۳ پاسخ

خودشونم نمیدونن دارن چیکار میکنن.پسرمن دیروز تو خیابون لج کرده بود میخواست بره زیر ماشینا.اصلا از ترسم نمیتونم بیرون ببرمش.لجبازو یه،دنده است. دست ادمو نمیگیره تو خونه اصلا وست و صورت نمیشوره لیاس عوض نمیکنه.مجبورم تند تند ببرم حموم خوش به حالت زایمان کردی راحت شدی.من واقعا دلم میخواد این یکی از شکمم بیاد بیرون دست و پام باز بشه.خسته شدم زیراین حجم از کار و درد کمر

دخترمن 9سال دارکلاس چهارمه شب باید بیادش پیش من بخوابه میگم بروسرجات بخواب میگه نمیخوام میگم فردا ک نینی بیادش چ میگه خب بیادش من هم میام پیشت می‌خوام اون بزار سرجایی خودش من میخوابم چکارکنم هرجا میرم باهامه حتا دکتر نباشم خونه خونه رومیزار روسرش من چکارکنم با این

بخدا من نمیدونم براشون چه اهمیتی داره واقعا؟؟؟
دختر منم همینطوریه
حالا من زایمان نکردم ولی هررررکاری میخوام بکنم همینطوری چسبیده به من نمیزاره انجام بدم نماز بخونم گریه میکنه حموم برم دنبالم میاد دسشویی برم میگه نرو اصلا نمیزاره یه لحظه به کارم برسم مهمون میاد تازه اخلاق دخترم تغییر هم میکنه بهونه میگیره میگه فقط بغلم کن بریم تو اتاقم خیلی اعصابم میریزه به هم نمیدونم چیکار کنم

سوال های مرتبط