۱۲ پاسخ

من جدیدا میریم پارک گیر نمیدم بهش بهش میگم من اینجا میشینم جلو چشم بازی کن همون اطراف بازی میکنه میگه میخام کفشامو دربیارم از سرسره برم بالا براش انجام میدم .دیدم هرچی گیر میدم این بچه بیشتر للج باز حساس مریض میشه الاان دیگ واقعا کاریش ندارم بعداز پارکم میارمش میبرمش قشنگ میشورمش حتی جدیدا میفته نمیرم نمیگرم خودش پا میشه بچه باید یاد بگیره مستقل باشه خیلی الان رفتاراش کاراش بهتر شده

واااای چقد تو منی😅😅😅

واااای دقیقا درست میگی.من دیروز برای اولین بار شروع کردم به بیخیالی وااای که چه خوب بود .بچه رو بردم خانه بازی چند باری اونجا برده بودم ولی از بس حساس بودم همش دنبالش راه میفتادم. دیروز فقط نشستم .دیدم بچه ام زمین خورد خودش پا شد . قبلا زود میرفتم سمتش مامان چی شده و...دیدم خودش دوست پیدا کرد بازی کرد با بچه ها خلاصه انگار که نه انگار من بودم خیلی خوشحال شدم . یکم خودمم استراحت کردم اونم والا بهتر از وقتی بود که من دنبالش راه میفتادم. تصمیم گرفتم یکم از این به بعد اینجوری باشم خدا کنه بتونم🤣شمام شروع کن

انگار منو گفتی

چقدر منی

شوهر منم همش به من میگه بیخیال باش میگه تو بچه هارو لوس ترسو بار آوردی بسکه گیر دادی بهشون الکی مراقبت کردی

اره دقیقا همینطوره

کاملا موافقم و خودمم تا حدی همینم

من بیخی عزیزم بچه خودش بزرگ میشه

منم مثل شمام گاهی ک دخترم بازی نمیکنه منم وقت نمیکنم باهاش وقت بگذرونم میگم وای مادر بدی ام کوتاهی کردم دختر منم متاسفانه مستقل نبس

تو ک خود خود منی

من تا ٢ سالگي خيييليييي حساس بودم چون پسرم آلرژي و رفلاكس هم داشت
نه ميشد چيزي بخوره نه ميشد مثلا عطر و ادكلني زد يا جايي كه بري خاصي بده يا مثلا گياه ها
ولي از ٢ به بعد كم كم شل كردم ( عذر ميخوام واژه ي بهتري نيست كه حق مطلب رو ادا كنه)
الانم كه خيلي خوب و راحتم نسبت به قبل
كاراي شخصيش كه تا حدود زيادي گذاشتم خودش انجام بده
بيرون خانه بازي هم من ميشينم مگه مواقعي كه خودش بگه بيا
پاركم كه من هميشه مي ايستم يه جا
و اون ميره بازي ميكنه
مگه اينكه بخوايم بريم مثلا سمت زمين فوتبال و بدمينتون و اينا
كه همراهش ميرم و حرف ميزنيم و بازي ميكنيم
يا ميريم توي علفا و برگا ميشينيم
يا اونجا ماشين بازي و بازي هاي ديگه ميكنيم

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری ۳ سالگی
بچه های شماهم مدام میزنن شمارو محکم؟ پسر من چه جلو خودمون چه بقیه همش گیر میده بی دلیل بهم خیلی محکم منو میزنه تو صورتم چشمم بدنم کلا نابودم کرده دستاشم اندازه آدم بزرگی زور داره ، از سرو کولم می‌ره بالا همش دنبال بازی و شیطنته . از طرفی باز گاهی بغلمم میکنه بوسم می‌کنه میگه دوستت دارم، نمی‌فهمم چرا اینقدر میزنه منو
و اینو بگم من خیلی باهاش بازی نمیکنم بیشتر میبرمش پارک یا بیرون ولی باباش بیشتر تو خونه باهاش بازی میکنه و نمی‌رسه که ببرش پارک یا بیرون چون باباش نیس تا ۹شب ظهر یکساعت فقط هست بقیش نیست تا شب
و درصورتی که همش یا منه همش باباشو میخاد و وابستس بهش نمیزارع بخابع یا غذا بخوره تو مهمانی ها هم تنها بچه ای ک اینقدر اذیت می‌کنه بچه ی ماست آخرشم با اعصاب خوردی مجبوریم ازون مهمونی بیایم بیرون البته الان بهتر شده قبلا وحشتناک بود چکاب هم دادیم مشکلی نداره
خیلی فضول و شیطونه همش دنبال بازیه اصلا دوست نداره تنها با خودش بازی کنه همش به من میگ ظرفارو نشور غذا درست نکن هیچ‌کار نکن فقط با من بازی من همش گریه بهانه باباشم اسیر داره وقتی خونس، خیلیم ما براش وقت میزاذیم همه چی براش می‌خریم حتی نمیدونم چرا اینجوری می‌کنه بیشتر اذیتمون می‌کنه راهکارش چیه بچه ها بنظرتون