شماهم وقتی بچتون میخابه عذاب وجدان میگیریدکه امروز وقت کافی براش نزاشتید من الان درحال بغضم که نکنه من دارم کم میزارم که پسرم اینقدلاغره امروز صبح رفتیم بیرون فقط تونستم یکم موز بهش بدم که نخورد ظهرپوره سیب زمینی دادم دوتالقمه هم نخورداگه خونه خودمون بودم به پورش روغن زیتون یاعصاره قلمم میزدم ولی خب خونه مامانم بودم فقط همون پوره سیبوشدآماده کنم عصرعصاره قلم خالی چون یکم دوس داره اینو دوتاقاشق خوردتازه این عصاره قلمم بازنگرانم چون باقلم شاردرست کردم خوب نباشه براش شبم سوپ درست کردم ولی مشغول عکس مااگردش شدم حواسم ازسوپ رفت بیرون یخچال بود دیگه ترسیدم بهش بدم الانم خابیدعکس ماهگردشم خراب شدهیچی به هیچی

دقیقا منم همین حس و دارم مخصوصا جایی بودنی عذاب وجدان میگیرم ک نکنه براش کم میزارم گر چه خونه هم چندان میلی ب غذا نداره هر کی میبینه میگه چقد لاغر و ضعیفه انقد ناراحتم از صب تا شب فکر و ذکرم بچمه با هیچی ب هیچی کاش اطرافیان میدونستن با ی جمله اونا چقد حس بد و نگرانی میاد سراغمون

منم میگمم نکنه وقت گزاشتم باهاش کم‌بازی کردم

اشکال نداره عزیزم همه ی ما یه روزایی واقعا درگیر هستیم این چیزا هیچی از ارزش مادری و احساسمون کم نمیکنه انشالله فردا براش جبران کن غذای بهتر بازی و توجه زیاد 😘😘😘

قلم شتر