تجربه زایمان طبیعی۹
پرستاره بهم گفته بود اگه زیاد گازو استفاده کنی. منگ میشی نمیتونی زور خوب بزنی وقتی دردات میگیره استفاده کن من دیگه تو دردام انداختمش کنار گازو . ولی بعد اون آمپول که فکر کنم مورفین بود رفتم تو فضا اون حالت گیجی خوب بود دردارو کم کرد

۱ پاسخ

دردش زیاده

مقالات مرتبط

درد در سزارین دوم
درد در سزارین دوم کم است یا زیاد؟
کاهش استرس زایمان طبیعی
کاهش استرس زایمان طبیعی
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
تسکین درد زایمان با استفاده از اسپری بینی
تسکین درد زایمان با استفاده از اسپری بینی

سوال های مرتبط

مامان لنا مامان لنا ۱ ماهگی
کیا تجربه زایمان طبیعی اپیدورال داشتن؟
بنظرتون خوب بود ؟

اینی ک میگن نمیتونی زور بزنی درسته؟

یا حس نداری و بیش از حد زور میزنی و پارگی زیاد میشع چی؟ درسته؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ماهلین❤ مامان ماهلین❤ ۸ ماهگی
سلام خانوما من از دیشب دردام شروع شده ولی در حد کم رفتم زایشگاه دکترم اونجا بود گفت برو خونه دردات زیاد شد بیا حالا دردام همونه چیکار کنم دردام زیاد شه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آنیا خوشگله مامان آنیا خوشگله ۷ ماهگی
سلام خانوما من امشب رفتم پیش دکترم چون سابقه مرده زایی داشتم بهم گفت تا ۱۰ روز دیگه انوکساپارین بزنم بعد از اون تا زمان زایمانم که طبیعیه هپارین بزنم بعد گفت باید برم پیش پریناتولوژی که تاریخ دقیق زایمان رو بهم بگه که تو ۳۸ نهایت ۳۹ زایمان کنم گفت اگه دردات شروع نشد آمپول فشار میزنیم من همش میترسم کسایی که با آمپول فشار زایمان کردید چطور بود ؟؟؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان حسین جان💙 مامان حسین جان💙 ۵ ماهگی
پارت ۷ زایمان 😂💙🤷🏻‍♀
یه ماما اومد تو اتاق مامای خودم نبود یه مامای دیگه بود انقد که تو اوج درد بودم با حالت زار ازش خواستم میشه دستتو بگیرم ؟؟؟ بعد خیلی یُبس تو چشام نگا کرد میله کنار تختو داد بالا گف نه اینو بگیر 😒🤦🏻‍♀😂😂
قشنگ 🤎 قهوه ای شدم و به دردام عصبانیت هم اضافه شد کاش شوهرم تا اخرش مونده بود پیشم
خلاصه ساعت ١١:٣۰ بود دکتر اومد گف تا اذان ظهر زایمان کردیا پسرت میخواد سر اذان بیاد
خوشحال شدم که کلا نیم ساعت مونده
انقد که از اون گاز NO2 استفاده کرده بودم حالت گیج و مَنگی بهم دست داده بود
دقیقا تو زایمان طبیعی همون ۱۰ سانت که شدی بعدش مهمه چون با زور زدن درست و به موقع توعه که باعث میشه نی نی درست و سالم بدنیا بیاد
خلاصه به من گفتن ۱۰ سانتی و هروقت که منقبض شدی و درد داشتی سرتو بیار بالا گردنت رو خم کن به داخل سینه ت پاهات و باز کن از هم طوری که رون های پات رو بکشی به سمت شکمت و کف جفت پاهات به صورت کج رو اون جایگاه باشه و زور بزنی
با هر زور زدن نی نی بیشتر به سمت بیرون هدایت میشه اما این زور زدن ها فقط باید موقع دردا باشه و اگه موقع دردات بود و نتونی زور بزنی خطرناکه و نی نی خدایی نکرده مشکلی براش پیش میاد
همه چیز به خودت بستگی داره
من واقعا فک میکردم دیگه قراره نهایتا تا اذان ظهر زایمان کنم اما طولانی تر شد چون موقع دردام اون اندازه ای که باید زور بزنم رو نمیتونستم زور بزنم بخاطر اینکه قبلش خیلی انرژی از دست داده بودم سر جیغ جیغ کردنام و بابت استفاده از اون گاز گیج بودم و فک میکنم دلالیش همینا بود... خلاصه ساعت شد ۱۲:١۵ ظهر به ماما گفتم پس چرا بدنیا نمیاد گفتی تا اذان بدنیا میاد ک ... من دیگه طاقت ندارم گف ۲ ,٣ تا زور دیگه بزنی اومده بیرون
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان لیانا کوچولو❤️ مامان لیانا کوچولو❤️ ۵ ماهگی
دردام هنوز هس رفتم معاینه کردم بدم معاینه کرد مردم وزندع شدم گف ی فینگری نوارقلبشم خوب بود گف برو دردات زیاد شد بیا چیکا کنم بیشتر بشه🥲
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان جانَک مامان جانَک روزهای ابتدایی تولد
پارت پنجم
بالاخره دکتر جونم اومد
ساعت شاید ۱۲ و نیم اینا بود نمیدونم
معاینه کرد گفت ۶ رو به ۷ هستم
گفتم توروخدا آمپول فشار رو قطع کن
گفت باشه و قطع کرد ولی اثرش رو گذاشته بود ...
دردام شده بود یک دقیقه یکبار
دیگه سرم و ان اس تی بهم وصل نبود رفتم تو جکوزی تا ماما همراهم بیاد
آخه تا اون موقع که دکتر نیومده بود چون معلوم نبود نوع زایمانم، ماما همراهم رو نمی‌گفتند بیاد
بعدم که هی بهش زنگ می‌زدند جواب نمیداده گویا
آخر یه مامای مهربون دیگه رو دکترم تاکید کرده بود که صدا کنن و اومد
دیگه ساعت یک شده بود تقریبا که ماما اومد
اول تو جکوزی لم داده بودم که عالی بود واقعا دردام کم می‌کرد ولی ماما همراهم اومد و گفت که چمباتمه بزنم تو جکوزی که شدت دردمو زیاد می‌کرد و به روند تسریع زایمانم کمک می‌کرد
بعد گفتن هر وقت حس زور بهت دست داد بگو من از قبل جکوزی حس زور یکم داشتم که رفتم دستشویی ولی از بیرون بهم گفتن یه وقت زور نزنی دهانه رحمت باد میکنه و برای زور زدن زوده
ولی من یه کوچولو زور زدم چون نمیشه نزد
کلا دستشویی رفتن بین زایمان خوب بود چون تنها وقتی بود که میتونستم از روی تخت بلند شم
مامان ساحل مامان ساحل ۲ ماهگی
چهار )
پاشدم همش راه میرفتم و ورزش میکردم تا دو شب دردم گرفته بود ولی کم وقتی میرفتم رو تخت بیشتر میشد دردام ولی وقتی میومدم راه میرفتم اصلا درد نداشتم و خوب بودم تا ۲و نیم شب من ورزش میکردم و راه میرفتم بعد هم بزور رفتم سر تخت ک استراحت کنم ولی دردم میومد و بزور یکم خابیدم ولی همشم بیدار میشدم تند تند یه جورایی خاب بیدار بودم صبحم ساعت ۶ونین بیدار شدم دیگ خابم نمیبرد بعد دکتر اومد و ان استی گرفت و معاینه کرد گفت همون ۳ سانتی ولی دردات خیلی خوب و مثل. این که امپول فشار زدن بهت و اصلا نیاز به امپول فشار و اینا نیست ولی اون زنه پیشم بهش امپول فشار زدن و درداش زیاد شده بود ولی همون ۳ سانت بود اونم و تو ان استیش زیاد درد نداشت ولی خودش خیلی درد داشت
مامان ليا👼🏻 مامان ليا👼🏻 ۷ ماهگی
خانوماا داكتر بهم وقتي كه گفته بود بايد زايمان كنم گذشته الان از اون روز چيزي كم دو هفته ميگذره چرا درد مياد ولي دوباره گُم ميشه !؟🥺
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان گندمكم مامان گندمكم ۸ ماهگی
سلام مامانا
كسي هست بخاطر چربي بالا امپول انوكساپارين استفاده كنه؟
براي بچه ضرر نداره؟زايمان زودرس نميگيرن؟
من هم چربيم بالا بود هم بچه خوب وزن نميگرفت
الان يعني خوب وزن ميگيره اين امپول و استفاده كنم؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ایلماه مامان ایلماه ۱ ماهگی
پارت ۶
اومد معاینه کرد گفت شدی ۵ سانت خیلی خوب پیش رفتی کیسه ابتو میزنم یه ساعت دوساعت دیگه زایمان کرد ساعت ۶و نیم غروب کیسه ابمو پاره کرد ولی شدت دردام بیشتر شد و فقط نفس عمیق میکشیدم بهم گفته بود گاز بی‌حسی هم داریم و یا اپیدارول گفتم ن گاز بی حسی مثه اکسیژن بود موقع دردا بایستی مثل قلیون میکشیدی داخل و نفس عمیق میکشیدی میگفت حس سر خوشی به آدم میده ولی رو من تاثیر نداشت حس حالت تهوع بهم دست می‌داد یه دو سه دفعه استفاده کردم و گذاشتمش کنار دردام خیلی بیشتر شده بود شدتش من همچنان نفس عمیق میکشیدیم خواهر بالاسرم بود خواهرشوهرم رفت و خواهر اومده بود پیشم ماما اومد گفت موقع دردات زور بزن منم همینکار میکردم تا اینکه ساعت ۷ شد و شیفتش و بایستی عوض می‌کرد یه ماما پیر ن خیلی بد اخلاق ن خیلی خوش اخلاق اومد بالای سرم اومد معاینه کرد رو همون ۵ سانت بودم و رفت من موقع دردا زور میزدم دوباره اومد معاینه کرد ۶ سانت شدم و گفتن سرش بالاس باید حالت سجده بشی که بیاد پایین همینکار کردم و موقع دردام شدید زور میزدم بعد یه رب اومد گفت شدی هفت سانت زور نزن ولی من تا چشمشو دور میدیدم زور میزدم معاینه کرد گفت ۷ سانتی دردام دقیقه هاش کمتر از ۱ دقیقه بود ولی مدت زمانش زیاد بود
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان معجزه دوم مامان معجزه دوم هفته سی‌وهفتم بارداری
سلام خانما امروز یساعت درد گرفتم یبار ول میکرد یبار میگرفت شرتمم خیس بود اب بود لکه بینی نبود،بعد تا رفتم بیمارستان یساعت تو راه بودیم دیگه تو بیمارستان خوب شدم درد ولم کرد معاینه کرد ماما گفت رحمت بسته، نوار قلب گرفتن ولی دکتر نبود کفتن دکتر دیر میاد برو اگه نوار قلب مشکلی داشت تماس میگیریم باهات،دیگه از وقتی برکشتیم خوب شدم اون درده رو ندارم دیگه
چرا🙁
اخه فک کردم میخام زایمان کنم اون درده می‌گرفت و ول میکرد زیادم بود😅😅
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان محمد مهدی 💙👶 مامان محمد مهدی 💙👶 ۳ ماهگی
تجربه زایمان قسمت دهم:
آب گرم رو باز کرد توی وان و روی کمرم، گفت هرجور که راحتی بشین، نمیتونستم خیلی درد داشتم به سختی نشستم، گفت حالت گربه بشو بعد با روغن کمرم رو ماساژ داد، موثر بود واسه کاهش درد ولی نه اون ۵۰ درصدی که گفته بود. دیگه دردام بیشتر شده بود دیگه نمیتونستم توی وان بشینم، بلندم کرد رفتیم روی تخت دوباره، ساعت از ۹ شب گذشته بود، دکترم رسید و اومد معاینم کرد گفت ۹ سانتی سرش رو میبینم موهاشم مشکیه، تا نیم ساعت دیگه زایمان میکنی، شوهرمم پیشم بود گفت وای موهاش رو میبینم، دستمو گرفتن بزنن به سرش که منم بفهمم ولی ترسیدم نذاشتم.
دیگه حس زور بهم دست داده بود قشنگ، ماما بهم گفت هر وقت زور داشتی زور بزن نداشتی نزن فایده نداره، گفت باید با دهن بسته زور بزنی، جیغ نزنی، حتی به گلوت فشار نندازی و صدا از گلوت نیاد فقط دهن بسته و انگار میخوای دفع کنی زور بزنی.
اول دراز کش بودم ولی سختم بود خودش پیشنهاد داد میخوای حالت دستشویی ایرانی بشینی؟ سریع قبول کردم، رو زمین زیرانداز انداختن و نشستم زمین، وقتی پاشدم از تخت زیرم روی تخت پر خون بود یکم ترسیدم.
مامان پسته مامان پسته ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت دو
دیگه رفتیم خونه وسایلامونو برداشتیم چون تا بیمارستان یه ساعت راهمون بود،دیگه حرکت کردیم تا برسیم بیمارستان دردام شده بود از هر هفت دقیقه چهل ثانیه
یازدهوربع بستری شدم
معاینه‌ام کردن ۴سانت شده بودم افاسمانم ۵۰درصد بود،ماماهمراه گفتم میخوام تا اون بیاد اومدن کیسه ابمو زدن دوازدهو نیم ماماهمراهم اومد معاینه شدم ۴سانت رو به پنج بودم که امپول فشار زدن تو سرمم
تااینجا دردام خوب بود قابل تحمل بود یعنی واقعا باهاشون کنار میومدم
دیگه ماناهمراه اومد با توپ یکم ورزش کردیم،دردام زیاد شد رفتم رو تخت صدای قلب بچه رو گوش بدن
معاینه شدم ۵سانت بودم
تخت بغلیم دوسانت بود انقدر جیغ وهوار کرد انقدر بیقراری کرد من اصلا فکرم بهم ریخته بود انگار دردام بیشتر میشدن
ماماهمراهم یکم اومد کمراینارو ماساژ داد ساعت دو بود
شیفت عوص شد مسئول بعدی اومد معاینه کرد گفت شش سانت رو به هفت،دردا خیلی خوبه و خیلی خوب تحمل میکنه
کلا هرچی گفتن گوش دادم ببخودی جیغ و داد نکردم راضی بودن ازم
اینجاها دردای خودمم بیشتر شده بود ،تخت بغلیم هم خیلی جیغ میزد دیگه رضایت داد رفت سزارین بشه،یکم اروم تر شدم
ولی دردام شدیدتر شدن گاز انتونکس درخواست کردم برام اوردن
یکم گیجم میکرد ولی درکل خیلی خوب بود چون وقتی دردام شروع میشد خیلی بد جور بودن حتی نمیتونستم گریه کنم یا داد بزنم از شدتشون،
باز معاینه شدم گفتن ۸سانتی ولی دهانه رحمت لبه داره
نمیدونم دوز امپولو زیاد کردن یا چی ولی خب خیلی زود ده سانت شدم
همش میگفتن زورت اومد زور بده به مقعدت،خب تو کلاسای بهداشت گفته بودن به واژن باید زور بدی ،ولی اینا میگفتن زور به مقعد
ادامه...
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان امیر مامان امیر ۲ ماهگی
خانما من زایمان کردم با آمپول فشار از اون چیزی که فکر میکردم بهتر بود زایمانم سخت بود ولی خداروشکر ۶ساعته زایمان کردم.برای همه دعا کردم.
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۶ ماهگی
سلام آیا راسته که میگن اگه شیاف پروژسترون تا هشت ماهگی استفاده کنی نمیتونی طبیعی زایمان کنی چون دهانه رحم رو بسته سر اون باز نمیشه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر