۶ پاسخ

نه بعضی ها اگه بچه خودشون اذیت کنه حرفی نمیزنن اما اگه بچشون کت بخوره بد برخورد میکنن

منم اینجور رفتارو دیدم بعدش ناراحتی مو نشون دادم بچس دیگه

اونا بیشعورن بچه دو ساله چمیدونه چی. ب چیه

وووااهه۶

ولش کن بچه رو بزار از خودش دفاع کنه حتما اذیت گرده که زداش

بچه دو ساله ک این چیزا حالیش نیست یعنی اونا نمیفهمن۰منم سر دوتا بچه هام اینجورین دخترمو ک میزنن هیچی نمیگن جمش میکنن اما تا دخترم بلن میشه بره سمتشون چنان کولی بازی درمیارن ک همه مردا حتی شوهرم و پدرشوهرم دیگه یوقتایی دخترمو میزنن میگن همش تقصیر اینه اونا کار ندارن در این حد شلوغش میکنن

سوال های مرتبط

مامان پسرجان مامان پسرجان ۲ سالگی
سلام من دوتا جاری دارم ک سن هاشون بالا بوده و عروس شدن با کلی دارو و... بعداز چندین سال هرکدوم یه دختر دارن
از روز اول همه خیلی ذوق کردن اینا باردارشدن و تا الان ک بچه هاشون ۵ساله و ۳ساله هستن خونواده شوهرم مخصوصا مادرشوهرم ب شدت ب این نوه ها میرسه و اگ بچه ی چیزی بگه میخام حتما باید ب هرسختی هس بخرن براش و .... خونه مادرشوهرم ک میریم بجه ها دعواشون میشه پسر من ۵سالشه اگ اون دوتا پسر منو بزنن ب بدترین شکل کسی چیزی نمیگه و همه میگن بزرگ میشی یادت میره ولی ب اونا ک میرسه اگ بدونید چ کارا ک نمیکنن اونا دوتایی گرفتن پسرمو زدن اونم از خودش دفاع کرد ی لگد زد خورد ب دخترشون غذارو زهرکردن به همه زن و شوهر بچه رو بغل کرده بودن با داد و فریاد و جلب توجه وسط خونه میگردوند و میگفتن بچه مرد نفسش قطع شد با اینکه من دیدم اروم زد خب اونام قبلش بچه منو زدن و گریه کرد ما چیزی نگفتیم کسی هم توجه نکرد اینا ک اینطور رفتارمیکردن بچشونم بیشتر گریه میکرد جدی میگرفت قضیه رو ....
بعد دیشب دوباره بعداز چن وقت رفتیم دخترشون بیخودی اومد پسرمو نیشگون گرفت ی بار هم ن چند بار ما هیچی نگفتیم فقط نگا کردیم پسرمم گریه کرد گفت نیشگونم گرفته مادرشوهرمم خندید گفت بزرگ میشید یادتون میره خیلی زورم گرفت چطور دختر اونا رو بالا بالامیشونی انقدر ب این دوتا نوه احترام میزاری در حد یه ادم بزرگ جلوشون تعظیم میکنی بعد ب بچه من ک داره گریه میکنه دردش گرفته اینجورمیگی....

خیلی شدید فرق میزارن نمیدونم چیکاکنم. بنظرتون بزرگ شن بچع هامون توروحیه بچه م تاثیرمیزاره؟ کار درست اینه ک بگم بچه باید بره توجمع خودش یادبگیره دفاع کنه یا اینکه منم مثل اونا بچسبم ب بچم و ازش دفاع کنم
مامان گل پسری مامان گل پسری ۲ سالگی
سلام مهربونا...یه راهنمایی لطفاً..شوهرم اینا سه تا بچه هستن..شوهر من اولیه.ی خواهر داره هم سن خودمه و یه دختر 4ساله داره و همسایه خونه باباش هست و چون شوهرش یه شهر دیگه کار می‌کنه کلا خونه باشه همیشه...با یه پسر مجرد 21ساله..ما با خونواده همسرم تو یه ساختمون هستیم و پسرم خیلی وابسته شونه...خیلی می‌رفت خونشون..با باباش هم زیاد می‌رفت مثلاً من کاری چیزی داشتم می‌رفت خونه اونا...مادر شوهر و دختر و پسرش به خاطر اینکه خیلی با پسرم لج میکنن کاری کردن همش جیغ میزنه یا میگن برو فلانی رو بزن پسرمم می‌رفت میزد یا مثلاً میگن برو گاز بگیر..یا برادر شوهرم شلوارشو درمی‌آورد با آلتش بازی میکردن..بماند ک تا مرز سکته رفتم...شوهرمم بی منطق تر از خودش وجود نداره...اصلا درک نمیکنه و چیزی بگم سروصدا راه میندازه ک آبرو منو ببره پیششون...حالا ب شددددت پسرم نمی‌زارم تنها اونجا باشه اگه با باشم می‌ره خودمم حتما میرم...کمی بهتر شدن مثلاً هی ب پسرم میگفتن برو گاز بگیر منم گفتم اگه گاز خوبه دختر خودت بره گاز بگیره...این ی مورد خوب حل شد..ولی بقیه چیا هنوز هستن...جلو رو خودم هی باهاش لج میکارن و میگن بیا بزن و از این حرفا...زورم بهشون نمیره...حالا خواهر شوهرم خیلی رو دخترش حساسه منم دیگه چاره ای ندارم قبلاً پسرمو ک دستشویی می‌بردم خونشون تو حیاط شلوارشو میپوشیدم براش ک دختره نبینه حالا دیدم اونا همشون یه گروهن مقابل من منم واسه تلافی شلوارشو پاش نمیکنم تا بفهمن لج گذاشتن ب لج آدم چ دردی داره اونم سر بچه...اونم از حرص رنگش قرمز میشه ولی چیزی نمیگه کلا با من حرف نمیزنه...بنظرتون کارم درسته؟خودمم خدایی راضی نیستم ولی می‌خوام بفهمن چه بده بخاطر لج شون با من پاک بچمو عصبی کردن
مامان فندوق کوچولو❤👧 مامان فندوق کوچولو❤👧 ۲ سالگی
سلام عزیزان دل ممنون میشم راهنمایی کنید خیلی این موضوع اذیتم میکنه و ناراحتم ....دخترم خیلی اجتماعی هست و سریع ارتباط میگیره شاید خیلی کم اولش خجالت بکشه اما بعدش خوب میشه وقتی میریم بیرون سریع با هر بچه ای دوست میشه و دلش میخواد دست اون بچه رو بگیره و باهم بازی کنن و بدو بدو اکثرا هم با بزرگتر از سن خودش دوست میشه خیلی کم با هم سن هاش می چرخه و اینک سریع وابسته میشه وقتی میریم جایی یکم باهاشون بازی میکنه دوست نداره ک برن یا توی ساختمون دخترهای همسایمون خیلی بزرگترن دنبالشون گریه میکنه و ب زور میگ بیاین خونمون و این کارش واقعا من و عصبی میکنه یه چن باری بردمش پارکینگ با بچه ها بازی کرد اما موقع برگشت کلی جیغ و گریه ک من میخوام باشم پیششون یا اگ بیان جلو در خونمون میگ نی نی بیاد خونه واگ نیان تا نیم ساعت فقط گریه میکنه .صبح ک پا میشه تا صدای بچه هارومیشنوه گریه ک نی نی بیاد خونه ...شده جایی بریم ک رفته دست بچه هارو کشیده ک بیان باهاش بازی و اونا مقاومت کردن و نیومدن این رفتارش خیلی عذابم میده ده بارم واسش توضیح دادم گفتم ببین دختر گلم نی نی دوست نداره باهات بازی کنه زیاد اصرارش نکن اما نمیشه الان با دختر خواهرم اصلا نمیسازن دو دقیقه ک کنارهمن اون ۷ سالش اما اگ بیاد خونمون بخواد بره دنبالش خیلی گریه میکنه ....ممنون میشم بهم راهکار بدین ک چ جوری برخورد کنم با رفتارش