۶ پاسخ

من الان تمام دعام اینه انشاالله برسم هفته های بالا و بچه بسلامت دنیا بیاد
اگه خدا خواست و رسیدم به اون مرحله الان استراحت مطلقم خونه مامانم هستم سزارینی هم هستم
چون سر بچه دومم نموند و مادرشوهرم اینا هم ی سر نزدن ببینن چطورم دلم نمیخواد مثل بچه اولم هی وقت و بی وقت بیان خونه ام ترجیحم اینه بعدشم خونه مامانم باشم بخیه هامو بکشم بعد برن خونمون و وقتی راه افتادم دعوتی کنم

میرم خونه مامانم چون یجا زندگی مبکنم ک تقریبا ی ساعت با مشهد فاصله دارم خانوادم همه مشهدن اینجا کسی رو ندارم وبچه اولم هس هیچ تجربه ای ندارم عملا میترسم دیگ از بچه داری

من کسی رو ندارم. مادر و خواهر ندارم. مادرشوهرمم فوت کرده خواهر شوهرم ندارم. یه جاری دارم که دستش ناراحته و کارهای خودشم شوهرش می کنه. دوتا داداششم مجردن. احتمالا بعد زایمان بیام خونه خودم. اول میخواستم برم خونه پدرم. اما پدر شوهرم خیلی پیگیره پا میشه میاد میشینه خونه بابام برا دیدن بچه‌. دوست ندارم هعی خونه بابام بندازه‌ داداشام زحمت بیفتن. احتمال قوی میرم خونه خودم

من اولویتم برای زایمان، زایمان طبیعیه که دوره نقاحتم کم باشه خودم سریع بتونم کارامو انجام بدم.
چون مادر منم بازنشسته آموزش پرورشه الان دیگه انقدر یه عمر سرپا بوده زانو درد اینا داره نمیتونم توقع داشته باشم بیاد کمکم یا برم پیشش بار منم بیفته رو دوشش.
ولی اگه سزارین اجباری بشم احتمالا میرم خونه مامانم ۱ هفته، اینجوری از کارای خونه خودش نمیفته بخواد بیاد خونه من یا کارش دو برابر بشه.
سپردم به خدا دیگه ببینیم چی میشه ایشالا که خدا خودش بهمون توان بده خودمون از پس خودمون بربیایم

بستگی داره من که دوتا بچه دارم مجبورم برم خونمون.اگه شیر داشته باشم معلومه که شی. خودم میدم بهش

اگه طبیعی باشی که خودت میتونی کاراتون کنید .

سوال های مرتبط