سلام مامانا
اومدم ی تجربه ای رو بگم اخه دیدم خیلی ها ب فکر بچه دوم هستن

من بچه دوم میخواستم ولی تودلیم خداخواسته بود
اما اگ برگردم ب عقب میگم ن بچه پشت سر هم نمیخوام

مامانا
اگ مامانی هستی ک با دوستات وقت میگذرونی تفریح داری برای خودت وقت میذاری
پس معلومه شوهرت تایم آزادش زیاده یا مامانت یا هرکسی دیگ ای کمک حالته و اگ از نظر روحی امادگیشو داری حتما اقدام کن ک فشار روت نیاد

اما

اگ از صبح تا شب تو خونه هستی چون همسرت تایم آزاد نداره و مادرت یا هر کمکی دیگ نداری ک حتی ارایشگا بری
از نظرمن محکم جلوگیری کن
چون هم اون بچه ک داری بهش فشار عصبی وارد میشه چون تو دیگ نمیتونی خیلی کارهار‌و براش کنی و هم خودت فشار خیلییییییی زیادی متحمل میشی


من سر اندک حرفی ناراحت میشم یکی تو بهم بگه ناراحت میشم
بقول شوهرم میگ تو این شش ماه چقد منو ب غلط کردم معذرت میخوام ببخشید های ناحق وادار کردی😅😅😅کی بشه تو بزایی یه شهر راحت میشن😅😅😅

منم میگم تازه بزام اول افسردگیمه بدتر ک-و-ن همتون پارست😅😅😅😅😅

من مامانم شاغله عصر ها میگه بیام ببرمش اما میدونم خستس مراعات میکنم
شوهرمم بنده خدا تایم آزادش خیلیییییی کمه ولی خب وقتی هست کمک حاله ولی ظرف نمیشوره ماشین ظرفشوریمم تو این خونه جاش نشد😭

ما کسی بود ک چندتا بچه میخ‌استیم
اما الان با این وجود اسم بچه میاد پشتم هم میلرزه
ناشکری خدا نمیکنم
شکر بخاطر وجود دوتا بچه هام
ولی گفتم ک خودتون اذیت نکنین
پس لطفااااااا رحم در حق خودتون و بچه هاتون کنین 🤗🤗🤗🤗


برا منم دعا کنین این روزها ب خوبی تموم بشه و تو دلیم ب سلامتی بغلش کنم🥲☺️
یادگار از ۳۵هفته و چهار روز
۲۵-۰۶-۴۰۳

۱۰ پاسخ

وای چه سخت امیدوارم ایام زودتر به کامت بشه،منم کسی را ندارم حتی ماه ها کسی را ندارم باهاش صحبت کنم نه دوستی نه فامیلی نه مادری نه خواهری،با همین یه بچه هم روزی ۳۰۰ بار میگم غلط کردم

من جزو دسته ی دومم
شوهرم ۸صبح میره تا ۱۲شب اصلا کمک نمیکنه
خودمم تو غربت هستم از خانوادم دور
فعلا بچه دوم نمیخوام
ولی میخواستم دخترم ۴سالش شد اقدام کنم

فقط خوشم از این کلمه خدا خواسته گفتناتون میاد،انگار حضرت مریم بودین خدا دامنتونو سبز کرده،خب خواهر من سر کیسه رو شل کردین ک حامله شدی😁😁،حالا اینا ب کنار من میخوام ظرفشویی بگیرم از تجربیاتت بگو خدا خواسته😁😁،خوبه ؟کارایی داره یا ن خیلی ب کار نمیاد؟از یه نفر پرسیدم گفت خیلی کاربردی نیست حالا دو دلم

من سردخترم خودم بودم وخودم
شوهرم وقت آزادداشت ولی ک*ون گشادهم تشریف داشت
ولی الان اومدم شهرخودم وقراره همینجازندگی کنیم وفعلا هم خونه مامانم هستیم

به خاطرهمین دارم اقدام میکنم برای دومی چون کمکی دارم وگرنه هرگزاقدام نمیکردم

راستی مامان ماهلین شما قصد دارید کدوم بیمارستان یزد برید برای زایمان ؟ من سر پسرم رفتم افشار با ماما خصوصی و اصلا هم راضی نبودم ایندفعه میخوام برم بیمارستان مادر ، بنظرتون خوبه ؟ یا برم سید الشهدا

منم دومی رو باردارم و به قول شما خداخواسته بود ، پسرمم بشدت شیطونی میکنه و موندم چ کنم 😂🥲 همسرمم که ۵ صبح میره ۸ شب میاد مامانمم که ی ۱۸ کیلومتر دور تر از ماست 😶

کاش فرهنگش جا میوفتاد همه مامانا پرستار میگرفتن هم مادر از زندگی و بچه هاش متنفر نمیشد هم اینقد آدم از بچه دار شدن نمینرسید
عین خارجیا پذستار هم میشوره میسابه میپزه مادر فقط با بچشه

عزیزم ❤️ یکی دوسال اول سخته عشقم زیاد فکر نکن زود میگذره

آخ گفتی یاد بارداری خودم افتادم ..دهن مبارک سرویس .روح مرده .جسم پیر شده‌.الان کوچکی دوسالشه یه ذره داره اوضاع بهتر میشه

عزیزم ایشالا بسلامتی بدنیا بیاد کوچولو بدنیا که اومد یکم بزرگه ممکنه حسادت کنه و گهگاهی کوچیکه رو بزنه من فکر نمیکردم اینجوری کنه با اینکه اصلا کوچیکه رو تحویل نمی‌گرفتیم ولی رفته رفته بهتر میشه خودتو برای اینم آماده کن و اطلاعات لازم رو کسب کن مثلا ما یه ماشین برای بزرگا خریدیم گفتیم از طرف کوچیکه س

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻💛 مامان علیرضا🌻💛 ۲ سالگی
الهی بگردمش همسرم بیدار شده میگه وای فاطمه خواب دیدم بچه دوممون به دنیا اومده انقدر خوشحال بودم 🤗❤️🤣🤣
یعنی انقدر این مرد بچه دوسته که نگو از وقتی که علیرضا یک ماهه بوده اصرار داشته ب بچه دوم تا الان ی مدت ک میگفتم دو سالگی علیرضا اقدام میکنم بدن زن بعد دو سال برا پذیرش بچه حدید اماده بعد گفتم مرضم خوب بشم بعد الان میگم دندونان درست کن بعد 😅🤣 بهش قول ۱۴۰۴ و دادم ولی اصلا اماده نیستم من خیلی خیلی بجه دوستما خیلی هم رو بچه حساسم دل خودمم میخواد ها ولی میگم بابا من تازه ۲۳ سالمه هم سن های من یا اصلا ازدواج نکردن یا همون ی دونه رو دارن یعنی فامیل خودمو بخوام بگم دختر های بزرگ تر از من هنوز ازدواجم نکرده وقتی تو جمعشونم با وجود اینکه همشون عاشق علیرضا هستن با خودم خودمونی ان ولی بازم مقایسه میشم الان با ی بچه ی سری محدودیت ها دارم ک میشه کنار اومد ولی دوتا بشن قشنگ خونه نشین میشم هیچ کاری نمیتونم بکنم حداقل تا زمانی که دومی دو ساله بشه خیلی ترس دارم دودلم نمیدونم واقعا چیکار کنم شما ها جای من بودین چیکار میکردین
مامان شکوفه های‌گیلاس مامان شکوفه های‌گیلاس ۲ سالگی
نمیدونم چرا یه سری مامانا اینجورین؟انگار مدال میگیرن بچه رو زود از پوشک بگیرن دیگ کارندارن بچه میتونه یا نه امادگی داره یا نه ..بچه های الان خیلی باهوشن نمیشه با روشهای چندین سال قبل باهاشون برخورد کرد یکم‌مطالعه نیازه یکم تحقیق کنن مشاوره بگیرن ..اخه ادم یه وسیله برقی جدید میگیره کل دفترچه اشو میخونه بچه ادم ک دیگ هیچی ..بابا بچه باید اماده باشه باید ماهیچه های کنترل ادرار و مدفوعش بتکامل رسیده باشه باید قبل از پوشک گرفتن حداقل ۳ ماه باقصه با عروسک بازی و...اموزش ببینه وگرنه بچه ای ک نمیتونه خودشو کنترل کنه رو چرا ب زور میخان از پوشک بگیرن ؟بچه ای ک اصلا امادگی روحی و روانی رو نداره چرا اذیت میکنین؟یه چیزی هم میگیم سریع میپرن ب ادم خوب تاپیک گذاشتی ک بقیه تشویقت کنن بچتو بخاطر چیش کردن کتک زدی؟؟ یه نفر نیگفت ن اگ الان‌نگیرمش عادت میکنه ب پوشک🙄🙄اخه ادم‌چقدر نادون کدوم‌بچه ای ک دوست داره خیسی و سنگینی پوشکو حس کنه؟یکی از مامانا دوماه میش اومد گفت بچمو دارم از پوشک میگیرم ولی میترسه جیش نمیکنه گفتم بابا بچه امادگی نداره اینجوری با دعوا اینکارو نکن اسیب میبینه اومد کلی بهم بد وبیراه گفت و توهین کرد ک اره من بچم زرنگه بچه تو احمقه واین چیزا دوماه بعدش اومد تاپیک گذاشت بچه اش شب ادراری گرفته و یبوست مزمن گرفته ..نکنین اینکارو رو مشاوره هم نمیگیرین کتابم نمیخونین لااقل تو همین گوگل سرچ کنین .من از نزدیک دیدم کسی ک ۳ تا پسرشو بدون امادگی گرفته و الان با وجوداینوه اونا بزرگن ولی هر۳ تاشون مشکل دارن .