خانوما واقعا فکرم درگیره کمکم کنین
من ۳۹ هفته رفتم سونوگرافی بعد سدنو گرافی گفت دور سر بچه بزرگه یکی از دلیلای سزارینه ولی پیش دکترت هم برو ببین چی میگه تو سونو اینجوری نوشته hc346 Bpd103 من پیش دکترم رفتم گفتم تا چند ماه میش این یکی از دلیلای سزارین بود و بیمارستان قبول میکرد اما حالا قبول نمیکنه گفتم نمیشه یکاری بکنین گفت الان برو فردا زنگ بزن یاداوری کن تا من به بیمارستان زنگ بزنم بپرسم من رفتم اینروز دیگه زنگ زدم گفت باشه زنگ میزنم بعد چند ساعت خودش زنگ زد گفت بیا کارا سزارینت رو بکن،ولی بیمارستان گفته باید یه سونو هم اینجا بده،من کارامو انجام دادم برا ۲۶ وقت داده گفت وقت ندارم دیگه،گفت شنبه یا یکشنبه برو سونو بیمارستان،تا اون روز سری بستریت کنن،یکشنبه میخام برم سونو بیمارستان به نطرتون قبول میکنه یا نه خیلی استرس دارم،و گفت چون ممکنه دردت بگیره و خودم برا عمل نیام پولو همون یکشنبه بیا بده بهم

۴ پاسخ

مال منم دور سرش گفتن بزرگه دکتر گفت پنج میگیرم طبیعی کمکت میکنم بیاریش منم قبول کردم چاره چیه

خیالت راحت دور سر bpd بالای 100 سزارین اجباریه
برو بیمارستان سونو بده بدون زیرمیزی دکتر باید سزت کنه

چقدر این دکترا عوضی و پولکی شدن یعنی فقط خدا ب داد مادرا برسه-من شده طبیعی زایمان کنم پول زور ب اینا نمیدم والا۰

واقعا این قضیه پول دادن چیه این دکترا مد کردن؟!؟!؟ازون پول بیمارستانی که ازما میگیرن به اینا حقوق میدن پول ویزیت مطبشون خدا تومنه،بست نیست؟!

سوال های مرتبط

مامان پارسا💙 مامان پارسا💙 ۴ ماهگی
پارت ۱
سلام من اومدم با تجربه زایمانم
من ۳۷ هفته و ۱ روز شنبه ک رفتم  پیش دکترم معاینه شدم گفت لگنت مناسبه و دهانه رحمت بسته س
یک سونو وزن برو تو این هفته و یک هفته  دیگ بیا ، اون روز من از ماما دکترم  پرسیدم برای سز اختیاری گفت ، بیمارستان  بنت الهدی انجام‌ میده ۵۰ م
من گفتم اوه خیلی زیاده ولش کن همون طبیعی میارم با اپیدورال ، نامه از دکترم گرفته بودم برا بیمارستان  بنت الهدی
من فرداش روز یکشنبه رفتم سونو وزن گفت همه چی نرمال وزنش ۳۲۵۰
من هرچی نزدیکتر میشد استرسم  برا زایمان  بیشتر می‌شد
زنگ زدم به یکی دوتا دکتر برا سز اختیاری ، گفتم شاید قبول کنن
دیگ  دوشنبه ب مطب  فریبا حقی زنگ زدم گفت بیا مطب صحبت کنیم
از ۴و نیم رفتم ۸ و نیم خودش اومد صحبت کردیم ، دکتر خوش برخوردی  بود قبول کرد ۱۰ م دادم نامه سز داد برا شنبه ۹ تیر بیمارستان  موسی  بن‌جعفر  .
فرداش سه شنبه عید غدیر بود گفت چهارشنبه‌  برو دوتا  نامه  فوبیا هم از دوتا روانشناس  که معرفی میکنم بگیر و حتما باید لای پرونده  ت باشه  برا بستری ، من خوشحال  و خندان اومدم خونه لیست خریدای باقی مونده مو نوشتم و تا ساعت ۳ صبح خوابم نمی‌برد از فکر و خیال
مامان 🎀Asra🎀 مامان 🎀Asra🎀 ۴ ماهگی
خب خب من اومدم بعد 22 روز از تجربه زایمانم بگم 😂

من 38 هفته 2 روز زایمان کردم اونم طبیعی
من برای شنبه سونو داشتم سونو واسه وزن بچم از چهار شنبه حرکت نداشت شبش کلی چیز شیرین خوردم مثل بستنی آب قند...... بعد این همه تلاش یه تکون خیلی ضعیف خورد دیگه شبش خوابیدم ساعت 9 اینا گفتم بزار سونو شنبه رو پنجشنبه برم که ببینم چرا تکون نمیخوره هم برا وزنش رفتم سونو منو سونو کرد اینو بگم از دیشب که تکون خورده بود دیگ حرکتی نداشت سونو کرد منو بعد گفت همه چیش خوبه وزنش 2900 فقط بند ناف یه دور دور گردنشه بدون فشار گفت حتما برو پیش دکترت سونو رو ببینه منم از همونجا رفتم بیمارستان آخه دکترم نبود رفتم بیمارستان ثامن دکترم اونجا بود بعد رفتم زایشگاه سونو رو نشون دادم گفت باید نوار قلب بگیری ازم گرفتن بعد گفت باید بری سونو فیزیکال بعد رفتم سونو که بهم گفت خونرسانی به جفت متوقف شده وزن بچه 4 هفته عقبه یه دور بند ناف دور گردنشه وزنشم 2500 این سونو رو همون روز رفتم ساعت 3 بود بعد گفتم من صبح سنو بودم بهم نگفته این چیزارو ب تازه بگم که بخش زایشگاه بهم گفتن اگه سونو بیوفیزیکال مشکل داشت بیا اگ نداشت برو که از مرده ک سونو کرد پرسیدم گفت برو علان بیمارستان رفتم نشون دادم سونو رو گفتن ما به این سونو کاری نداریم