همه چیم با بقیه فرق داشت
زمان مجردیم
عروسیم
ازدواجم حتی تالارو کتک زد برد رزرو کرد چون من میخاستم اون نمیخاست
حامله بودنم
بچم موقعی که به دنیا میومد
تولد خودم

حتی


تولد بچم💔🚶🏻‍♀️

خدا حکمتتو شکر نههههه وااااقعا شکر شکر شکر نمردیم👌🏻

وقتی کتکت زد برا تالار چرا همون موقع تموم نکردی؟
میدونی سانی خیلی وقتا خودمون باعث میشیم که کار به اینجا برسه چشمونو‌ میبندیم میگیم درست میشه درست که نمیشه هیچ روزبه روزم بدتر‌میشه…

اینو بخون

همه ما اونطوری هستیم من از خانواده شوهرم خیلی عذاب کشیدم
همه عین هم فقط نوعشون فرق داره
دارم کامنتارو میخونم همه غصه دارن

دلم گرفت😭😭😭😭

جالبه من همیشه فکر میکردم من تنها عروسی بودم که شب عروسیش گریه میکرد و غصه دار بود.
الان فهمیدم یکی دیگم مثل خودم بوده

به این چیزا فکر کنی بیشتر عصبی میشی
چون دیگه نمیتونی برگردی به عقب دوباره عروسی بگیری
یا زمان تولد بچتو انتخاب کنی
پس بهتره یخورده آدم بیخیال باشه

همه مثل همن هیچ فرقی نمیکنن بعضی بدتر از این هستن

زندگی یعنی (زن +گی)😂😂😂

به این همه بلاهایی که سرت آورده همش فکر کن بازخام حرفاش نشی

وای دختر از وقتی که حامله بودی دارمت و دنبالت می کنم انگاری خدا زندگی تو رو از روب زندگی من کپی کرده برا همین می گم خودت و بچت رو نجات بده چون منم هی میرفتم قهر یک ماه خوب بود باز سگ می شد الان بالای سیزده چهار ده ساله درگیرم هر روز دعوا و روزی نیست که اشکنریزم چون شوهرمدو قطبیه انگار

سانی جان عزیزم چقدر ناراحت میشم وقتی از خاطراتت تعریف میکنی انشاالله از این به بعد خودتو دخترت یه زندگی اروم داشته باشید

هییییی این من 🥲🥲🥲🥲

چقدر منی

خدا لعنتش کنه

عزیزم ناراحت نشو خودمم عین توهست همه چیم
جادوم کرده بودن کوروکر شدم اون ۳۳ سالشه من 17 اگه این جادو نیست پس چیه نه پول نه اخلاق نه قیافه هیچی نداره نابود شد همه زندگیم

همه چیمون مث همه🖤

عزیزم🥲خدا مشکلتو حل کنه

یعنی چی؟؟ برای تالار کتکت زد برد تالار و رزرو کرد؟؟؟نمیخواست عروسی بگیره برات؟؟؟