من ۱۶ مهر زایمانمه خیلی بارداری راحتی داشتم ولی چند روزه استرس شدیدی دارم همش میترسم همش دلم میخواد گریه کنم خیلی میترسم از زایمان نمیدونم چرا قبل اتاق عمل رفتم ولی حس عجیبی دارم

ترست کاملا عادیه
وقتی بری بیمارستان انقدذسرتو گرم میکنن حرف میزنن باهات خودتم نمیفهمی چیشد
بسپر ب خدا همه چی عالی پیش میره

واقعا سزارین ترس نداره

من دوهفته قبل سزارین شب قبل خواب تمام مراحل عملو یدور دوره میکردم انقدرفییلماشو دیده بودم ازترس نفسم. بندمیومد
اما نگم ازروز عمل تازه فهمیدم اونهمه ترس الکی بود هیچی متوجه نمیشی یهو فرشته تومیدن بغلت

اصلا اطلاعات اضافه نگیر.فیلم و عکس عمل نگا نکن.خود اطلاعات استرس رو زیاد میکنه،البته تا یه حدی از استرس حتما طبیعیه و باید باشه.ولی بسپار به گذر زمان و سرتو با کارایی غیر از زایمان گرم کن.خونتو تمیز کن،نقاشی بکش،کتاب بخون.اینستا رو پاک کن،این گوشی کوفتی رو هم کمتر بگیر دستت که هرچی میکشیم ازینه

عزیزم من تازه عمل کردم تقریبا دو هفتس سزارین‌شدم بنظرم عالیه

من خودم میترسیدم ولی خداروشکر عالی گذشت من سومین روز سرپا شدم و تا سومین روز با خودم میگفتم دیگه بچه نمیارم ولی الان دو هفته گذشته میگم حتما دوباره بچه میارم چون دوره دردش برام فقط سه روز بود

والا منم تا دلت بخواد اتاق عمل رفتم ولی واقعا از زایمان وحشت دارم
تنها نیستی ✋

یادم رفت بگم زایمان خوب و موفقی داشته باشی.

نگران نباش عزیزم همه‌ همین استرس رو دارن، من که‌ سزارین کابوسم بود ولی اصلا هیچی وقت عمل متوجه نمیشی و یهو که بچه رو میچسبونن بهت دلت همچنین آروم میشه که دیگه فقط بچه رو میبینی💕🌹

بالاخره یه جوری باید اون ناز دنیا بیاد دیگ.😂😂
شوخی میکنم عزیزم تا آروم بشی
درسته سخته ولی اون لحظه انقدر حس مادرانت زیاد میشه که حاضری هر دردی خودت تحمل کنی ولی بچت چیزیش نشه.من ک حتی بار اولم بود رو تخت بیمارستان میخابیدم چی😂

عادیه عزیزم اما خیلی راحت تموم میشه و میشه خاطره خوش مثل همه ما نفس عمیق بکش و انرژی مثبت بده

منم قبل عمل گریه میکردم از ترس طبیعیه

من دیروزجاریم سزارین کردازدیروزاسترس اتاق عمل گرفتم اون روزخدابالاسرمون جوری که ۹ماه تحمل صبربهمون داده اون روزحواسش بهمون هست

وقتی بچه بغل بیگیری همه رو یادت می‌ره

اصلا ترس نداره انقدر شیرینه که نگو

خیلی حس خوبیه خیلی ولی من هم زایمان سختی داشتم هم بارداری سختی
ولی وقتی بچتو بغل میگیری اون درد شدیده کلا یادت می‌ره فقط میخوای بچه رو بغل کنی و بهش برسی
من یادمه من وزنم زیاد بود خیلی زایمان سختی داشتم بعد بچه رو ک آوردن میبردن برای آزمایش و چکاپ مامان و خالم بودن ولی من همون دولا دولا راه میرفتم ک پیش بچم باشم