۱۴ پاسخ

دوسال و پنج ماه هنوز خیلییییییی بچه اس شما چون ی شیرخوار دارین از اون توقع دارین بزرگونه رفتار کنه

هنوز خیلی کوچیکه
و احتمال خیلی زیاد دنبال جلب توجه و حسادت به خواهرش میکنه بیشتر بهش توجه کن

به اون دختر بزرگت بیشتر توجه کن تا کوچیکه اون متوجه هست اما‌دختر کوچیکت متوجه نیس اون که نمیدونه فعلا چی بد هست چی خوب هست باارامش باید به نظرم باهاش صحبت میکردی

عزیزم باید و نباید الان تو سن این براش معنی نمیده. بعدم یه بجه دیگه اومده حس حسادت داره. خیییلی باهاش مدارا کن

ببین من بچم نیومد ولی بچه ی خواهرشوهرم ۳ سال و نیمش هست ، خیلی خیلی ب بچم ک نیومده حسودی میکنه ، ینی شوهرم رفت پاپوش و جوراب خرید برای سوپرایز خانواده ها ب زور میخواست پاش کنه یا لباس میخرن برای بچه میخواد خودش بپوشه یا اسباب بازیاشو مال خودش کنه ، حس میکنم تو سن حساسیه دختره بزرگترت الان توجه ها ب سمت دختره کوچیکته حساس شده ، حسودی میکنه شاید ، خیلی باید حواست باشه ، نباید ری اکشن بد نشون بدی ، یادختر کوچیکتو زیاد بغل نگیری ، بیشتر ب اون توجه کنی ، محبتت ب اولی بیشتر باشه ، جلوش مراعات کنی ، برای کوچیکه ی چیز میخری برای اولی هم بخری و....

دختر بزرگ منم همینجوره میاد خواهرش رو بوس کنه یکهو می بینی دندون گرفت جوری هم میگیره قشنگ ردش بمونه دختر دومم هم طفلی غش میره ولی سعی میکنم شدید دعواش نکنم چون بدتر میشه و حساس تر اونا هم بچه هستن هنوز درست نمی فهمن یکسالی سخت هست به مرور میفهمن ،فقط باید خیلی مراقب کوچیک ترا باشیم و تنهاشون نذاریم.

دخترت داره دوره سختیو تجربه میکنه. چون یه بچه کوچیک اومده و بغلش میکنین و نیاز به مراقبت داره. و دخترت نمیتونه اینو درک کنه و دست به کارای مختلف میزنه. خیلی نوازشش کنین. بزرگش کنین. همش بهش بگین خواهر بزرگه هستش و خواهر کوچیکه خیلی دوستش داره.توجه بهش نشون بدین. اگه یه کار ساده و کوچیک واسه خواهرش میکنه، بزرگ جلوه بدین.
البته شماهم مادری و روزای سختیو میگذرونی. طبیعیه کلافه بشی. ولی اگه نمیتونی کنترل کنی، حتما برو مشاوره کمکت کنن

عزیزم خیلی طبیعی ه بچه دوسال وپنج ماهه این کارها را بکنه.متاسفانه چون شما بچه پشت سرهم داری کارت خیلی خیلی سخته .اون بچه اول گناهی نداره انقدر زود توجه و حمایت کامل مادر را ازدست داده .باهاش بدرفتاری نکن که یه عمر گرفتار خشم و بی اعتماد بنفسی و پرخاشگریش میشی

گلم از یه بچه دوساله چه توقعی داری مشکل همه ما مادرها اینه فقط دوس داریم بچه پشت سر هم بیاریم به این فکر نمیکنیم که چه آسیبی به بچه بزرگ میرسونیم. چون با اومدن یه بچه دیگه شرایط سخت میشه

چقد تو منی🥺
بعضی وقتا دیگه آرزومرگمو میکنم خیلی خستم کرده ازوقتی زایمان کردم1000درجه عوض شده عصبی و بهونه گیرشده داداششو خیلی اذیت میکنه هرچی میگم نکن میاد نیشگونش میگیره میفته روش...اصلا انگار نمیشنوه بدتر میکنه یوقتایی میگم بزار هیچیش نگم بلکه بهتر شدولی فایده نداره

بحاطر عدم توجه اینطوری میشه نینی خوابید باهم بازی کنین باهم کیک درست کنین کتک زدن کارو بدتر میکنه

صددرصد دنبال توجه
خیلی بهش بها بده کوچبکرو اصلا نبوسید مخصوصا جلو بچه تون

دخترت میخواد جلب توجه کنه زیاد باهاش بازی کن وحرف بزن

چقدر من میترسم از این شرایط منم باردارم برج ۱۱ بچم بسلامتی بدنیا میاد و پسر بزرگم اون موقع ۳سالشه همش میترسم نکنه از شدت خستگی یا ناراحتی پسرمو دعوا کنم یا خدای نکرده بزنمش یعنی شده کابوسم این موضوع

سوال های مرتبط