۸ پاسخ

عزیزم کلا بچه ها لجباز میشن
ولی شوهره شما باید طرف:شمارو بگیره واگرنه بچه ها لوس تر میشن

سعی کن رو خیلی رفتاراش نادیده بگیری چون اونا منتظرن ک تو عصبانی بشی بعد سعی کن بیشتر محبت کنی بیشتر بغلش کنی خیلی آرومتر میشه براش وقت بزار بازی کن باهاش دوست شو

بفرستش مهد

مقصر شوهرته نه پسرت

ب نظرم پسرها خیلی شیطون ان، ولی خوب رفتار ماهم خیلی رو اونها تاثیر داره منم اول مث شما بودم پسرم رفتار بدی می‌کرد باهاش لج میکردم دیدم اون بدتر میشد ولی کم کم رفتار خودم رو تغییر دادم بعضی وقتا یه سری کارهاشو ندیدم یا اگه رفتاری بدی می‌کرد باهاش لج نمیکردم دیدم خیلی رو رفتارش تاثیر داره یا اینکه خودم یا شوهرم جلو بچه همدیگرو ضایع نمی‌کنیم وقتی بچه کار اشتباهی میکنه

پسرمن همین الان ب سختی اوردمش خونه همش التماس میکنه دخترعموش بیادخونمون اونم میگ‌نمیام پسرمم عصبی میشه نمیدونم چکارکنم از دست پسرم یکسره هم دوسداره دمپایی بقیه بچه هارو بپوشه

هر روز هر روز ی چالش جدید دارن عزیزم خیلی باید صبور باشی ک بتونی با شرایطش خودتو وفق بدی هر رفتارو برخورد ما مهمه ک چطوری این چالش ها رو بگذرونن بعدم شوهر شما باید بدونه شما رباط نیستی ک و درک اون بیشتر ب شما انگیزه میده ک بتونی با بچه ات کنار بیای ب این خاطر رفتار شوهرت باعث میشه شما بچه ات رو هم نتونی درک کنی من ی بار شوهرم طرفشو گرفت اون لحظه چیزی نگفتم اما بعدش گفتم حتی اگ دیدی حق با من نیست اون لحظه چیزی نگو تا من خودم ب اشتباهم فک کنم و بتونم برخورد بهتری داشته باشم از سر لجبازی با توهم شده نمیتونم درکش کنم و اینجوری بینمون بحث میشه و من اصلا اینو دوست ندارم ک جلو بچه بهم دیگ بی احترامی کنیم اونم بعدش دیگ ن ب حرف من باشه ن ب حرف تو اما دیگ خداروشکر همکاری میکنه شماهم همینا رو ب آرومی بگو خودش متوجه اشتباهش میشه اگ همون لحظه تو ی چیزی بگی و اون ی چیزی هیچ کدومتون بدهیج نتیجه ای نمی‌رسین

پسر منم همینه بیش فعاله

سوال های مرتبط

مامان ماهان مامان ماهان ۴ سالگی
عزیزان اگر کسی در این مورد تجربه ای داره، لطفا راهنمایی کنه، پسرم یه مدتی هست خیلییی عصبی وپرخاشگر شده، مثلا داره بازی میکنه اگر چرخ ماشینش افتاد با حالت عصبانیت، دندانهاش رو به هم فشار میده وداد میزنه وچند بار اون ماشین رو به مبل یا دیوار میزنه، یا اگر بخواد کاری کنه که نخوام اجازه بدم، با عصبانیت میاد سمتم ودستم رو چنگ میندازه یا چیزی دم دستش باشه پرتاب میکنه
این رفتارش باعث شده، فکرم درگیرش باشه، که پسری که اینقدر آروم بوده به این سن چرا عصبانی وپرخاشگر شده، خودم گفتم شاید آهن بدنش کم شده، شربت ویتامین گرفتم، نصف شیشه رو تا الان خورده ولی بی تاثیر بوده
بخوام بگم، الگوی این مدلی هم نداشته، خودم خیلی ارومم، شوهرم هم عصبانی بشه این رفتارها رو نداره که بگم براش الگو شده،این روهم بگم خودم مربی مهدم، توی مهد خودم ولی سر یه کلاس دیگه میره، بچه های کلاسش ومعلمش هم آروم هستن، مثلا جدیدا اخر کلاس حدود ده دقیقه آخر میاد سرکلاس من تا میاد، میره سمت یکی از بچه ها با عصبانیت، دندونش رو رو هم فشار میده وبهشون چنگ میندازه، این موضوع خیلی برام دردسرساز شده و واقعا کم آوردم
اگر تجربه ای دارید راهنمایی کنید
نمیدونم به خاطر سنش هست یا اینکه شرایط کاری من پرخاشگرش کرده یا اینکه واقعا کمبود ویتامینی توی بدنش هست، یا اینکه این پرخاشگریش بعد دوره بیماریش بوده که ویروس گرفته، میگم شاید اون ویروس روی سیستم عصبی اش تاثیر گذاشته 😔😔😔
مامان ماهان مامان ماهان ۴ سالگی
مادرشوهرم یه توالت فرنگی داخل خونه داره، خیلی حساسه به جز خودش ودختراش کسی بره، دستشویی، فقط هم برای دستشویی کوچک ازش استفاده میکنه
حالا پسر من هم بعضی وقتها گیر میده برم اینجا دستشویی، بعضی وقتها مجبورا میبرمش، خیلی هم حواسش هست، ادرار میکنه دور توالت فرنگی کثیف نشه، تا چند روز پیش من طبقه بالا خونه خودم بودم، خواهر شوهرام اومدن، پسرم به هوای عمه هاش رفت طبقه پایین، همونجا رفته بود دستشویی، سریع خواهر شوهرم که نزدیک 60سالشه رفته بود به مامانش گفته بود، من اومدم پایین پیششون، مادرشوهرم به حالت اعتراض گغت رفته دستشویی داخل ودستشویی با چندتا قطره ادرار نجس، شده رفتم شستم، من چیزی نگفتم و چون مادرشوهرم سنش بالاست ازش دلخور نمیشم، همون موقع پسرم یه نگاهی به عمه اش کرد وانگشتش رو به نشونه اعتراض گرفت سمت عمه اش وگفت من دیدم شما رفتی گفتی وناراحت بود که چرا عمه اش خبرچینی کرده، خواهر شوهرم هم با یه دروغ دیگه سروته حرفش رو جمع کرد، ومن از کاری که خواهرشوهرم کرده بود به نشونه اعتراض با پسرم برگشتم طبقه بالا ودیگه اصلا پایبن نیومدم، گویا جلو شوهرم گفته بودند مثل اینکه ناراحت شده ومن دیگه حرفی نزدم
تا امروز دوباره همه خواهرشوهرهام اومدن، پسرم در رو باز کرد وبه همون عمه گفت از دستت ناراحتم چرا اومدی
بعد عمه اش دیدم ول کن نیست وداره با بچه اینقدری بگو مگو میکنه
باز من بیخیال رفتم پایین سلام کنم، همون خواهرشوهرم اومد سمتم، گفت بچه ات می خواسته از خونه بیرونم کنه وادامه ماجرا، من گفتم اتفاقا صداش رو شنیدم
بقیه تایپیک بعد
مامان Deniz مامان Deniz ۴ سالگی
دخترا پیجش رو میذارم.
طبق تجربیاتی که من و خواهرم داشتیم
با گفته های این خانوم. که پیش رفتیم خیلی تو سبک زندگی ما تاثیر گذار بود ما فریتین شدید خون داریم خواهرم از 3رسوند به 30
منم فعلا نرفتم آزمایش
بچه هاش همیشه مدارس باز میشد مریضی میشدن ولی خدارو شکر امسال مریض نشدن
اون یکساله تقریباً نون رو حذف کرده کربوهیدرات رو کم کرد قند چه از شیرینجات چه میوه جات کم کرد
خودمم چند ماهی میشه نون چه لواش چه سنکگ از هر نوع حذف کردم دخترمم 4 سالشه بهش نون نمیدم
خوراکش فقط گوشت و کمی برنج ، سیرابی ، آب قلم ، جگر
حبوبات رو حذف کردم چون نشتی روده میاره همینطور کربوهیدرات و فیبر زیاد وقتی روده نشتی میاره آلودگی وارد خون میشه و سیستم دفاعی بدن رو میاره پایین و بیماری های خود ایمنی دچار میشیم پس از الان مراقب سلامت بچه ها باشید سعی کنید کیک و پاستیل و از این قبیل نذارید بخورند میدونم سخته دختر منم هفته ای یکی دو بار میخوره ولی نباید مغز بچه ها رو به شیرینی و قند عادت بدیم چون اعتیاد آور هست مثل نون
الان بگم نون رو حذف کنید میگید پس چی بخوریم چیزی نیست بخوریم منم اوایل گارد میگرفتم ولی الان دیگه راه افتادم