سلااام من نزاییدم
هنوزم نمیخام بزام😂🤦‍♀️
از دیشب ساعت ۱ دردای وحشتناک دارم ولی منظم نیس حتی تا فاطمه ۵ دقه هم میرسه ولی باز دور میشن ازهم ولی خیلییییی درد داره
زنک زدم به ماماهمراهم گفتم بهش همه رو توضیح دادم گف نه اینا درد زایمان نیس اصلا نری بیمارستان
ولی بحرفش گوش ندادم رفتم و گفتم درد دارم معاینه کردن گفتن هنوز یه سانتی(دانشجوهای نهم دی معاینا کردن خیلی هم خوب و مهربون بودن اصلانم درد نداش ولی دیشب که دکتر معاینه کرد خیلی درد داش)
چک انقباض هم‌کردن دردم داشتم همون موقع ولی گفتن درد زایمان نیس این
در آخرم انقد باهام دعوا کردن گفتن براچی الکی اومدی هرچی هم میگم درد دارم میگن نه دروغ میگی دکتره گف تو یه ساعته روبه رو من واستادی خم به ابدوت نیاوردی چطور درد داری
من تحمل دردم بالاس و اصلا جیغ دادنمیکنم
گفتم نه خانوم درددارم بخدا مریض که نیستم این همه راه الکی بیام گف چرا مریضی برو بیرون هروقت دردات شدید شد بیا😂🤦‍♀️
دیگه اومدم خونه 🤦‍♀️🫤

۱۴ پاسخ

🤦‍♀️وای من منتظرم تو بزایی بیای تعریف کنی ببینم چجوری بوده آخه چرا نمیزایی🙁

دیدی گفتم چقدردکتراوپرستارای بیشعوری داره مگه بیمارستان مال باباته اگه دردنداشته باشم دیوونم بیام من بودم پاچشومیگرفتم تابدونه باکی طرفه

پله های باغ ملی و برو بالا پایین

ولی من خندم گرفت
دمت گرم
ایشالا تا شب بزایی

عزیزم باید میگفتی من از بیمارستان میرم خونه ولی اگه بچه ام خدای نکرده مدفوع کرد تو شکمم ویا برای سرش اومد از چشم شما میبینم چون من هفته ام رد شده و ریسک بزرگیه که بخوام برم خونه بشینم تا هر موقعه دردم شدید بشه
باید کاغذ می‌گرفتی ازش

هفتتو رد کردی مراقب باش بچه یوقت پی پی نکنه
حتما زود ب زود برو چک شو

وای عزیزم بسلامتی زایمان میکنی 💕🫶

خونه بزا برو بیمارستان😅

ورزش کن
پله برو

دقیق همه متن انگار زایمان من بود من مثل شما با درد های ۵ دقیقه ای یک سانت بودم بستری نمیکردن

چه دکتر بیشعوری😑

ورزش کن که فاصله دردات کم بشن

برو سزارین خودتو راحت کن😂🥲

من بودم دعوا راه مینداختم

مقالات مرتبط

شیر مادر برای گوش درد
شیر مادر برای گوش درد | آیا شیر مادر برای گوش درد مفید است...
روش های رفع درد گردن در شیردهی
روش های رفع درد گردن در شیردهی
درد هنگام مدفوع بعد از زایمان
درد هنگام مدفوع بعد از زایمان و علت آن
درد مفاصل بعد از زایمان
درد مفاصل و زانو درد بعد از زایمان و علت آن

سوال های مرتبط

مامان دلارا❤️🌱 مامان دلارا❤️🌱 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی:
از پریشب ساعت یکشب دردام شروع شد خیلی پرفشار میگرف ولی منظم نمیشد تاصبح موندم تو خونه ظهرشم موندم بهدازظهر نمیدونم ساعت چند بود اومدم بیمارستان گفتم درد دارم معاینه کردن گفتن نه دروغ میگی هنوز یه سانتی ولی من باهمون یه سانت درد خیلی شدید داشتم دیگه از اتاق بیرونم کردن و کلی سرصدا کردن گفتن برو خونت منم رفتم خونه تاشب شبم نمیدونم ساعت چند بود که دردام شدیدترشد و اومدیم و گفتم بهتون که چه علائم بدی داشتم تو تایپبکای قبل ولی بازم جدیم نگرفتن و گفتن برو هیچیکار نیستی
اینا اصلا علائم زایمان نیس هنوز کارداره به زایمانت دیگه ساعت ۱۲شب بوداومدیم خونه که دردای خیلی شدیدی میگرف منو تاسه صبر کردم سه صبح اومدیم باز تامنو دیدن گفتن چرااومدی خانم گفتم بابا درددارم معاینه کرد گف دو و نیم سانتی برو دیگه نیا
گفتم نمیرم خانم گف پس حق نداری اینجا باشییابرو تو حیاط یا تو نماز خونه واستا ولی فایده نداره دیگه هم برامعاینه نیای تافردا گفتم باشه و رفتیم نمازخونه امونجا نشستیم من از همون موقع درد شدید داشتم ولی نامنظم بود تا ساعت ۶ و نیم تحمل کردم حتی زنه گف جیغم نکشی که بیرونتون میکنم خیلی تحمل کردم صدامم در نیومد تا ۶
۶ دیگه دردام عوض شد و خبری از دل درد و کمردرد نبود و از ۶ فشار بهم وارد میشد به مقعدم و خود به خود فشار میخوردم و خون ریزی داشتم
بقیش پارت بعدی🥲🤦‍♀️
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر
مامان سِلین💖🫀 مامان سِلین💖🫀 روزهای ابتدایی تولد
اومدم زایشگاه معاینه کردن و اینا گفتن دو سانتی اینا درد،زایمان نیس ولی من خیلی شدیده دردش😑یعنی تا کی طول میکشه؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دلوین🐣🧚🏻‍♀️ مامان دلوین🐣🧚🏻‍♀️ ۲ ماهگی
مامانا ساعت۱۴رفتم بیمارستان معاینه کردن ۱سانتم
ولی درد دارم الان بعد از معاینه کمردرد و شکم درد دارم
گفتن برو خونه هروقت شدید شد بیا،وزمان زایمان مشخص نیست
چیکار کنم درد دارم اما بستری نشدم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان امـــیــر💙 مامان امـــیــر💙 ۲ ماهگی
تجربه ی زایمان ۱
دیشب ساعت ۴ دردم گرفت انقباض ولی کم بعدش حس ادرار داشتم ادرار میکنم ولی فایده نداش درد داشتم بعد یکم لکه خون دیدم ب شوهرم گفتم گفت بزار بریم من ترسو گفتم نه گف شاید خطر باشه بریم حموم کردم رفتم بعد زایشگا رفتم معاینه ام کرد گفت دو سانتی ساعت ۷ بیا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ❤حسناوتودلی❤️ مامان ❤حسناوتودلی❤️ ۵ ماهگی
سلام خانما دیشب ساعت 3 بیمارستان مرخصم کردن گفتن جا نداریم بستریت کنیم یک سانت و یه فینگر بازی ولی نه ان ای سیو جا داره نه بخش زایمان که بستریت کنیم هم معاینم کردن هم با دستتت شکممو مالیدن انقدر همه تو دلم درد میکنه از شکمم انقباصامو چک کردن با دستگاه نتونستن انقباض بگیرن هنوزم درد دارم پایین تنم کلا انگار جدا شده از دیشبم که معاینم کردن دردم بیشتر شده گفتن برو هروقت 3 سانت شدی بیا 😭😭😭😭
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان دنیز🩷 مامان دنیز🩷 ۵ ماهگی
سلام مامانا اومدم تجربه زایمانمو بگم🙂
۲۸خرداد دکترم گفت بیا بیمارستان برای معاینه صبح با اینکه خیلی کم درد داشتم رفتم با کلی سونو و معاینه اخر گفتن هنوز وقتش نیست ۱سانتی گفتن برو خونه هروقت تایم درداد به ۵دقیقه رسید بیا تا رسیدیم خونه شد ساعت ۲ظهر ،ساعت ۵ظهر تایم دردام به ۵،۶دقیقه رسید گفتم یکم که تایمش بیشترشد میریم بعد شام راه افتادیم دوباره رفتیم بیمارستان باز معاینه کردن گفتن ۱ونیم شدی،برو بخونه صبح بیا باز معاینه کنیم ،تا رسیدیم خونه شد ساعت ۳،ساعت ۵ کیسه ابم ترکید باز راه افتادیم رفتیم بیمارستان ،اونجا باز معاینه کردن گفتن شدی۳سانت تا ظهر بچت دنیا میاد،بستریم کردن ولی تا ظهر بدنیا نیومد هی بهشون میگفتم که دیگه من نمیتونم منو ببرید سزارین کنید گفتن که برای سزارین خیلی مونده حالا اگه نتونستی میبریم اتاق عمل😂💔
بالاخره بچم ساعت ۵بعدظهربدنیا اومد با کلی زحمت و درد،درسته درد خیلی زیادی رو تحمل کردم دهانه رحمم خیلی دیر دیر باز میشد، ۲۴ساعت درد کشیدم ولی زایمان خیلی خوبی داشتم کلا ۶تا بخیه خوردم اگه یکمم تحمل میکردم اصلا بخیه نمیخوردم بعضیا میگن درد بخیه از زایمان بیشتره ولی دروغ میگن من موقع بخیه حتی ی سوزنم حس نکردم، خلاصه حرف اخر که من ۲۴ساعت دردکشیدم ولی بنظرم زایمان طبیعی هزاربرابر سزارین بهتره من اونجا سزارینیارو دیدم ک دوروز بستری بودن هنوز سرپانشده بودن گریه میکردن
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مامان تیام مامان مامان تیام ۷ ماهگی
هی خدا رفتم بیمارستان معاینه شدم گف یک سانتی هنوز برو زوده انقباضم دارم و این که الان اومدم خونه هر ده دقیقه انقباض دارم همراه با درد ولی گف هروقت ابریزش و خونریزی داشتی بیا ولی من نگرانم انقباض دارم اتفاقی برا نی نی نمیوفته دعاکنید ب خوبی و خوشی منم زایمان کنم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دیارا مامان دیارا ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی(پارت ۲)
دیگه بستری شدم و اومدن سرم زدن و خیلی درد داشتم از بین اون همه فقد من جیغ و داد میکردم پرستاره دید که خیلی دارم درد میکشم اومد بهم امپول اسپاینال رو پیشنهاد داد منم که درد میکشیدم از خدام بود چون دیدم هم ضعف کردم هم خیلی درد دارم با خودم گفتم من اصن نمیتونم زایمان کنم دیگه به پرستاره گفتم تا با همراهیم مشورت کنم بهتون میگم به مادر شوهرم گفتم گف نه و هزار تا ماده و تفسره ردیف کرد پرستاره اومد پرسید چی شد گفتم همراهم قبول نمیکنه برید باهاش صحبت کنین من خیلی درد دارم بنده خدا رفت صحبت کرد و گف همراهت قبول نمیکنه عصبانی شدم گفتم مگه اون میخاد زایمان کنه گفتن باید از همراهیتم امضا و اثر انگشت بگیریم گفتم یه کاری کنین اونو ولش کنین بیارین من امضا کنم دیگه همه پرستارا با مادر شوهرم دعوا کردن گفتن که این امپول برا شما رایگانه چرا میزارین مریضتون درد بکشه دلم خنک شد دیگه اورد امضا کردم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نینی مامان نینی روزهای ابتدایی تولد
مامانا من رفتم دیشب بیمارستان آن اس تی گرفت گفت انقباض داری ولی ی سانتی برو 😞💔😭
خسته شدم از درد از. دیشب تا صبح خیلی درد کشیدم
گفت اگه دردات کم نشد بیا معاینه کنیم چیکار کنم من ک دارم درد میکشم ولی این. لعنتی باز نمیشه 😭😭💔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرسام 💙 مامان آرسام 💙 ۱ ماهگی
پارت دوم
دیگه آماده شدم رفتیم بیمارستان ۱۷شهریور رفتم زایشگاه معاینه کردن گفتن دو سانتی باید بستری بشی
منو ساعت هفت و نیم بستری کردن همون اول آمپول فشار زدن وقتی آمپول زدن دردام کم کم شروع شد ساعت نه دیگه خیلی شدید شد ساعت ده اومدن معاینه کردن گفتن پنج سانتی هنوز خیلی مونده و من دردام شدید بود و کلافه شده بودم
ساعت دوازده اومدن معاینه کردن میگفتن پنج سانتی هنوز گفتم ای بابا دوساعت گذشته هنوز پنج سانتم گفتن اره رحمت خشکه تا ساعت سه وایمیستیم اگر پیشرفت نداشتی باید سزارین بشی گفتم یعنی این همه درد بکشم اخرم سزارین خب همین الان ببرین گفتن نه دیگه من هر زمان دردام شدید تر میشد خیلییی زیاد درد داشتم خیلییی
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان تیام💙👼🏻 مامان تیام💙👼🏻 ۲ ماهگی
سلام عزیزان میخوام تجربه زایمانم بگم براتون
پارت ۱
من از پنجشنبع شب درد داشتم مدام ولی یهو دردام از منظم بودن تغییر میکرد دردم قطع میشد هی میرفتم بیمارستان هی معاینم میکردن خلاصه من جمعه نزدیکی بدون جلوگیری داشتم دل درد وکمردردم شروع شد تایم گرفتم هی هر ۲۰ دقیقه میگرفت ول میکرد همراه با انقباض رفتم بیمارستان معاینه کردن گفتن ۱/۵ رو ب ۲ سانتی برو خونه شدید شد بیا رفتم خونه اما مدام درد داشتم از ۹ دقیقه شروع میشد فاصله دردا میرسید ب ۲-۳ دقیقه یبار دیگ رفتم بیمارستان گفتن بخواب واسه معاینه دیدن باز گفتن هیچ تغییری نکردی هنوز همون ۲ سانتی نوار قلب گرفتن گفتن نوار قلبش خوب نیست شاید مدفوع کرده بستری شو بستریم کردن مدام نوار میگرفتن دیگ یهو گفتن اوکیه بستریت رو کنسل میکنیم برو خونه صبح ساعت ۷ بیا رفتم خونه باز تا۷ تحمل کردم دیگه رفتم بیمارستان معاینه کردن گفتن هنوز ۲/۵ شدی رو به ۳ باز برگشتم خونه خلاصه تحمل کردم تا ۴ عصر دوباره رفتم درد داشتم مدام باز معاینه شدم هنوزززز ۳ بودم گفتن باید بری خونه تا دردت شدید شه در صورتی ک من هم دردم شدید بود هم فاصله هاشون کم بود و اینم بگم من دو شب بود ن خواب داشتم ن خوراک نمیتونستم چیزی بخورم همش بالا میاوردم انرژی نداشتم اصلا گفتن بهت یه امپول تزریق میکنیم که بتونی یه ساعت بخوابی و هم تهوعت خوب بشه و بیوفتی تو فاز فعال زایمان
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان النا مامان النا روزهای ابتدایی تولد
صبح انقباض داشتم رفتم زایشگاه منظم بود حتی یکم دل درد هم داشتم معاینه تحریکی شدم گفتن دردات شروع میشه دیگه ولی از صبح دیگه انقباضم خیلی هم کمتر شده دل درد هم ندارم دیگه فقط هر بیست دقیقه سی ثانیه انقباض شکم دارم همین ینی درد کاذب بوده؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کنجد کوچولو مامان کنجد کوچولو ۲ ماهگی
پارت دوم

اولش حالم خوب بود که بخاطر ۴ سانت بودنم گفتن با توپ ورزش کن و بزار دردت بگیره
یکم ورزش کردم خسته شدم رفتم دراز بکشم که یهو انگار یه چیزی تو کمرم خالی شد و یه درد عجیب که هیچوقت نداشتم ساعت ۴ بود که کم کم درد من شروع شد و زدم زیر گریه
اومدن و آمپول فشار بهم زدن تا ساعت ۵ درد هام کم بود
از ۵ عصر خیلی خیلی شدید درد داشتم جوری که حتی صدام در نمیومد‌ هم خجالت می‌کشیدم هم واقعا جون نداشتم تا ۷ عصر درد کشیدم که دیدن من اصلا حالم خوب نیست مامانم رو صدا کردن و اون کمرم رو ماساژ میداد که آروم شم ولی دریغ از به ذره آروم شدن
اومدن معاینه تحرکی کردن که واقعا درد داشتم در حد مرگ حدودا ۲ دقیقه هم طول کشید تا اون موقع چندین بار معاینه عادی کردن خیلی درد نداشت ولی معاینه تحرکی اذیت شدم خیلی

با کلی سختی با توپ ورزش کردم و دوباره ۹ شب معاینه کردن شده بودم ۷ سانت که گفتن یا باید کلی زور بدی یا اینکه تا فردا صبح درد میکشی
من که مرگ رو با چشم دیده بودم گفتم باشه هرجوری شده زور میدم اولش گفتن دراز بکش بهم دوباره آمپول فشار زدن و آن اس تی وصل کردن که من دراز کشیده اصلا نمیتونستم دردو تحمل کنم خودم دستگاه رو‌جدا کردم و اومدم زمین نشستم
کلی زور دادم کلی اذیت کشیدم کلی آمپول درد اذیتم کرد تا ۱ شب که گفتن شدی ۹ و ۱۰ سانت
ولی بالای بیست بار معاینه ام کردن و ۲ باز معاینه تحرکی شدم
۱ و ۱۵ دقیقه رفتم اتاق زایمان که یه لحضع از درد زمین نشستم که گفتن پاشو پاشو کله بچه اومده بیرون
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان دلناز مامان دلناز ۴ ماهگی
سلام من دیروز صبح تا ظهر هرکاری کردم ادرارم نمیومد ساعت ۳اومدم بیمارستان بدون اینکه سونو بگیرن گفتن باید معاینه بشی،،،بزور معاینه کردن تا شب چندبار گفتن سه سانت باز شده،ولی من درد زایمان نداشتم فقط درد شدید کلیه هرچی زدم تو سر گفتن نه درد زایمان،،تا اخرشب راضی شدن سونو کلیه گرفتن گفتن سه تا سنگ تو کلیته،،،،الانم درد شدید کلیه دارم،،بنظرشما با سه سانت تا دوهفته دیگه دووم میارم زایمان نکنم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پناه خانم🩷💫 مامان پناه خانم🩷💫 ۶ ماهگی
دخترا من خیلی کمر درد و دل درد دارم از دیشب دیشب که میخواستم بمیرم تا صب راه رفتم الان هم درد دارم ولی یه خورده شدتش کم شده بازم زیر دلم تیر میکشه و کمر دردم دیشب انقباض خیلی داشتم که الان فعلا ندارم به نظرتون یه سر برم زایشگاه بستری ام نمیکنن چکار کنم بستری. بشم مادرم میگه الان هم بری بی فایده است تا درد هات شروع نشه کاری نمیکنن این درد ها هم میگه درد زایمان نیس،چون میشه تحمل کرد نمیدونم چکار کنم همه جور کاری هم برا باز شدن رحمم از دیشب کردم😢
مشاهده ۵ پاسخ دیگر