اره دقیقا 😂ميگه ده تا بچه زایده به همشون میرسید کل کارای خونه رو میکرد از هیچکی هم کمک نمیگرفت یه سوپرمن هستن برا خودشون 🤪😂
دقیقا مادرشوهر منم همین جوریه میگه من ماه اخر پتو میشستم فرش تنهایی میشستم الان تو کاری نمیکنی
دقیقااااا، تازه تا یه اتفاقی میوفته میگن من که اینجوری نبودم اصن نمیفهمیدیم حامله ایم دخترای الان ال و بلن ،اما تا وقت کار میشه میگن والا ما حالمون از تو بدتر بود تازه کارم میکردیم مهمونیم میدادیم
اره خخخخخ دقیقا😂من از شانسم ب کسی نگفتم باردارم میخوام ازین ب بعد بگم بعد هرکیمنو میبینه میگه چشات ب باردارا میخوره😕مگه تو چشم باردارا مینویسن باردار😂😂
واااااااااای دقیقاااا
مادر شوهر من انقدر که از خودش تعریف کرد دهن هممونو سرویس کرد😑
امشب پدرشوهرم گفت ک تو چرا شکم نداری اصلا بارداری؟ چن وقتته و ازین حرفا گفتم خب نسبت ب قبلم دارم ولی فعلا کوچیکه بچه دیگ
حالا مادر شوهرم برگشته میگه خودش چیه مگه ضعیفه و لاغره چ انتطاری داری🤣🤣
برن خدارشکر کنن حرفاشون برام مهم نیستتت
وای برای من برعکسه یه دخترعمه دارم منو میدید میگفت راحت ترین نوع بارداری و زایمان رو داشتم ومیگفت زایمانم درحد یه درد پریودی بود.
دخترهمسایمون هم خودش میگفت اصلا توی بارداری و زایمان اذیت نشدم
حالا خودمن برعکس تو بارداری شرایط خیلی سختی دارم
مادرشوهر منم هی ژست میگیره من بچه میاوردم ۵ کیلو، فلانی و فلانی ۳۵۰۰ بوده بچه هاشون (نمیگه دیابت بارداری داشتم خو مشخصه بچه تپل میشه) 😁 منم هی اخر حرفاش میگم الهی گوگولی بودن پس ولی خب دیابت بارداری وزن بچه رو زیاد میکنه شمام دیابت داشتی همین شده 😁دیگه سکوت میکنه
گم شن بابا دورازجون بعضی هاشون
مال من میگه بچه اولم که کومم بود کپسول گازبلندمیکردم
وای دقیقا😐هی میشینه بلند میشه میگه من سر پسرم روز قبل زایمانم فرش شستم😐خو تو مجبور بودی من مجبور نیستم ادای آدمای قوی رو درارم و فردا روزی سر همین کار کردنه اگه بچم طوریش بشه خدایی نکرده میگن عا رعایت نمیکرد
نه اتفاقا برعکس من یبار سقط داشتم و الان خیلی میترسم هرکس به من میرسه میگه وای من اصلا نفهمیدم بارداریم چجوری گذشت ، بخصوص خواهرام میگم بابا یادتون رفته بخدا ،میگن خونه تکونی میکردیم فرش میشستیم اصلا تهوع نمیدونستم چیه استراحت یعنی چی آخه
اره واقعا,و ازت میخوان ک از کسی کمک نگیری حتی از شوهر 😔
اه دقیقا هی میگن باردار بودیم فلان کارو میکردیم کوهو بالا میرفتیم یخ حوض میشکستیم شما سوسولید شما ناز و ادا دارید..بابا بارداریا الان فرق داره با قبل
واقعا بخدا
من همش میگفتم کجا برم دکترواینا کدوم بیمارستان برم مادرشوهرمم سریع میگفت من که ۵تا زاییدم اون زمان تا ماه اخردامداری کردم کتک خوردم اینا مونده فلان و ایناخب مگه قراره شما خرجشوبدین اظهارنظرم میکنیدوالا دیگه دورزمونه پیشرفت کرده
من ک خیلی حالت تهوع داشتم یکی هی میگفت من ک اصلانفهمیدم چجورگذشت تونازداری من کلادوبارحالم بهم خوردوکلی چرت وپرت دیگه بعدمن خودش براباردوم باردارشدحالابه سرش اومده نمیتونه هیچی بخوره همش حالت تهوع داره قشنگ یعنی دلم خنک شد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.