۲۶ پاسخ

منم ۵تادارم خدا رو شکر دخترام کمکم میکنن

من آره خیلی
ولی روست داشتم با اطلاعات الان بچه دار میشدم و به بچه اولم ظلم نمیشد

باز اگه شرایط مالیم میخوند و بدنم اجازه می‌داد چهارمی می آوردم

سلام مامان سه تا بچه ام خیلی بچه دوس دارم ولی چون شرایط مالی ندارم بچه سومی رو نمیخاستم ناچار پذیرفتم چون سقط اصلا توکارم نیست حتی اگه خدای ناکرده چهارمی هم بیاد.درهرحال الان عاشق این فسقلم جونمم براشون میدم عاشق هر سه تاشونم🥺😍😍

سلام خوبید . من با اینکه با تمام وجود بچه هام دوست دارم ولی برگردم عقب فقط یه دونه بچه میارم که بتونم همه چی براش فراهم کنم

من ۳ تا دارم الحمدلله رب العالمین♥️ خیلی هم راضی ام یکسال اول هر بچه ای که دنیا میاد سخته ولی بعدش که بچه راه افتاد خیلی خوبه ، همین الان در حال بازی کردن و کشتی گرفتن با همن 😍

از داشتن بچه هام راضی هستم
اما نه واسه خودم نمی تونم وقت بزارم از صبح تا شب فقط سرپام

دوتا دسته گل دارم تو شهر غریب پشت سرهم الانم یکی دوراهه ومن از الان قصه دارم

سلام مامان جان.....بله کاملاً راضی ام فاصله ی سنشون خیلی زیاده نزدیک ۱۱سال...خودمونم دوست داشتیم همینطور زیاد باشه به همین دلیل سفتوسخت جلوگیری داشتیم....الان پسرم عاشق ابجیشه و یجووووووورررررررری عاشقانه باهاش بازی می‌کنه یا یوقتایی توی گوشش زمزمه می‌کنه تو عشق منی قلب منی نفص منی که قلبم ضعف میرع یجور عجیبی روحم سرشار از محبت میشه.... صددرصد اولین بچمو دنیا می آوردم و اینکه در کنار همه ی چالش های مادرانه بله زمان برای خودمم دارم چون همسرم بشدت کمک احوالم هست هفته ای دو روزشو(غیراز کمک رسونی هر روزه)کاملاً ایشون مراقبت بچه ها رو بعهده میگیرن و من میرم تفریح با دوستام و خرید خلاصه حسابی ریکاوری میشه....

بله من راضی هستم دو تا دسته گل دارم دختر
بازم میخوام
شیره به شیره بودن با اینکه دست تنها هستم

سلام منم االحمدلله ۳تا بچه دارم ۴می توراهه خداروشکر میکنم که بچه های سالم بم داد بچه ها شیرینی زندگی هستن زندگی بدون بچه معنایی نداره

من سه تا دارم برگردم عقب بازم همین یه تارو میارم چون دلم شلوغی میخاد ولی وقت خیلی کم میارم به خودم نمیتونم درست برسم آرایشگاه نمی‌رسم خودم اصلاح میکنم ولی بازم خیلی خوشحالم همیشه هم لباس خوراکی بهترینارو دارن خدارو شکر

سلام بچه خیلی شیرینه من دوتا پشت هم اوردم ولی اگ از نظر فاصله سنی زمانش مناسب بلشه و همسرت کمک میکنه و مراقب بچها هست ک دچار ضعف عاطفی و احساسی نشن بچه عالیه
پول و روزی خدا میرسونه نباید ناامید باشی ولی عشق و محبت ب بچها و فرق نذاشتن بینشون و... اینا خیلی مهمه
ب خودت نگا کن ببین توانشو داری بیار چرا نیاری

من دوتا دارم.والا زمان هیچ کاریو ندارم.اصلا جونی برام نمونده..خودم ک ب فنا رفتم هیچ نمیتونم درست حسابی ب بچه هام برسم.
بچه های من ۲سال ونیم اختلاف دارن.و خیلی سخته

من دوتا دارم یکیش ۴سال دومی ۹ماه به خاطر شهر غریب و دست تنهایی خیلی سخته اصلا به خودم نمیتونم برسم به کارهای خونه میزارم آخر شب واقعا اذیتم و اگه برگردم به عقب میزارم پسر اولم بشه ۱۰ سالش بعد به فکر دومی میفتم

من عاشق بچه هامم ولی خدایش سخته داغون شدم بزرگترا ی جوره اذیتشون کوچکتره ی جور دیگه بخوام استراحت کنم اصلا نمیزارن

منم دو تا پسر پشت هم آوردم با اینکه این روزا گاهی وقتا واقعا خسته و بی جون می افتم ولی لحظات شیرین هم اتفاق می افته در کنار سختی ها.بازم دو تا بچه انتخاب می کنم.

سلام ب سروصدا عادت کردم ولی سخته و ،وقت رسیدن بخودم وندارن تاوقتی ک کمی مستقل تر بشن

من اره ولی نمیزاشتم فاصله اخری با دوتای دیگ اینقد زیاد بشه. چون اخریو خدا داد بی برنامه و با فاصله زیاد شد. الان برام سخته از راحتی دراومدم.

من خیلی راضیم
خدارو شکر ۳تا بچه سالم بهم داده
برگردم عقب بازم ۳تا رو می‌آوردم
خدارو شکر تا الان هرچی پسرام خواستن براشون فراهم شده
از لحاط مالی هم الحمدالله خداروشکر خوبیم

من اگر میدونستم پشت بند اولی دومی رو هم میاوردم
اولی که اومد گفتیم همین یکی بسه بهترین هارو براش فراهم می‌کنیم کمبود نمیزاریم هرروز پارک و شهربازی و خانه بازی و خونه فامیل ولی غافل از اینکه پسرم با کمبود بزرگی به نام خانواده داشت رشد میکرد
وقتی برادرش به دنیا اومد پسر بزرگم ۸ سالش بود دوسه روز بعد تولدش گرفته بود بغلش گفت داداش من ۸ سال بدون تو چجوری زندگی کردم
الان با اینکه فاصلشون زیاده ولی جونشون بند همدیگه اس
کوچیکه فقط ا دست بزرگه غذا میخوره بزرگه هم تا کوچیکع بیدار نشه سر سفره نمیاد...
اینا که میگن یکی میاوردیم براش همه چی فراهم میکردیم واقعا اشتباه میکنن بچه همبازی همسن میخواد اینکه بگی بچه برادر و خواهر هم نه به درد نمیخوره

اره بچه ها هم بازی همن دیگه بمن نمیچسبن سرگرمن بزرگترا هم میشن الگوی کوچیکا فکر و خیالای الکی هم وقت نداری

من دوتا بچه دارم یکی دوسالش یکی۶ماه واقعا سخته به خودم اصلا نمی‌رسم کار خونه بچه داری دست تنهام شوهرم نیست ولی پسرم کم کم بزرگ میشه با دخترم هم بازی بشه دیگه فک کنم خوب بشه برن باهم بازی کنن شوهرم ۵تا میخواد من از پسش بر نمیام خونمون کوچیکه مجبورا بچه ها پیش خودمون خواب میکنیم شرایط جور باشه خوبه بچه

دوست نداشتم دخترم بیشتر از این محتاج بچه های دیگه باشه بخاطر تنهایی و حسرت و غصه بخوره برا همین برا دومی اقدامی کردم و پشیمونم زودتر اقدام نکردم ک الان با هم بازی کنن

من دومی باردارم با اینکه خیلی خیلی سخت گذشت بهم تا الان و دور از خانواده و شهر غریب بازم. راضی هستم و اگر ویار عادی بود و زود خوب میشدم یکی دیگه هم میاوردم ک جنسیت جور بشه .

وقتی برنامه ریزی داشته باشی به همه ی کارات میرسی....زن‌تنبل و خود خواد ۱ بچه هم زیادشه

من چی بگم تو این اوضاع کاملا بی برنامه ویهوییی چهارمی باردار شدم

سوال های مرتبط