۸ پاسخ

عزیزم نگران نباش
بچه منم همین جوری بود سه روز بهد خوب شد
تو این چند روز استراحت کن

ای جانم قدم نورسیده مبارک گلم انشاالله به زودی ازبیمارستان مرخص کنن کوچولوتو

سلام خوبی عزیزم ایشالله ک هر چه زودتر بغلش کنی
چند هفته زایمان کردی

ایشالا که زودتر خوب بشه و بغلش کنی ،
کدوم بیمارستان عمل کردی عزیزم!؟
دکترتون کی بود!؟

انشالله بسلامتی عزیزم نگران نباش این روزام میگذره

عزیزم انشالله بسلامتی و خیلی زود بغلش کنی تنگی نفس بخاطر فشار دادن شکمته وقتی بچه رو در میارن منم اینجوری شدم وسط عمل

انشاالله که هرچه زودتر برگردید خونه سالم و سلامت ❤️

نگران نباش عزیزم ایشاا...به زودی مرخص میشه و در آغوشت میگیریش

سوال های مرتبط

مامان بشه🌹نورسا مامان بشه🌹نورسا ۲ ماهگی
سزارین پارت ۴ فک کنم🫠❤️😁💫🌹

بعدش نمیدونم خون ازم زیاد میرفت یا ماساژ اینا میدادن هم تکون زیاد حس میکردم هم حالت تهوع امونمو بریده بود به دختره گفتم اومد به سرمم دارو زد ، ولی چند لحظه خوب میشم دوبااره شروع میشد، بالا نیاوردم ولی همش عق میزدم و نفس تنگی گرفته بودم انگار یکی گلومو فشار میداد هی نفس عمیق کشیدم و گفتم چه سخت بوده کادر شدن، یه لحظه پشیمونم شدم🫠🙈 خلاصه بنظرم یکم طول کشید پروسه عمل. بالاخره تموم شد و منم لرز شدیدی از اواخر عمل گرفته بودم و به وضوح داشتم تکون میخوردم از لرز. بردنم یه اتاق دیگه که ریکاوری بود روم پتو کشیدن گرم شم یکم و گفتن لرزیدن از عوارض بی حسیه تا یه ساعت اوکی میشی. حالم خوب نبود چشامو بسته بودم که یه پرستار اومد صدام زد کفت خانم نفس عمیق بکش زود که منم دند تند نفسای عمیق کشیدم. دستکاه بهم وصل بود. یه چند دقیقه کوتاه بعدش بچه رو اوردن کذاشتن روی سینم😍 سینمو گرفت دهنش کفت خیلی خوب سینتو میگیره. چند ثانیه بیشتر نذاشت. بعدش گذاشت بغلم گفت با دستات محکم نگهش دار بریم. انقد گرمممم و خوب بود که کلی حالم خوب شد باهاش🥹❤️👧🏻 بعدش بردنم اتاق خصوصی که کرفته بودم بچه رو‌کذاشتن رو تخت خودش همه دورمونو کرفتن و ذوق داشتن ولی من مث سگ میلرزیدم🤣 درد داشتم حالم خوب نبود نمیدونم چرا با دوتا شیاف و سرنگ اینا من بازم حالم خوب نبود کم کم که اثر بی حسی رفت خیلی درد داشت شکم و کمرم، اینم یادم رفت بگم. از اتاق عمل همش گردن درد شدید گرفته بودم ول نمیکرد فکر کنم از عوارض امپول باشه. خلاصه که یه نیم ساعت دردام کم میشد دوبازه بدتز میشد و در کل همش میگفتم من غلط کردم بچه اوردم🤣گه خوردم ، اگه باز بچه خواستم بزنید تو دهنم🫠🤣🤣🥲 سخت بود برام. ولی ادامه….
مامان بشه🌹نورسا مامان بشه🌹نورسا ۲ ماهگی
پارت ۳ سزارین:👧🏻🌹💫


تا امپول بی حسی رو زد گفت دراز بکش زود و منم دراز کشیدم پاهام گرم شد و چون خیلی سزدم بود و کم کم داشتم میلرزیدم حس خوبی بهم داد گرماش.
جلوی صورتم پرده زدن و همه جام انگار یه نایلونی چیزی پهن کردن و شلوارمو تا زانو کشیدن پایین پیراهنمم تا بالای سینه دادن بالا ولی روشو پوشوندن.
احساس کردم دارن رو شکمم یه خطایی میکشن گفتم من احساس میکنما . یه دختر که بالای سرم وایساده بود و سرمم اینا رو چک میکرد گفت متوجه میشی ولی دردی نخواهی داشت که راستم میگفت هیچ دردی احساس نکردم بعدش. خانم دکترم و اونیکی اقای دکتر حرف میزدن میگفتن میخندیدن و عملم میکردن. پنج دقیقه نشده بود که صدای گریه نوزاد شنیدم و گفتن که بدنیا اومد و همشون با ذوق میکفتن الهی چه نازه چه قیافه کارتونی داره و کلی ذوق میکردن . من فقط صدای گریشو میشندیم که شدیدم بود بعد چند دقیقه که بردن کلاه اینا سرش کردن اوردن نشونم دادن و گذاشتن رو صورتم حس خیلی خوبی بود قشنگ گرم و نرم بود و خیلی خوشحال شدم و قربون صدقش رفتم ولی زود بردنش. تا اینجای عمل خیلی خوب بود همه چی ولی…