۱۲۰، واکسن دوماهگی (۵)
آخرین نکات
زیاد شنیده بودم که واکسن دوماهگی سخته، ولی سخت نبود. فقط چون بار اول یود تنش روحی بزرگی بود برام. از قبلش استرس داشتم. در حدی که وقتی رسیدم خونه بدنم حالت کوفتگی داشت. بعدشم با اینکه چیزی نبود و اتفاقی نیفتاده بود‌ استرس داشتم ولی به خودم گفتم اگه بچه سومت بود یا واکسن چهارمش بود چجوری رفتار میکردی؟ قطعا خیلی معمولی. به این که فکر کردم دیگه کلا ریلکس شدم! فقط حواسم به کنترل تبش بود. همین.
سختی واکسن دوماهگی به همینه که بار اول هست و اون لحظه تزریق واکسن که یه دفعه گریه میکنه و خیلی دردش میاد برای من سخت بود. اولین بار بود اینجوری گریه اش رو میدیدم، بعدش هم بعض کرد و لبهاشو ورمیچید اولین بار بود بغضشو میدیدم😢 وقتی تو بغلم بود ناله های کوچولو میکرد، اولین بار بود ناله اش رو میشنیدم. دلم خیلی به درد اومد براش ولی همه شون موقتی بودن و به هر حال برای هرچیزی یه اولین باری هست.
ایشالا برای شما هم آسون باشه. در حد معمول استرس داشته باشین واقعا سخت نیست که بخواین خودتونو اذیت کنین بابتش😉

۵ پاسخ

مرسی واقعاً

مرسی از دلگرمی هات💗 ان شاالله دردونه ات سالم باشه همیشه

من بچه سوممه میخوام هفته بعد بزنم واکسن فرقی نمیکنه همون اندازه بچه اول استرس دارم

مامان دردونه یه سوال
بعد اینکه واکسن رو زدن چجوری تا خونه بردیش ؟
منظورم اینه چطوری بغلش کردی؟ همونجا پاهاشو قنداق کردی؟
و اینکه شب هرچند ساعت یبار تبشو چک میکردی؟

ممنون بابت وقتی که میذاری و مینویسی عزیز
خدا دردونه اتو برات حفظ کنه
ولی راستی راستی از اون مرحله گریه ترسیدم میترسم نتونم آرومش کنم🥲
کم مونده تا واکسن دختر منم

سوال های مرتبط

مامان نیهاد🫀 مامان نیهاد🫀 ۳ ماهگی
مامانا روزتون بخیر🌱🍁🍂
اومدم تجربه واکسن دوماهگی نیهاد رو بگم
راستش اصلا استرس و نگرانی نداشتم براش حتی برای ختنه کردنش
نیهاد ۱۰روز پیش یه کوچولو سرماخورد که خداروشکر خفیف بود ولی با این حال بردم پیش دکترش دارو داد اوکی شد
دیروز بردم برای مراقبت و واکسن دوماهگیش مراقبتشو انجام دادن خوب بود همه چیزش بعدش بردم برای واکسنش که خیلی برام جالب بود که منطقه ما واکسن رو خود پزشک آقا تزریق میکنن بهم توضیح دادن که یه واکسن دیگه هم اضافه شده (واکسن پرونار) واکسن دوماهگی رو پای چپ و واکسن پرونار رو پای راست تزریق کردن و از مراقبت بعدش برام گفتن
بچم داشت بازی میکرد که یهو واکسن رو زد جیغ زد و تموم بمیرم براش عین خودم تو درد صبوره(باتوجه به تجربه زایمانم)خوابید آوردمش خونه استامینوفن رو دادم یه بادی بهش پوشوندم و دقیق هر۴ساعت قطره رو دادم و تبشو چک کردم که خداروشکر تبش ۳۶/۴ یا۳۶/۹بود اصلا تب نکرد
طبق معمول همیشه بود شیر خورد و خوابید یا بازی کرد
اینم اضافه کنم که مدام بهش شیر دادم که ادرار کنه خدایی نکرده تب نکنه و اینم بگم دوبار بیشتر اجازه نداد کمپرس سرد براش بزارم و بعداز واکسن برای تعویض پوشکش شستمش و امروز حمومم هم بردمش🛁🧼🧸😍
.
.
.
به وقت واکسن دوماهگی نیهاد جانم🫀💉
مامان محمد پارسا مامان محمد پارسا ۱۰ ماهگی
تجربه زایمان
پارت سوم
اینم بگم که سوند اصلا درد نداشت فقط یه حس سوزش و قلقلک بود فقط باید شل بگیری و استرس سوند نداشته باشی
تو اتاق ریکاوری چند بار بهوش اومدم و بیهوش شدم باز
دفعات اول که بهوش نیومدم فقط صداها رو می‌شنیدم انقد خسته بودم نمی‌تونستم چشمامو باز کنم
یکبار هم حس کردم یه لپ کوچولو و نرم رو گذاشتن رو بدم و حس کردم یه دهن کوچولو داره سینمو مک میزنم اما بازم تو حالت هوشیاری نبودم
یه بار هم که بهوش اومدم خیلی احساس درد داشتم ناله میکردم و میگفتم تو رو خدا مسکن بزنین میگفتن زدیم آروم باش تا اثر کنه
تا اینکه کامل به هوش اومدم و یکی از ماماها اومد بالا سرم و میخواست دست بزارخ روی شکمم که من ترسیدم و دستشو گرفتم گفتم تو رو خدا آروم
الکی گفتم خیلی درد میکنه😂 در صورتی که اون موقع مسکن عمل کرده بود و خیلی کم درد داشتم
گفت کاریت ندارم فقط می‌خوام شکمتو ببینم یه کوچولو دستشو فشار داد بعد هم گفت فشار لازم نیست ببرین
منو بردن بیرون از اتاق که تو سالن مامانم رو دیدم طفلک مامانم خیلی استرس داشت بعد همونجا بهشون گفتم بچمو هم بیارین تا ببینمش
اونجا آوردنش شچهرمم اومد تو همون سالن و من اولین بار پسرمو با شوهرم اونجا دیدیم میخواستم بوسش کنم اما چون مواد بیهوش باعث شده بود بیام پوست بشه نمی‌تونستم راحت بوسش کنم
مهم ترینر و سخت تمرین دردی هم که کشیدم اولین بار که میخواستم بلند شم بود خیلی خیلی سخت بود چند بار تا لبه تخت میرفتم باز بر می‌گشتم تا اینکه دفعه آخر مامانم کلی بهم روحیه داد و بلندم کرد بلند شدم راه رفتم اما موقعی که میخواستم بشینم خیلی سخت بود خیلی طرف چپ بخیه هام می‌سوخت اما دفعه دوم که بلند شدم خیلی راحت تر تونستم راه برم طوری که دفعه سوم بدون کمکی خودم راه میرفتم
مامان دردونه مامان دردونه ۴ ماهگی
۱۱۹، واکسن دوماهگی دردونه (۴)
تسکین درد
قبل واکسن خوب شیر خورده باشه.
تا دو ساعت بعد از واکسن کمپرس سرد هر ۲۰ دقیقه یه بار (از روی پارچه و لباس، فقط یه دور میذارین برمیدارین، نمونه روی پاش) به متورم نشدنش کمک میکنه.
بعد از ۲ ساعت، کمپرس گرم هر ۲۰ دقیقه، میذارین بمونه. من از روز دوم گذاشتم که قنداق نبود دیگه و عالی بود. حتما از همون روز اول بذارین.
تو بهداشت گفتن که با پماد دیکلوفناک یا روغن گوسفندی دور محل واکسن رو چرب کنم. من فقط روغن گوسفندی داشتم که عالی بود، وقتی ماساژ میدادم آروم میشد. فقط حواستون باشه اصلا نباید به محل واکسن بخوره چون عفونت میکنه.
تماس پوست با پوست هم عالی بود. بالاتنه بچه و بالاتنه خودم برهنه بود و بغلش میکردم یا شیرش میدادم کاملا به بدنم چسبیده بود.
روز دوم ترجیح دادم بهش کمتر دارو بدم چون تب نداشت. با سشوار و تاب دادن توی پتو آرومش کردیم و راحت میخوابید.
موقع زدن واکسن هم قرمز شد و نفسش در نمیومد. توصورتش فوت کردم که گریه اش بیاد (البته فوت غیربهداشتیه ولی اون لحظه واقعا ترسیده بودم از چهره اش و اثرداشت)و وقتی گریه اش دراومد باهاش حرف زدم و صدامو شنید آروم شد. حتما باهاش زیاد حرف بزنین. صدای شما و صدای باباش واقعا براش آرامش بخشه.
بستن پاهاش که اینم توصیه بهداشت بود، کار خوبی بود چون هر بار پاشو تکون میداد درد میگرفت. از روز دوم دیگه بازش کردم دیدم پا میزنه درد تداره دیگه نبستمش.