مامانا سلام من دیگه میخوام به دخترم شیر ندم و از شیشه بگیرمش . راستش دخترم از نوزادی تو اعتصاب شیر بود و تا یک سال و نیم هیچ رغبتی به شیر نداشت. بعدا تا چند ماه هم‌اگه میدادم‌میخورد و اگه نمیدادم چیزی نمیگفت منم چون وزنش پایین بود هم شیر میدم هم پدیاشور. گفتم تا ۲ سالگیش بدم. حالا الان به طرز عجیبی دو سه هفته ای شدییییید وابسته به شیر شده دختر منی که از ۳ ماهگی به کل شیر شبش رو خودش نخورد و تا صبح میخوابید و حتی بارها و بارها وقتی بیدار میشد براش شیردرست میکردم لب به شیر نمیزد تازه جیغ میزد که نمیخوام حالا سر صبح ۶،۷ صبح بیدار میشه میگه ماما شیر بده من با وضعیتی که تا ماه قبل داشت از شیر گرفتن دخترم عین خیالم نبود میگفتم یه روز بهش نمیدم و تمام. حتی شده بود چند روزی هم میخوابید بدون اینکه شب شیر بخوره حالا الان چیکار کنم فکر و ذکرش شده شیشه . با نی هم اصلا نمیخوره بعد مثلا قبلا ته تهش ۱۲۰ تا میخورد نهااااایتش این بودا الان به ۲۱۰ تا راضی میشه.غذا هم نمیخوره اصصصصلا. از غذا فراری عجیب شده.
چیکار کنم به نظرتون؟..‌

تصویر
۸ پاسخ

منم امروز کلا شیشه رو جمع کردم من پاستوریزه میدم دکتر بردم گفت سریع شیشه قطع کن و دیگه نده شیر بده با لیوان روز دو لیوان کافیه نه روز یه شیشه .گفتم با لیوان و نی نمیخوره گفت تو شیشه جمع کن تا دو هفته فرصت بده میخوره نخورد هم بهتر از اینه با شیشه بدی منم امروز جمع کردم بچم کلی دنبال شیشه گشت هی و تو یخچال دنبال شیر اما مقاومت کردم الانم الحمدلله راحت خوابید🧿

تو شیشه نی دار بده منم میخوام همینکارو بکنم

دقیقا همه رفتااراش مثل پسر منه اونم الان ک باید از شیر بگیرمش میخواد تا غذا نخوره باید از شیر گرفت

شیر گاو میخوره یا شیر خشک

دختر منم از دوماهگی اعتصاب شیر کرد تا یک سال و نیم من تمام راه ها رو رفتم شبا تا صبح بیدار بودم بلکه شب به شب توی خواب یکم شیر بخوره پیش صدتا تا دکتر بردم ولی هیچ وقت شیر نخورد از یک سال و نیم به بعد دیگه تو خواب هم قبول نکرد حتی یه قطره بخوره اینو گفتی غصم گرفت کاش از یک سال و نیم به بعد بازم تلاش میکردم شاید آیماهم وابسته میشد یه روز به شیر من که حسرتش برای همیشه توی دلمه
با اینکه چند ماهه دیگه بهش ندادم اما دلم میخواد دوباره امتحان کردم 🥺

احتمال خيلي زياد دخترشماهم ميخواد دندون جديد دربياره
گلو و لوزه و حلق درگيره
راحترين چيز شيره

انگاري پسرمنو تعريف كردي
از دوماهگي تا ١.٥ درگير شير دادن ب عاقا بوديم
با سرنگ و كليپ ميداديم
يهو عجيب وابسته شده
دوران دندونش هست و خيلي بد دندونه
من اصراري ب از شيشه گرفتن ندارم
تا هر وقت دلش خواست ميدم تو شيشه
چون اطرافم ميبينم مشكلي پيش نيومده تا ٤سالگي هم شيرشب خوردن و مسواك و خواب
پسرم تو ليوان و ني اينا خيلي كم ميخوره
حالا ب سازش ميرقصيم

منم به دخترم شیر مادر میدم برعکس دختر شما از روز اول حسابی عشقش شد شیرحتی ی قطره شیرخشک نخورد سه ماه دیگه دوسالش میشه و من عزا دوعالم دارم انقد که نمیدونم چجوری قراره بی قراریاشو تحمل کنم

سوال های مرتبط

مامان reza مامان reza ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من همون اول سینه سمت چپم از سینه سمت راستم کمتر شیر داشت برا همین اول اونی که کمتر شیر داشتو قطع کردم دقیق 10محرم بود که ی سینمو بهش ندادم پسرم دقیق 1سالو 9ماه داشت بعدش کم کم تو طول روز قطع کرم یعنی تا چند روز صبح که بیدار میشد بهش شیر میدادم تو طول شبم شیر بهش میدادم صبح که بیدار میشد شیر بهش میدادم تا 12ظهر و بعدش موقع خواب که ساعت 2ونیم 3میشد باز شیر می‌خورد تا چند روز همین روش و انجام دادم بعدش ظهر که از خواب بیدار میشد بهش شیر نمی‌دادم تا شب یا موقع خواب همونجوری ادامه دادم تا شد صبح که از خواب بلند میشد و ظهر که می‌خوابید و شب موقع خواب شیر نصف شبم مثلا طول شب اگه دوبار یا سه بار بلند میشد بهش شیر میدادم بعد شیر صبح قطع کردم تا چند روز بعد شیر ظهر که می‌خوابید بعد شیر شب که می‌خوابید دگه با شیر پاستوریزه کیک تخم مرغ .گردو بادم پسته آسیاب میکرم طول روز یا شب موقع خواب بهش میدادم براش لالایی میزاشتم یا با ی چیزی سرگرمش میکرم مثلا ی پاکن براش گرفتم اونو خیلی دوست داشت تو دستش می‌گرفت باهاش سرگرم بود تا می‌خوابید چون وابسته به شیر شب بود فقط با شیر می‌خوابید اینم بگم طول شیردهی بعضی وقتا که میدونستم گیجه همین که بهش شیر میدادم چشماشو که می‌بست فوری سینمو در می‌آوردم میزاشتم رو بالشت کنارش میخوابیدم تا بخوابه
مامان زهرا خانم مامان زهرا خانم ۲ سالگی
مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
اینم تجربه خودم ، واسه مامانایی که میخوان کوچولوشونو از شیر بگیرن 👇😉

الان که اینو مینویسم یک ماه و خورده ای میگذره از وقتی که دختری رو از شیر گرفتم 🙂
دختر من از همون اول خیلی وابسته به شیر خودم بود و همش بهم چسبیده بود😶با اینکه یه سالش شده بود مثل یه بچه دوماهه شیر میخورد😮‍💨
خوابیدنش هم فقط با شیر بود بماند که در طول شب هم واسه شیر چند بار بیدار میشد
خلاصه یه دنیای وحشتناک داشتیم🤦‍♀️
از یه تایمی دیدم نمیشه اینطوری ادامه داد🤨
✅️شروع کردم در طول روز خوردنی هایی که دوس داشت رو به جای شیر بهش دادم مثلا اگه در طول روز ۶ بار شیر میخورد ۳بار رو با خوراکی و بازی راضی اش میکردم ۳ بار هم بهش شیر میدادم 😉
کم کم عادت کرد طوری که وعده های شیرش شده بود ۳ بار در روز
✅️بعد از اون شب ها تایم بیشتری بازی میکردیم و حسابی خسته میشد بعد سعی میکردم با لالایی و قصه و تاب دادن روی پام خوابش کنم
یه شبایی موفق میشدم یه شبایی هم ناچار میشدم بهش شیر بدم ، پروسه سختی بود اما بعد دوهفته یاد گرفت بدون شیر بخوابه
❗️اگرم در طول شب بیدار میشد شیر نمیدادم یا تابش میدادم بخوابه یا یکم آب بهش میدادم
✅️اینا تقریبا یک ماه و خورده ای زمان برد اما ارزشش رو داشت چون دخترم خوابش با کیفیت و یکسره شد و یادگرفت بدون شیر بخوابه و در طول روز هم فقط شاید یه بار شیر میخورد
بعد از اون هم بهش گفتم "می می زخم شده و شماهم دیگه بزرگ شدی فقط باید به به بخوری دیگه می می نداریم😁" و کلا شیر دهی رو قطع کردم و تماام🖐
تو این پروسه دخترم اذیت نشد ضربه روحی نخورد بیقراری عجیبی نکرد و خیلی ازش راضی بودم👌