خانواده شوهر یکی از یکی نفهم تر و بیشور تر یه جوری رفتار میکنن انگار خودشون زاییدن اگه خیلی دوستداری خب یکی خودت بیار حالا مادر شوهر من گفت پسر شد بزارید امید من امید دوست دارم خب اگه امید دوستداری یکی بزا اونو بزار امید به من چه آخه یا رفته بودم خونشون بچه ۱۲ روزه منو میگفت بدید شب کنار من بخوابه میترسم کنار مامانش بخوابه مامانش بیوفته روش خفه شه بچه تمام شب چشم باز میکردم میدیدم دوتا چشم داره نگام میکنه خب زن بگیر بخواب من هیچ غلطی نمیکنم
خدا بهت صبر بده 😐
من انتظارمو از مادر شوهرم و حتی شوهرم آوردم پایین
هی به خودم اینا غریبه هستن غریبه بخواد کاری برات میکنه نخواد نمیکنه.
اینقدر راحت تر شدم فقط فقط به خودم تکیه کردم چه سر دخترم چه سر این دومی که حامله ام.
مادر شوهر منم کل بارداریم غیب شده بود الان اومده بیرون زنگ میزنه عکس بفرست از دخترت منم نمیفرستم🦦
کاش واقعا دیگه نبینیمشون این قوم شوهرو راحت شیم
عزیزم ناهار بهونست میخوان تو مخت برن توصیه های پزشکی کنن واسه نوشون آخه الان شیرین شده حامله که بودی و کمک لازم نبودن الان سر و کلشون پیدا شده دکتر بازی در بیارن دقیقا چند وقت دیگه منی هوووووف
بزن تو سرشون بیرونشون کن نفهمارو😐😐🤕
بچه تو مگه موش آزمایشگاهیه که میده بچش ترسش بریزه؟اونم بچه ۱۲روزه.بعضیام واقعا عقل ندارن.یکم جدی برخورد کن.وقتی هی میگه شیر بده با جدیت بگو صلاح ببینم میدم دوباره.هنوز گرسنه نیست
بگو من چهله دارم جا بخیهام خوب نشده. منم خواهر یه خواهرشوهر فضول مثل تو دارم امروز براش قاطی کردم
بچشو حر بده
انقدر بدم میاااااد از این حرکات
زیاد جدی شون نگیر کلا
بگو باشه بمون شب نگهش دار من راحت بخوابم سریع میزنه به چاک
فقط میتونم بگم خدا صبرت بده گلم🥲🥲🤭😅
نوشونو میخوان دیگه .😅اونو دوست دارن . تو دوازده روزه زایمان کردی کجا بری مهمونی .میگفتی فعلا شرایطشو ندارم . چه بیفکرن
خدارو شکر کن تو ۱۲ روز زنگ زده ناهار دعوتت کرده من ۴۱ روزه زایمان کردم مادر شوهرم طبقهی بالای ما میشینن دعوت نکرده بریم بشینیم چ برسه ناهار شام
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.