چرا من اينقد دلم برا روزايي كه حامله بودم ني ني تو شكمم بود تنگ شده قربونش برم الان بغلمه ولي دلم برا اينكه تو شكمم لگد ميزد سكسكه ميكرده عجيب تنگه

منمممم
الان خیلی سخته
اونموقع فقط میگفتم زایمان کنم راحت شم

منم فقط خدا خدا میکنم همین دوس هفته بگذره از حاملگی بدم میاد هیچ وقتم دلم برا بارداری تنگ نمیشه

نه من اصلا دلم تنگ نشده اتفاقا راحت شدم خیلی دوران سختی بود

عزیزم خوبی اسم‌گل پسرت چی گزاشتی!
دکترت تو زایشگاه کی بود

اووخی