۲۰ پاسخ

ببین دوقلو نگهداریش اگ قلقلش بیاد دستت راحته
من کنار دوقلوهام ی دختر سه سالونیمم دارم بخدا از وقتی اینا دنیااومدن خیلی بد شده بخاطر همین واجبه ک مامانم پیشم باشه و اینکه دوقلوهام پستونک نگرفتن سخته
شما ب پستونک عادتشون. بده و ی وعده صب وقتی خوابن خودت حتما بخاب ک انرژی داشته باشی غذاهاتو دو وعده ای درس کن
خورشتاتو زیاد درست کن بذار فریزر برا هر وعدت
تا خوابن فلاکس بزرگ اماده کن دوتا شیشه مال هر کدوم داشته باش
و اگ با هم گریه کردن هول نشو باارامش یکیشو بذاررو پات یکی بغل کن

سعی کن اخلا قتو تغییر بدی و یکم صبورتر بشی و اینکه تو کار خونه کمکی بگیر یک کارگر بیار هفته ای یکبار کلی کمک هست

ببین کمکی هم داشته باشی هیچ کسی دلش برات نمیسوزه فقط خودت باید باشی من که دو ماه اول مامانم پیشم بود بعدشم دیگه دست تنها شدم شیر خشک دادم بهشون و اینکه پستونک خیلی کمکت میکنه و گهواره پیشنهاد میکنم بگیری من پسرمو تو گهواره دخترمم تو بغلم خواب میکنم ،، برا هر کدوم دو تا شیشه گذاشتم ی فلاکس همیشه اب ولرم که همیشه کناره تا نق میزنم شیر خشک میدم بهشون،،، سخته ولی شیرینه

من وقتی جفتشون باهم گریه میکردن پستونک میذاشتم اول یکیشو سیر میکردم بعد به اونیکی رسیدگی میکردم
فقط پستونک نجاتم داد خیلی بهم میگفتن پستونک خوب نیستو از این حرفا ولی مجبور بودم و از کارمم راضیم
بهتر از اینه که بچه گریه کنه
همسر جان هم خیلی کمک کرد

وقتی تا خوابن اول کاراشونو انجام بده مثلا تو فلاکس شون آب جوشیده آماده کن
بعد سعی کن صبحا زودتر بیدارشی
ک هم ب کار خودت برسی هم فسقلی ها
بعد صبحانه تو بخور آجیل بخور فشارت نیوفته
همسرت هم کنارت کمکت می‌کنه
غمت نباشه خدا بزرگه
فقط برنامه ریزی داشته باشی حله

والا منکه تا ده روز مامانم پیشم بود بعد رفت خودم تنهایی میرسم بهشون بیرون میریم خونه ی مامانم اینا هفته ای یکی دوبار میریم خونه ی مادرشوهرم هفته ای ییار میریم
حمومشونو خودم میبرم درکنار اینا یه دختر 3/5ساله هم دارم به اونم میرسم بخودمم میرسم خونه غذا ظرف لباس همه به عهده ی خودمه
😵‍💫😵‍💫

خواهر من سه قلو دارم
شیر خودم میدم و کلا دست تنهام تو خونع
دیگ بستگی ب زرنگی خودت دارع و قلق بچه هات
من شیرم میدوشم میدم بخدرن یکی ام زیرسینم
بعدشم یکیشون زود تر بیدار کن شیر بخدره ک هکزمان باهم گریه نکنن

من خودمم هنوز نتونسم برم خونم یکیشون ارومه یکیش رفلاکسیه اذیته شدید میخوام دیگه این ماه اراده کنم برم خونم

اولش خیلی سخته تا رو پا بشی و قلق بچه ها دستت بیاد حتما باید کمک داشته باشی حداقل سه چهار ماه بعد دیگه گهواره و پستونک خیلی به دادت میرسه و غذا دووعده ای درست کن و کارهای خونه را اگه شد کمکی بگیر من پسرم کم طاقت معمولا اول پسرمو شیر میدم بعد دخترم را
لباسهاطونم بریز لباسشویی و فلاسک آب همیشه آماده با شیشه شیراشون باشه

ببین از الان عادتشون بدن به باهم خوابیدن شیشه بدی همزمان شیر بدن یکی گریه کرد بغلت نگیر بنداز رو‌پات اون یکی ام نشسته بغل کن

من از روز اول خودم تنهایی بزرگ کردم

خودت کم کم قلقشون دستت میاد.من تا۴۰روزپیش مامانم بودم ولی بعدازاون تنهام مامانم گفت بیشتربمونم ولی نموندم الآن انقدرراضی ام زبادنموندم چون دیگه قلق بچه هادستم اومده اگه میموندم الآن اصلانمیتونستم نگه دارمشون

حالا دوقلو را میشه یه کاری کرد من چکارکنم که الان سه تا هستن؟

سلام من ۱۰روز اول پیشم بودن بعد روز روزا ساعتی تنهام گذاشتن تا۴۰روز از ۴۰روز دیگ شبا کسی نبود تنها تنها
کریر بگیر شیر شیشه فیکس کن با مارچه دورش حواست باشه
کریر کلا خیلیی کمک میکنه هم برا خوابشون هم شیر دادن
دوتاشون همزمان گریه کنن یکی بذار یکم بغلت یکم آروم شد بذار پایین اون یکی آروم کن
من گاهی دوتاشون باهم دورمیدادم شبا
حتی دوتاشون باهم شیرمادرمیخاستن یکی مث حالت ی بچه ک توبغلت شیرمیخوره اون یکی سرش فقط رو ران بدنش رو تشک ک کمرش درد نگیره حالت شیبی باشه شیر میدادم
الان روزاشون یکی خواب اون بیدار نهایت باهم خوابیدن ی ربع
من تو کریر میذارم یا موقع خوابن نهارمو درست میکنم
من ک این ۴ماهی خودم بودن با پسرم ک دوسال ۷ماهشه
البته همسرم خیلی کمکم میکنه موقعی ک میاد از سرکلر زمانش با پسرم و من تایم با دخترا
اما روزا ک همسرم سرکار هم دخترا هم پسرم
کلا اصلااا سخت نیس یعنی سخت بگیری سخت میگذره ی فلاکس آب ولرم همیشه داشته باش
اینقد خدا کمک میکنه
وقتی گریه میکنن فقط هول نکن با یکم گریه کردنشون هیچشون نمیشه اونی ک زودتر آروم میشه اول بگیر بعد اونی بیشتر بغلت میخاد
کریر چه توخونه چه تو ماشین بیرون بردنی استفادت میشه
وقتی ک خوابیدن بذارشون روتشک
من اصلا رو پا نگرفتم
گاهی گهواره میذارم لالی و پیش پیش یا تکون دادن جغجغه آرومشون میکنه
تایم قطرشون جوری بذار ک خوردن قطره کمک میکنه تا بخابن یا آروم بشن

تا کوچیکن میشه یه کاریش کرد ولی یکم که بزرگ میشن واقعا سخته مثلا قبلا دوتایی ک گریه میکردن من یکی میذاشتم رو پام یکی بغل ولی وقتی سنگینتر شدن خیلی سخت شد دیگه عادتشون دادم واقعا نمیتونستم بغل کنم دوتاشونو کنار هم میخوابوندم لالایی میگفتم تا آروم شن دیگه عادت کردن نه بغلی هستن نه برای خواب وابسته من

دوتاشون شیر خواستن با هم بهشون بده دیگه من واسه خواب یکی رو روپا میذاشتم یکیو رو تاب تا مدت ها همینطوری میخوابیدن تا سه چهار ماه که هر دوتارو تو کریر تکون میدادم میخوابوندم باید باهاش کنار بیای تهش خودت میمونیو خودت

عزیزم من هنوز خونه ی مامانمم تنها نمیشه به خودتم سختی نده اگر کمک داری

هر موقع بچه‌ها خوابیدن توهم استراحت کن اصلا به شلختگی خونه و اینا هم اهمیت نده

اوایلش خیلی سخته همزمان باهم گریه میکنند واسه شیر واسه بغل واسه خواب باید صبرتو زیاد کنی و زیاد رو گریه حساس نباشی چون وقتی بچه گریه میکنه ناخودآگاه مادر عصبی و استرسی میشه و دست و پاشو گم میکنه،اتفاقا بزرگتر میشن اوضاع بهتر میشه ببین بازم سخته ها ولی دیگه شبا راحت تر میخوابن روزا تایم خواب دارن شیرشونو خودشون دست میگیرن میخورن تا حدودی میفهمی چرا گریه میکنن

من که هنوزم کمک دارم تنهایی خیلی‌ سخته مخصوصاً که بزرگتر میشن سخت تر میشه ولی خب بستگی به آدم داره یکی تحمل وصبرش بیشتر یکی کمتر من بچه هامم خیلی‌ نق نقو وشیطون وبغلی ان برا همین مامانم وخواهرم کمکم میکنن

سوال های مرتبط