو فشار میده من خاک برسر اصلا متوجه نشدم فقط گفتم کوچولو چرا اینجوری کردی دستش رو ...مامانش گفت بزنش گفتم من اجازه ندارم بعد فروشنده گفت این همه بچه ها رو می چزونه قبل شما هم صورت یه بچه رو چنگ انداخت ...به مادرش گفتم شما وقتی می دونی بچه تون اسیب میزنه چرا به مادر بچه ها نمی گید که مراقب باشن چرا پسر من گریه میکنه به من گوشزد نمی کنی دخترم داره فلان کار رو میکنه ...
اونقدر گریه کردم که بچه م اینجوری زخم میشد من نمی فهمیدم ...