دخترم کلا رو مخمه همه چیش غذا خوردنش، حرف گوش ندادنش، یه جوری خوردنی میخوره که هرکی بببنه فک میکنه بهش چیزی نمیدیم، هزچقد جلوش بزاری باز چشمش دنبال غذای بقیس، حالا درست حسابیم نمیخوره فقط میریزه زمین، ولی عین ندید بدید ها به غذای بقیه دست دراز میکنه، من اینجوری دوست ندارم اصلا نمیخام با این مدل خوردن بچم تپل شه، همون معمولی باشه ولی چشمش سیر باشه
حالا بعضیا تنها حرفی که میگن برو خداروشکر کن ک میخوره، اقا جان من اینجور خوردن رو نمیخام

عزیزدلم هنوز کوچولوعه چی توقعی ازش داری
اجازه بده هرطوری دوست داره بخوره چه اشکالی داره
به مرور از یادش میره هرچقدر تاکید کنی کارت درست نیست بدتر لج میکنه کاری بهش نداشته باش
پسر منم همینطوریه اصلا جرات نمیکنم کنارش غذا بخورم بشقاب منم خالی میکنه تو ظرف خودش بازی میکنه
تا سه سالگی همه این کارا از سرشون می افته

عزیزم بهش نه اینا نگو ک بدتر میکنه اما بهش بگو اجازه نداریم دست ب بشقاب کسی بزنیم یا اول غذای خودتو تموم کن اگه باز خواستی بهت میدم.خیلی سخته اما بالاخره ی روزی یاد میگیره🥲

بله بچه منم اینه،دخترخواهرم صدتا چیز بهش بدی دونه دونه میخوره یا میگه فعلا نمی‌خوام بزارش بخچال،،،اما بچم می‌ره مغازه صدتا چیز برمیداره و همشون رو باهم باید باز کنه و باهم بخوره و چیزی به کسی نمیده،،،من دوست نداشتم اینجوری بشه دست من بود هفته ای یه بار براش چیزی میخرم اما خانواده شوهرم ۲۴ساعته میبرن براش میخرن الان خیلیا میگن برو خداتو شکر کن براش میخرن اما خب اینجوری بچه درست تربیت نمیشه،،خیلی وقتا وسیله های پسرخالشو میگیره خیلی براش توضیح میدم میشینه گریه می‌کنه میگم مامان هر کی و وسیله خودش ببین تو تفنگتو دوس دارم پیش تو میمونه چون مال خودته اما اون وسیله ای که گرفتی از پسرخالت مال من و تو نیس مال خودشه و ناراحت میشه،،،و خیلی چیزا که تربیتش دست من نیس،خونه ما باشه بدون گریه لباس می پوشه خونه پدرشوهرم میشینه زار میزنه چون میبینه بهم میگن ولش کن کشتیش ولش کن نپوشه،،،میگم بابا خونه خودمون قشنگ می پوشه و لجبازی نمیکنه شما با رفتارتون باعث میشین حرف منو گوش نده

بهش بگو هر کس غذا خودش باید بخوره تو ذهنش میمونه رفته رفته دیگ یاد میگیره. زیادم شخت نگیر همه بچه ها اینجوری بودن ی مدت. حرف زدنش بهتر شده یا بازم اونجوری؟

منم بذم میاد یه پفکی چیزی دست کسی میبینه انقد نگاه میکنه و دست دراز میکنه تا بهش بدن نمیدونم چیکار کنم

وای همین دیگ ادم خجالت میکشه

دختر منم همین. امروز رفتم ت دفتر مدرسه ابجیم رو میز سیب وموز بود ی موز برداشته بود با پوست میخورد خیلی کم اورم اون وخ باید خونه اینقد دنبالش بدوی تا ی تکه موز بخوره بخدا