سلام مامانا خوبید
میخواستم ازتون مشورت بگیرم
چند وقتیه پدرشوهرم شوهرمو پر میکنه میندازه به جون من مدام ب شوهرم زنگ میزنه چکش میکنه صبحا شوهرم میره سرکار اینم دنبالش میره حالا من ب اینا کاری ندارم پدر و‌ پسرن ولی انقد رو بچه گیر داده شوهر منم دیوونه کرده سر بچه
بهش یاد داده الا و بلا بچه باید هر وعده گوشت قرمز بخوره بچمون یکم اسهال شده گفته مامانش بهش نمیرسه
رادمهر رشد کرده قدش بلند شده یکم لاغر تر شده انگار بخدا دست من نیست غذا میخوره ولی کم همش دارم چند روزه غر میشنوم نه باشگاه میرم نه دانشگاه نه کاری هیچ
حالا زده ب سرم برم میکاپ یاد بگیرم برم سرکار و دانشگاه بچرو بندازم به جون خودشون ببینن خوبه
از طرفی میترسم بچم اسیب ببینه نمیدونم چیکار کنم این حر...وم...زاده ریده تو ارامشم

بستگی به شوهرت داره نباید دخالت خانوادشو راه بده حالا تو کاری نداشته باش هر چی میگه بگو باشه

وا چقد پرروعه😐😐چه ربطی داره بتوچه که راجب خوردو خوراک بچه نظر میدی از مادرش دلسوز تر شدن براش مرتیکه اول ازهمه شوهرت نباید اجازه بده دراین حد فضولی کنن

نمی‌دونم اینا چ گیری ب بچه های ما دادن شما اگه خوب بودین بچه های خودتونو درست تربیت میکردین ک بعد ازدواج مارو دق ندن

همه همینن خارسو منم همش دخالت میکنه اما من گوش نمیدم میگم باشه
به یه ورت بگیر محل نده

من پسرم دنیا اومد ۸ماهه بود ۲کیلو بود مادرشوهرم هی میگفت ببرین ختنه کنین من می‌گفتم ن آخر شوهرم می‌گفت مامانم حتما ی چیزی می‌دونه ک میگه منم گفتم باشه این بچه مال تو و مادرت ببرین ختنه کنین ولی اگه بلایی سرش اومد پدرتو و مادرتو در میارم هیچی دیگه نبردن خودم ۳ماهگی بردم هر موقع هم مادر شوهرم چیزی می‌گفت خود شوهرم می‌گفت ب وقتش میبریم

همه همینن

ببین اگه میتونی تحمل کنی چند روزی بده دستشون بگو نگه دارین ولی اگه ی خار تو دستش بره روزگارتونو سیاه میکنم بعد هم برو ب کلاسات برس ولی حتما تاکید کن ک اتفاقی بیوفته من می‌دونم و شما