۴ پاسخ

نقش همسر من خیلی پررنگه
اگر کمک نمی‌داد من قطعا از بین میرفتم

روز واکسن میگم من درخدمته بچمم بی قراری من میشه نه غذا درست میکنم نه از کنارش تکون میخورم شوهرم اون روز باید بفکر گرسنگی باشه

مردا همینن اصلا حرص نخور مونده که رو چه مودی باشن
گاهی خوب گاهی هم کلافه از کار بیرون به دل نگیر
در کل بیشتر کارای بچه به عهده ای مادره
دختر من اصلا بره بغل بالاش گریهههه که می‌خوام برم بغل مامان یه پدری ازم در میاره

شوهر منم همینطوره فقط میاد میگه بچه خوبه تب که نکرد🙄

سوال های مرتبط

مامان کاکل زری مامان کاکل زری ۱۲ ماهگی
واقعا چقدر شوهر من بی شعور و بچه ست
الان یادم اومد ۴ ماهگی پسرم دورهمی بزرگ خانواده شوهرم بود
در جریانید که بچه من سینه نمیگیره
منم ۱۰۰ تا دوشیدم
بچه من اون زمان هر وعده نهاااایتا سی ۴۰ تا می‌خورد
از قضا برای اولین بار ۱۰۰ تا رو یه جا تو ماشین تو راه خورد 🤦‍♀️🗿
رفتیم اونجا اولش خوب بود
بعد گشنش شد
میرفتم تو اتاق بهش شیر بدم سینه نمی‌گرفت
میخوابوندمش بچه هاشون میومدن تو اتاق بیدار میشد
بچه به جون من نققققق میزد
شوهر من می‌گفت دم در میگفت اگه نمیخوره ولشششششش کن بیا دارن میرقصن 🗿🤦‍♀️
فکرشو بکن
بچه گشنه رو ول کنم برم برقصم
بعد بچم پی پی کرد
خواستم پوشکشو عوض کنم صداش کردم گفتم پشت در وایسا بچه ها نیان تو اتاق حریم خصوصیه بچمونه نمیخوام کسی ببینه
در رو نمی‌گرفت 🗿
مثل اینکه لج کنه ها
دستش رو دیوار بود تکیه داده بود بهش
میگفتم بابا یه وجب بذار اون ورتر در رو نگه دار
آخرش گفتم برو بیرون خودم نشستم پشت در بچه رو عوض کردم
بعد پلو شام روی بخاری بود
دقیقا تو همون اتاقی که من نشسته بودم بچمو عوض میکردم
اومدن ببرن
آقا
مگه عوض کردن بچه چقدر طول میکشه ؟
تو که پشت دری
بگو زنم داره عوض میکنه بچه رو دو دقیقه تمومه
از اون ور درررررر میزنهههههه پاشو از پشت در
میخوان پلو رو ببرن
میگم باشه بابا صبر کن تمومه
نههههه بچه رو ببر اون ور تر عوض کن اینا میخوان بیان تو

یعنی خاک تو سرم با این شوهر کردنم