۸ پاسخ

من خیلی استرس داشتم چون سقط مکرری بودم و قبلیا ایست قلبی شده بودن تو هفته های ۶ و ۷
آنومالی که رفتم فقط تو دلم میگفتم صدای قلبشو بزاره من خیالم راحت بشه زنده س فقط
تا رفتم خوابیدم به منشیش گفت گفت بنویس جنسیت دختر 😍 گفتم اخیییش خدایا شکرت پرسیدم سالمه گفت آره دیگه ی نفس راحت کشیدم
خانومایی که بیرون بودن همشون دو سه بار رفته بودن داخل اما بچه هاشون برنمیگشت دکتر می‌گفت برو نیم ساعت دیگه بیا منم از دکتر پرسیدم برم نیم ساعت دیگه بیام؟
گفت نه واسه چی😐
گفتم آخه به همه گفتی 🥴
گفت نه دخترت خیلی قشنگ خوابیده بود همه چیزو واضح دیدم 🥺😂
راستی قبلشم رانی و بستنی خورده بودم تا بچرخه فندق خانوم

منم اولاش استرس داشتم ولی سعی کردم اروم کنم خودمو با ابنکه هیچ اتفاقی قرار نیس بی افته به شوهرمم گفتم همرام بیاد چون اون هست اروم میشم خلاصه ک دل تو دلمون نبود قبلش ک برم تو داشتیم حرف میزنیم راجب جنسیت ک نظرمون چیه من همه میگفتن به پسر میخوره ولی خب خدا خواست و دختر شد خداروشکر دیگه اولشم رفتم تو زیاد نچرخید ک‌جنسیتو بگه بعد رفتم شوهرم یه بستنی گرف خوردم و یه بیست دقیقه راه رفتم بعد رفتم تو خداروشکر ک همه چیم خوب بود

استرس باعث میشه بچه خودشو جمع کنه روند سونوگرافی طولانی بشه سعی کن ارامش داشته باشی

ایشالله بسلامتی و خوشحالی برگردی

عزیزم نگران نباش همه چی خیلی خوب و عالیه فقط قبلش حتما ی چیز شیرین بخور مثل بستنی یا رانی

سلام عزیزم واسه ما که خیلی تجربه ی قشنگی شد واسه شمام انشالا همینه😍
الهی با خبر خوب برگردی و دلت از سلامتی نی نی جونت شاد باشه❤️

انشاالله صحیح و سالمه کوچولوت

منم فردا دارم برام دعا کنید خیلی استرس دارم 🥲🥲🥲🥲

سوال های مرتبط