۵ پاسخ

🍃دومین اتفاقی که باید بیفته حوصله است.چون ازشیرگرفتن یک اتفاق خوشایند است اما سختی های خودش را هم دارد بر عکس که فکر میکنیم از شیر گرفتن باعث میشه راحت تر شویم ،ولی نه. اتفاقا بچه بیشتر به مادر میچسبه.
چرا؟ به خاطر این که میخواد چک کنه که آیا خودت هستی؟ حالا که شیر نیست آیا خودت هستی؟ آیا اون عشق هست؟ آیا هنوز من را دوست دارد؟ برای همین به مادر می‌چسبد. گریه‌ها گریه‌های خواستن شیر نیست گریه‌ها گریه‌های خواستن من مادر است.من باید حوصله کنم و با آرامش و حوصله بهش بگم بله من هستم .من هنوز عاشق تو هستم. اما شیر دیگه نیست. شیر تمام شد. و این را هم یکدفعه ای بهش نمی گوییم. یواش یواش و در زمان مناسب خودش یک وعده شیر دادن را کمتر کند

🍃یکی اینکه واقعاً تصمیم جدی باشه، یعنی این باور رو داشته باشه که من دو سال زحمت کشیدم به بچه شیر دادم و بچه من تا دو سال رشد کرد و بزرگ شد و هر نیازی داشت از من گرفت. حالا باید شیردهی قطع بشه چون برای رشد بچه من مناسبه.  بچه من تا ۲ سال باید شیر میخورداز حالا دیگه نباید شیر بخوره، به خاطر کسب استقلالی که باید بدست بیاره به خاطر اینکه دیگه بچه من نیازهایش را از شیر خوردن به دست نمیاره. اگر من بیشتر به بچم شیر بدهم، استقلال و خودباوری و خیلی چیزها را از بچم گرفته ام.
پس لازمه که دیگه جدی تصمیم بگیره که من دیگه می خوام بچه ام رو از شیر بگیرم و به این صورت نباشه که ظاهراً بخواد این کارو بکنه ولی از لحاظ ذهنی نه.
و از این فکرها نکنیم که آیا این کار درسته یا نه؟ آیا بچه گناه نداره ؟و بگیم حالا یک ماه بیشتر شیر بخورد و بعد این کار را می‌کنیم.

❤️......

👌👌👌👌👌

احسنت

سوال های مرتبط

مامان مائده مامان مائده ۲ سالگی