عزیزم میدونی واقعا حق با شماست اما چاره ای نیست شما چون قبل بارداری زیاد میرفتی اونجا اونا اینجوری عادت کردن
متاسفانه زخم زبون و دخالت خانواده ی همسر هم یه چیز عادی شده و همه گیر خودتو درگیرش نکن یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه
شما فقط با احترام رفتار کن حتی وقتی بهت بد میگن چون شخصیت شما با اونا یکی نیست اصلا وقتی یه سگ پای شما رو گاز میگیره شما که نمیری پاشو گاز بگیری
با سیاست و احترام جلوی دخالت هاشون رو بگیر در مورد سیسمونی یا چیزی حرف زدن با احترام بگو ان شاءالله خدا بخواد چیزهای لازم و میگیرم و گرد جوابشون رو بده
از زندگیت اصلا براشون چیزی تعریف نکن دلی در مورد آب و هوا چیزهای بی اهمیتی که ربطی به زندگیت نداره صحبت کن از شوهرت بد نگو جلوشون شوهرتو جلوی خودش و خانواده اش بزرگ کن با احترام صداش بزن ازش تو خانواده اش تعریف کن
اینجوری همسرت هواتو بیشتر داره قدرتو میدونه
قطع رابطه هم بنظر من کار درستی نیست چونکه همسایه هستین اینجوری رابطه ات با همسرت هم بهم میخوره خدایی نکرده بالاخره خوب و بد خانواده اش هستن نمیشه کاریش کرد اونم بدی های خانواده اش رو میبینه اما چون غرور داره جلوی شما چیزی نمیگه توام بد مادرشو بهش نگو اصلا
مثلا به همسرت بگو عزیزم من خیلی مامانتو دوست دارم قبل بارداری هم زیاد میرفتم خونشون چون علاقه داشتم بهشون ولی الان شرایط برام سخت شده الانم دوسشون دارم ولی مثل قبل نمیتونم برم
کم کم رفت و آمد تو بکن هفته ای یکبار ولی نه یهویی
همسرتم اگر اولش حرفتو نفهمه کم کم با محبت و رفتارهای با سیاست شما یاد میگیره
عزیزم چون شما قبل بارداری هر روز میرفتی براش توقع ایجاد کردی.به نظر من چه الان که بارداری چه بعد زایمان رفت و آمدتو کم کن
یا هروقت میری زیاد کار نکن به مرور زمان می بینه و توقعش کم میشه
اگرم کم نشد و حرف زد محترمانه بگو شما تو بارداری من یک بار یه حالی از من نپرسیدی چه توقعی داری
یا وقتی میری خونشون بگو اگه حالتم خوبه بگو کمرم درد میکنه سرگیجه دارم فلانم وگرنه همش توقع دارن
برا منم همینه. ولی من نمیرم تا دعوت کنه. اوایل بهش برمیخوره ولی کم کم عادت میکنن
کلا فقط دعوتت کرد برو اهمیت نده ناراحت میشه
حتییی ی بار ازم نپرسیده چیزی هوس کردی.... مامان خودم شهرستانه اصلا مادرشوهرم هوامو نداشته منم دعوتی میرم فقط مث غریبه
بزار هرچی میخواد بگه بروی خودت نیار. ی مدت نری براش عادی میشه
تجربه دارم ک میگم
فاطی ب شوهرت بگو موقعی ک میرید اونجا بهت بگه بشین تو کمرت درد میکنه منپا میشم انجام میدم
یا خودت بگو مامان شرمنده من کمرم درد میکنه نمیتونمپاشم
ببین از دکتر ک میای خب به سوهرتمحتی بگو ک دکتر گفته استراحت کن زیاد نشینزیاد واینستا
من از اول نمیرفتم زیاد ،معلوم بودناراحته چرا نمیرم ولی کم کم عادت کردن وگر نه برم اونجا اصلا نمیزاره کار کنم این ۶ماه هم که اصلا نرفتم فقط یه بار رفتم میگه چرا نمیایی میگم پسرت نمیزاره زیاد بگردم به شوهرمم گفتم اینو گفتم😅😂
من همون اول هر موقع مهمون داشته نرفتم یعنی اصلا نمیرم تا دعوتم نکنه بخاطر همین هیچوقت توقعی ازم نداره مهمونم داره بیشتر دختراش کاراش انجام میدن خودت از اول اشتباه کردی الانم حامله ام نه من توقعی از اون دارم نه اون توقعی از من داره
منم با مادر شوهرم همسایم اوایلش کلا صبح ظهر شب باید میرفتم پیششون یه لحظه نمیزاشتن با شوهرم تنها بمونم بعد کم کردم دیدم قیافه میگیرن واسم اخم تخم میکنن اصلا نرفتم خونشون دیگ
خواهر جان خوبه میگه بیا میگی نمیام تموم من مادر شوهرم میاد خونه ما میشینه آب میخاد میگه یه لیوان آب بده گشنمه غذا رو بیار بعد من دکتر گفته زیاد کار نکنیا البته نکه بگی فقط برا من اینطوریه برای دختر خودشم اینطوریه😶
من چی بگم که خانواده شوهرم از وقتی باردار شدم حتی بهم یک بارم زنگ نزدن تبریکم نگفتن چه برسه به غذا فرستادن و این چیزا ..نمیدونم چجوری انقدر دلشون از سنگه
عزیزم تو کار خودتو بکن و اصلا اهمیت نده هرچی خودت راحتی انجام بده.اگه همسرت هم مشکلی نداره یا غر نمیزنه که پاشو برو یا از این حرفا که مردایی که طرفدار مادرشونن میزنن، اعصاب خودتو خراب نکن.ریلکس باش تو حرفتو بهش زدی از این به بعد دیگه خودش میدونه وسلام تو که از قصد و عمد نیست که نمیری بلاخره الان موقعیتت با قبل بارداری فرق داره وظیفه تو نیست بهشون بفهمونی که چه وضعتی داری وظیفه اوناست که بفهمن و درککنن. اگه درکی ندارن تو اهمیت نده و راحت باش. خدایی نکرده دور از جون طوریت بشه کی بیاد بگه مامقصیر همه چی میوفته پا خودت.اگه اون به روش نمیاره تو هم بزن به بیخیالی
بنظرم مقصر خودتی برا چی هرروز پا میشدی بری پیشش که اینجوری توی روت ببینه هر چی دلش خواست بگه و درک نکنه بارداری؟!منم مادر شوهرم طبقه پایینمه ولی اخرین باری که رفتم عید بود شام رفتیم نشستیم و یه بارم تولدش بود ولی خیلی هم باهم جوریم و هیچوقت کوکیکترین توهینی به هم نکردیم
رابطه که زیاد باشه همین میشه من میگم مقصر اصلی خودتی نه مادر شوهرت
بنظر من کمتر برو زیاد بهشون محل نزار هر وقت هم زور میگه جوابشو بده با شوخی و خنده اگه ساکت موندی سری بعد بیشتر اذیتت میکنه به شوهرت هم بگو من نمیتونم برم به جای اینکه بیان بهم سر بزنن ببینن زندم چیزی خوردم یا نه یه غذایی بیارن برام تازه توقع داره من برم پیشش و کمکش هم بدم.....دنیا برعکس شده بخدا به جای اینکه پاشه بیاد کمک حالت باشه غذایی بپزه برات بیاره بیاد بهت سر بزنه ببینه چیزی لازم داری یا نه برعکس شده شایدم مادر شوهرت حامله ست تو نیستی فاطی🤔😅🤐🫡
منم طبقه بالا مادرشوهرمم مهمون باشه میرم کمک میکنم بهش
خونشونم دو سه روزی یکبار میرم نهار یا شام میام خونه مادربزرگ همسرمم روبرومونه اونجام یروز درمیون میرم حالشو میپرسم
ولی خب زخم زبون اینا نمیزنه مادرشوهرم
تازه از الان داره برا من خط و نشان میکشه ک وقتی زایمان کردی دختر منا هرروز میاری ببینمش
اگه نیاوردی خودم میام میبرمش😏💔
اصلا نمیاد برا من کاری بکنه
دختر منم سریع صاحب میشن😂
والا مال من نزدیکه هروز میاد ک بهم سر بزنه و کارامو کنه ولی من ازین کارش بدم میاد میگم چیه هروز هروز میاد به کارم کار داره
بهتر ک نمیاد حوصله داری چیه
همه با مادرشوهرشون مشکل دارن هرکدوم ی اخلاق گند داره 😒
منم با مادر شوهرم همسایه دیوار به دیواریم
اونم انتظار داره من هرروز برم خونشون
اما خودش شاید ماهی یه بار یا دوبار بیاد
از وقتی هم حامله شدم نیومده
پریروز اومده میگه تو که غذا ها منا دوست نداری
حالا یادم نمیاد این اصن کی غذا پخته ک من نخورده باشم
اصن یکسال و نیمه ازدواج کردیم یه شب خونشون بودیم شام😂😂
مردم بلدن چجوری خودشونو راحت کنن
ببین اصن توجه نکن کم برو بیا اولش فشار میاد بهشون بد عادت میکنن منم شهر غریب ازدواج کردم خانواده شوهرم فک میکردن هر روز خونشونم…چون دوتا جاری دیگمم اینجوری ان همش تو همن دائم در حال رفتو امد …هر بار که گفتن بیا گفتم نه الان دیگه عادت کردن جا افتاده براشون حتی مثه بقیه کارم نمیکنم از بقیه توقع دارن از من نه چون براشون جا انداختم
رفته رفته که به ماههای اخر نزدیک میشی،سعی کن رفت وامدتم کمتر کنی که عادت کنن،اینطوری وقتی بچتم دنیا اومد کم میری دیگه خونشون،بچتم زیاد بهشون عادت نمیکنه،ولی اگه هرروز بری بچتم عادت میکنه هرروز میره خونشون،و دوتربیته میشه
بدش دست من تا دهنشو برات سرویســـــ کنم 😒
من شوهرم راننده ماشین سنگینه. اصن خونه نیس
وقتیم نیس نمیصرفه واس خودم تنها شام و نهار. بار بزارم
بعد مادر شوهرم چون طبقه پایینه هر روز بوی غداش میاد دلم میکشه
ولی یبار نشده یه بشقابش برام بیاره یا بگه تو شوهرت نیست یه نفر آدمی بیا پیش ما بخور
حتی گای وقتا زنگ میزنه میگه تو امروز نهار درست کن
ای خواهر حداقل بهت میگه بیا منکه بعد از ۱۷ سال باردار شدم به زور اوردنش جشن تعیین جنسیتم هنو جشنو برگزار نکرده بودیم ناراحت شد رفت نمی دونم از چی واسه چی حتی بهم یه تبریک نگف اونا طبقه بالا میشینن شوهرم شب کاره من تنهام ولی یه دفعه نیومدن پیشم یا بگن بیا بالا دیگه بقیه چیزا بماند
اصلا نمیدونم چی بگم مادر شوهر من یه شهر دیگه ان 20ساعت فاصله هست شهری که ما زندگی میکنیم اومد نزدیک یه هفته موند به ما سرنزد اوایل بارداربم هم همینطور اومدن ولی فقط نیم ساعت اومدن خونمون رفتن ویارم بد شوهرم خوشحال بود الان مامانم میاد بهت میرسه ولی...
نرو اهمیت نده بگو باردارم استراحتم
والا جز مامانم کسی ب درد من نخورد
مامانم نبود کسی ی لیوان اب ب من نمیداد
عزیزم تو هم ی گوشت در باشه ی گوشت دروازه.هروقت تونستی برو ... اگه گفت چرا نمیای بگو حالم خوب نبود
من هر شب بیشتر وقتا البته میرم خونه مادر شوهرم اونم بخاطر پسرم ۳ ساعت میشینم میایم خونه مون اون چند ساعت میشینم رو مبلشون زیاد بلند نمیشم کاری انجام بدم براشون
خدا خوبا رو زود میبره
من ازدواج که کردم قبلش مادرشوهرم فوت شده بود
میگن مااااه بوده جاری هام
تو حاملگی چقد کمک حالشون بوده
حالا من دور از خانوادم بدون هیچ کمکی تنها دارم زندگی میکنم
هم اگه مثل تو مادر شوهر داشته باشی سخته هم اگه کلا نداشته باشی
مادرشوهر من برعکس مهربون شده🤣
منممادرشوهرمهمینجوریه
اصن سرنمیزنه بهم حتی شده تلفن بااینکه خونش نزدیکمه
تازه حتی تعارفمنمیزنه بهم ک بیاخونمون
ماهی یبار شاید برمخونشون اگدعوت کنه برای شام 😕
باز تو خوبه همونو میگه ک بیا این همینمنمیکه
الهی🥲منم میرم گاهی وقتا غذام درست میکنم اگ مهمون باشه حتی ظرفم میشورم و....
اصلا تنها نیستی گلم
ما طبقه دوم خونه مادرشوهرم هستیم دقیقا همین توقع هارو داره دقیقا همینطوره
کمتر برو بیا اهمیت هم نده به حرفاش
با شوهرت هم صحبت کن که من نمیتونم هرروز برم بیام
چی بگم خواهر ی سر ب من نمیزنع
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.