۶ پاسخ

از داروخونه قطره تلخ بگیر.هم خورتکیه هم خیلی تلخ هم استاندارد.یکم لاک قرمزی چیزیم بزن.بعد وقتی سیره و شیر نمی‌خواد بگو وااااای مامانی می می بد شده تلخ شده بیا ببین.و بذار امتحان کنه.بگو باید با لیوان شیر بخوریم.هروقت شیر خواست نگو نداریم و نمیشه بگو بیا مامان فقط تلخ و بد شده و خودتو همدرد باش نشون بده.انقددددد خوبه که نگو این روش.انقد این مرحله را تکرار کن تا بفهمه تو میخوای بدی ولی بد شده.شیر و خوراکی و هله هوله هم تو خونه داشته باش.من لواشک پذیرایی و شکلات ژله ای و چوب شور خیلی بدردم خورد

ببینید از چی بدش میاد همون بزنید ب ممه بعدشم حواسش رو پرت کنید خوراکی هایی ک دوست داره بهش بدید ببریدش دور دور ان شاءالله ک جفتتون کمتر اذیت بشید

از قبل تر باید اقدام میکردی. دخترمنم وابسته بود سه ماه طول کشید دیگه دوسال ک‌شد ازش گرفتم. خیلی طولانیه اینجا جا نمیشه بهت بگم. اما باید وعده هاش رو کم کنی برسونی ب یکی دو وعده یا سه وعده دیگه کلا بهش ندی. اگر خیلی وابستس یهویی گرفتن کار خوبی نیست. دیراقدام کردی گلم برای این کار. الانم با روش یهویی وضعیت رو بدتر نکن. چیزی ک هست فقط باید زمان بخری مثلا میگه ممه بگو بریم اب بخوریم. تلوزوین ببینیم. خراکی بخوریم.‌ بپوش بریم پارک. کلا تایم بخری ک بشه سه وعده کلا در روز . اون وعده ای هم ک خیلی وابستس میذاری مرحله اخر. مثلا دختر من هممیییشه ۵صبح باید ممه میخورد و اخرین مرحله گرفتن همون بود. در اخر تلخک زدم و گفتم تلخ شده . نباید سینه رو زشتش کنی با حنا و اینا فقط باید بدبو و بدمزش کنی. قطره تلخک از داروخانه تهیه کن. اما قبلش وعده هاش رو کم کن. نهایتا دو سه هفته دیگه زمان میبره اگر بخای سریع تر از شیر بگیریش

عزیزم صبر زرد بزن رو نوک سینت جواب میده

صبر زرد بگیر از عطاری بزن دیگه نمیخوره

عزیزم من آوین تا دو ماه یکماه شیر خورد هرکار کردم تدریجی نتونستم بگیرمش.یکم لاک زدم گفتم اوف شده دیگ نخورد.

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
سلام مادرهای عزیز
میشه لطفا تجربهٔ از شیر گرفتن های کوچولوهاتون رو با من به اشتراک بذارید ؟
پسرم‌ به تازگی دو‌ سالش شد و خدا رو شکر این توان و لیاقت رو خدا بهم داد که دو سال بهش شیر دادم
دیشب خیلی یهویی و بدون اقدام قبلی تصمیم‌گرفتم متوقف کنم شی دادن رو
اینم بگم که پسر من کلا در طول روز اصلا شیر نمیخورد و بدش میومد و فقط و فقط و فقط ظهرها موقع خواب و شب ها موقع خواب باید شیر بخوره بخوابه
دیشب کلی قصه گفتم و حرف زدم و توی رختخواب وول خورد تا بالاخره خسته شد و خوابید تا هشت صبح اصلا بیدار نشد برای شیر
هشت صبح بیدار شد خیلی خوابش میومد هنوز و دلش میخواست بخوابه و کلافه بود
دلم سوخت واسه کلافگیش و بهش شیر دادم و خوابید تا ۱۲
امروز عصر اولین بار بود که خواستم بدون شیر بخوابونمش برای خواب ظهر
طفلک خیلی غُصه داشت
خیلی کلافه بود
چند بار هم نق زد و بغض کرد و اشک ریخت
منم دلم داشت می‌ترکید براش
اما مقاومت کردم و یک ساعت و نیم طول کشید تا خوابید
و من غمگین ترینم الان 😔
شما چه جوری جوجه هاتونو از شیر گرفتید ؟
چرا من اینقدر غمگین شدم ؟
به نظرتون اینکه یهویی قطع کردم بد بود ؟
باید تدریجی قطع کنم ؟
مثلا صبح ها بهش شیر بدم تا بخوابه ؟
اگر صبح شیر ندم همون هشت بیدار میشه دیگه و کلافه است و بداخلاق
چه کنم ؟
برای خشک شدن شیر باید قرص بخورم ؟
لطفا تجربه هاتون رو بگید
چون بچه اولم هست
آدم با تجربه هم اطرافم نیست
ممنون میشم