۱۰ پاسخ

آره لز من نوزادبود

من پسرم دو سه بار این جوری شد شب دیر وقت و این که فقط گریه میکرد جوری که به سختی نفس میکشید ولی من تو مهمونی ترسید از یه نفر میترسید که هی می اومد پیشش که نترسه ازش ولی بچه م هلاک شد دیگه به همسرم گفتم وقتی دوست نداره پیش کسی بره به زور نفرستش دیگه از اون موقع این طوری نشده شاید بچه ی شمام امروز از چیزی ترسیده

پسرمن چند ماه پیش اینجوری بود اون موقع حرف نمیزد زبون باز نکرده بود فقط گریه وبی قراری بردیم دکتر عفونت گوش کرده بود

بخاطر دندونشه

دخترمم ک کوچیک بود نسبت ی یک سری آدما و جاها حس بدی داشت گریه های خیلی بدی میکرد نمی‌خوام اون آدم ها رو قضاوت کنم دقت میکردم دخترم آدم های ک منفی بودن کامل میفهمید 😔

من بچم تو قبرستون یک دفعه بردمش اینجوری شد اینقدر گریه کرد هلاک شد ی آقای مومنی اونجا بود گفت بچه کوچیک رو نباید هر جایی ببری

آره بچه من یهو همینجوری شد من البته داشتم ساندویج با سس تند میخوردم حدث زدم شاید از اون بوده باشه بچم داشت بسهوش میدش اینقدر گریه دیگه تو جاده بودم واس چی بد بود نمیدونستم چی گوهی بخورم از ترس ولی تا تونستن شیر آب دادم آروم شد ممکنه جاییش درد میکنه بچه شما هم

دلپیچه نبوده؟ دکتر چکش کرد؟

یکبار بچه من وسط خواب اینجور شد. اینقدر ترسیدیم که نگو. اسفند دود کن براش.
زیر سرش قرآن و آهن بزار. خیلی حس بدیه. تجربه کردم

الان دکتر چی گفت شاید بخاطراون نیش درد داشته

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۱ سالگی
دخترم عقرب نیشش زده خونه باغ پدر شوهزم بودم تا خوته خودمون نیم ساعت فاصله داشت شوهرمم نبود 😭😭 دخترم نفهمید خب شد عقرب رو بگیره نیشش زد من اینو ندیدم ولی دخترم نشسته بود یهو شروع کرد ب جیغ زدن عقرب هم جلوش بود از اون زرد ها خیلی بزرگ بود
یعنی اگر لدونید ک شبی بود نصف عمر شدم پدر شوهرم اینا بچمو گرفتن آب زدن صورتش گفتن چیزی نیست آروم باش اونجا تو بیابون باغشون دیگ من بچمو کشیدم از دستشون بچمو گذاشتم رو پام و خودم سوار ماشین رفتم ب شوهرم زنگ زدم با گریه گفتم دخترمو عقرب زده خیلی گریه مبکردم یعنی خودتون بدونبد شوهرم گفت آروم باش من سر خیابون با دوستم میام تو یکم بیا جلوتر خودم رانندگی میکنم من با سرعت رفتم شوهرمو دیدم وایسادم یعنی چطور خودمو رسوندم بیمارستان با گریه داد میزدم کمک کنید 😭😭😭وای حدا بچم چن بار رو استفراغ کرد کف بود خیلی ترسیدم دکتر گفت چیزی نیست نترس الان بستری شده و ب شدت گریه میکنه دعا کنید خوب سه خیلی گریه میکنه خیلی 😭
مامان نیکی کوچولو❤️ مامان نیکی کوچولو❤️ ۲ سالگی
واقعا خستم...
و فرسوده...
تا ظهر که سرکارم، میام هم انقد این بچه جیغ میزنه و لجبازی می‌کنه و گریه می‌کنه دلم میخواد بمیرم
دیشب از مسافرت اومدیم، اییییینقدر توی مسافرت جیغ زد و گریه کرد انگار بچه ۴ماهه‌س
با اینکه من خیلی آدم آسونگیریم
دائم میخواست میبردمش آب بازی هرکار میخواست میکرد
ولی هی ضجججه زد
یه بار خیلی شدید عصبی شدم واقعا دلم میخواست یه واکنشی نشون بدم، بازم خودمو نگه داشتم
امروز اومدم باز همینجوری ضجه میزنه و جیغ میزنه هرچی میخواد
نمی‌خوابه هم بدتر میشه
آخر خودش بیهوش شد بعد همیشه ۲ساعت میخوابه، منم تا اومدم کپه مرگمو بذارم باز پاشد ضججججه
انننننقد عصبانی شدم دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم یه جیغی کشیدم منم و دعواش کردم
بعد بمیرم بچه هم جیغ کشید و زد زیر گریه بعدم اومد بغلم یه نیم ساعت سه ربعی همینجور ساکت بغلم بود😭😭😔😔
می‌دونم خیلی کارم بد بود تا الانم همش ازش عذرخواهی کردم، ولی منم آدمم داره روتنیم می‌کنه انقد لجبازی می‌کنه الکی
تازه من اصصصصلا زورش به هیچی نمیکنم😔قشنگ دارم فک میکنم واقعا دیگه ظرفیتشو ندارم😔