بعضی وقتا میگم خدا چه توانی بهم داده...امروز از صبح رو پا بودم...شوهرم مرغ و‌گوشت خریده بود دو ساعت داشتم اونارو میشستم و بسته بندی میکردم..بعدم ناهار بزارمو ظرفاشو بشورم... بعد سر و کله زدن با دخترم اون م ظهر بخوابم شوهرم ازم درخواست .....داشت دیگه خواب زده سدم بیخیال خواب شدم خونرو جمع کردم بعد شام گذاشتم تا اومدم باز بشینم دیدم دخترم تب کرده...بهونه گیری و نق دخترم شروع شد...باز شام و ظرفای شامو آشپز خونرو جمع کردم...که بعدشم باز نشد استراحت کنم چون تب دخترم بالا پایین میشه میترسم بخوابم.... یعنی قشنگ هلاکم به 🤕🤕

منم همینم عزبزم اینم اضافه کن که یه پسر کلاس دومی دارم‌که معلم فقط به من میگه برای کلاس کاردستی درست کنم یعنی اون روزی که کاردستی دارم خونه میدون جنگه

نمیدونم چرا من اینطوری فکر میکنم که روزی که فقط با کارای خونه و بچه داری بگذره همش بیهوده اس!
هر چقدرم خسته باشیم انگار کار مفیدی نکردیم مثل کتاب خوندن یا ورزش کردن وقت گذاشتن برای خودمون پیشنهادم اینه اینارو بزار تو برنامت🤗

منم کلا همین حتی یه سری کارا و بشور بساب اضافه ،علاوه بر این ۱ماه و نیمه مهمون دائم دارم ینی یکیش۱ماه موند اونو ک راهی کردم باز یکی دیگ اومد دو هفته ،اینطوری پیش برم میخوام سردر خونمو بزن هتل ۵ستاره

من کلاهمینم

البته خودم چند روزی نرمال نیستم و در طی روز کارای خونرو بزوز انجام میدم حتی خداکنه اوکی بشم شروع کنم🥲