۶ پاسخ

اره دختر منم نگه میداره .ولی خیلی زبون داره دوبار که تا مرز شلوار درآوردن رفته و نتونسته کنترل کنه جیشش ریخته تو دسشویی .با بغض و ناراحتی جوری که دل سنگ آب بشه معذرت خواهی کرده🤭😂😂دیگه چی بهش بگم فقط میگم بار آخر باشه چون دفعه بعد نمیبخشمت 😂😂

نمیدونم چرا اینجوری میکنند دخترمن دقیقه نود میره دستشویی بهش میگم ۵دقیقه قبلش برو کلیه هات خراب میشه میگه ببخشید مامان دوبار سروقت میره ولی باز انگار نه انگار بازی یا ریخت پاش کردن مهم تره

پسر منم اکثرا همین طوره و نم میده

شاهان جدیدا گاهی اینجوری میکنه،😁 میگذره بابا،اما تذکر بده

انگار تو این سن اینجوری میشن دخترمنم نگه میداره یه مدت نگه میداشت نم میداد بعد میرفت یا وسط راه میریخت دیگ مثل موقع پوشک گرفتن هی تکرار کردم بهترشده بهش گفتم نگه داری خصوصیت میترکه ترسید ...شمام تکرار کن تا دوباره اوکی بشه

دقیقا پسر منم همینه ۲۴ ساعت ۳ بار میره دسشویی بیشتر وقتا اندازه چن قطره شلوارش خیس میکنه بعد میگع

سوال های مرتبط

مامان دلی مامان دلی ۳ سالگی
مامان آنیتا مامان آنیتا ۴ سالگی
سلام می‌خوام به چیزی تعریف کنم براتون چون خیلی عذاب وجدان دارم .
اول بگم که من یه خانوم معمولی ام نه میشه گفت بسیار محجبه نه میشه گفت راحت و باز ؛ عقاید خودمم دارم
پریروز دخترم گریه میکرد منم گفتم ببرمش سر کوچه بستنی بخرم سرش گرم میشه تا رفتیم سر کوچه دخترم گریه گریه که من بستنی نمی‌خوام پارک ببر منم اصلا آمادگی پارک رو نداشتم هم خودم هم دخترم لباسهامون مناسب پارک نبود و خیلی نازک بود دخترم یه تاب حلقه ای و شلوارک پوشیده بود بگذریم که رفتیم پارک تا ما رسیدیم هوا خراب شد یخورده که بازی کرد دیدم هوا خیلی گرفته است دیگه رفتیم تو دکه که براش خوراکی بخریم که برگردیم یهو شروع به تگرک شد و بعدشم بارون خیلی شدید در حد سیل فروشنده هم خدا خیرش بده گفت وایسید یکم کمتر شه بعدش برید بجز ما چند تا خانواده دیگه هم تو دکه بودن خلاصه بارون که کمتر شد دیدم ساعت ۹ شده و اگه یکم دیگه وایسیم دیر وقته و ماشین گیر نمیاد اومدیم بیرون اول دخترمو بغل کرده بودم پارک رو میدوییدم که دیدیم زمین سر و نمیتونم مجبور شدم بزارمش زمین بعد دیدم پارک خیلی بزرگه و تا برسیم دخترم خیس میشه مجبور شدم شالمو از سرم در بیارم و بندازم سر دخترم و دورش بپیچونم تا خیس نشه تا برسیم کنار خیابون تا ماشین بگیریم من شال سر نداشتم ماشین خدارو شکر زود افتاد و راننده هم خدا خیرش بده تا کوچمون آورد دخترمم خیس نشد . الان همش عذاب وجدان دارم که موهامو باز کردم از طرفی هم میگم من مادرم طاقت نیاوردم دخترم خیس شه که یوقت خدای نکرده مریض شه . میخواستم بدونم شما اگه تو همچین شرایطی بودید چیکار میکردید؟؟