۷ پاسخ

آره عزیزم بزار.فقط منم لایک کن که بتونم بخونم

چند هفته؟

اره حتما بذار

اره بزار

بزار.

عزیزم الهی به سلامتی
حال گل پسرت چطوره؟؟؟

بچه هامن اول قصدطبیعی داشتم بعدخداروشکرسزکردم،صبح ساعت۷ونیم باهماهنگی دکترب زایشگاه رفتم وتاهشت ونیم کاراموانجام دادن بردن برای سزارین قبل اینکه اتاق عمل برم ی خانم اومدک نوبت جراحی ی جای دیگ زده بودطفلک توی۳۶هفته شب درداش شروع میشه وب زایشگاه اومدوبهش گفتن بچت داره میادبایدطبیعی بزای اگ نزای واین همه راه بری جای دیگ بچت ازبین میره اونم باصدای بلندگریه میکردک طبیعی نمیخوام منم خیلی ناراحت شدم براش کلی هم دعاش کردم بالاخره بردنم اتاق عمل اول اینکه دکتراهمه مهربون بگوبخندخیلی حال میکردم باهاشون دکتربیهوشی اومدامپولوبزن ک کمرم سفت بوداول زد ی جا نشددوباره جای دیگ زدپرسیدورزش کردی ک کمرت سفته گفتم بلده بالاخره امپولوزدیکم دردداشت بعدش دیگ هیچی نفهمیدم دکتربیهوشی بالای سرم حرف میزدومیخندیدودکترم ده دقیقه طول نکشی بچه روکشیدارووم حرکت دستاش رواحساس میکردم اما ن بادرد بعدصدای گریه بچه روشنیدم گریه کردم وازهمه پرسیدم سالمه گفتن بچه روبردن تمیزکردن منوبردن ریکاوری فقط میلرزیدم سردم بودپتوروم گذاشتن ازبیحسی ک دراومدم دردداشتم برام شیاف گذاشتن دروغ چرالحظه ب شکم فشاردادن خون لخته بره خیلی دردداشتم جیغ میزدم بعدش هم ک دردداری هنوزم درددارم ولی میارزه وبازبرگردم سز میکنم،اومدم بخش ک اون خانمه ک میترسیدازطبیعی رواوردن دیدم طبیعی زاییده اومد اون بعدش راه میرفت حالش ازمن بهتربودولی میگفت موهامو تیکه تیکه کردم حین زایمان ومیگم سزارین بهتره چون طبیعی ی خاطربدبودبرام وهمیشه یاداین دردامیفتم ووحشت میکنم

سوال های مرتبط