سلام مادرهای عزیز
میشه لطفا تجربهٔ از شیر گرفتن های کوچولوهاتون رو با من به اشتراک بذارید ؟
پسرم‌ به تازگی دو‌ سالش شد و خدا رو شکر این توان و لیاقت رو خدا بهم داد که دو سال بهش شیر دادم
دیشب خیلی یهویی و بدون اقدام قبلی تصمیم‌گرفتم متوقف کنم شی دادن رو
اینم بگم که پسر من کلا در طول روز اصلا شیر نمیخورد و بدش میومد و فقط و فقط و فقط ظهرها موقع خواب و شب ها موقع خواب باید شیر بخوره بخوابه
دیشب کلی قصه گفتم و حرف زدم و توی رختخواب وول خورد تا بالاخره خسته شد و خوابید تا هشت صبح اصلا بیدار نشد برای شیر
هشت صبح بیدار شد خیلی خوابش میومد هنوز و دلش میخواست بخوابه و کلافه بود
دلم سوخت واسه کلافگیش و بهش شیر دادم و خوابید تا ۱۲
امروز عصر اولین بار بود که خواستم بدون شیر بخوابونمش برای خواب ظهر
طفلک خیلی غُصه داشت
خیلی کلافه بود
چند بار هم نق زد و بغض کرد و اشک ریخت
منم دلم داشت می‌ترکید براش
اما مقاومت کردم و یک ساعت و نیم طول کشید تا خوابید
و من غمگین ترینم الان 😔
شما چه جوری جوجه هاتونو از شیر گرفتید ؟
چرا من اینقدر غمگین شدم ؟
به نظرتون اینکه یهویی قطع کردم بد بود ؟
باید تدریجی قطع کنم ؟
مثلا صبح ها بهش شیر بدم تا بخوابه ؟
اگر صبح شیر ندم همون هشت بیدار میشه دیگه و کلافه است و بداخلاق
چه کنم ؟
برای خشک شدن شیر باید قرص بخورم ؟
لطفا تجربه هاتون رو بگید
چون بچه اولم هست
آدم با تجربه هم اطرافم نیست
ممنون میشم

۵ پاسخ

عزیزم میدونم چ بار منفی روی دوشِت بود اون لحظه ک دیدی بغض کرده، اما بیشتر ب این فک کن تا یه هفته نشده راحت میخوابه و تو یه پروسه سنگینی رو از سر گذروندی🫠😍و اونموقع متوجه میشی که بچت چقد بزرگ شده ماشاالله،،،، من موقعی که دخترمو از شیر گرفتم صحبت کردنشم خیلی بهترشد 🥰
خواستم بگم بخودت سخت نگیر کلا سختی خودت و پسرکوچولوت سه چهار روزه اما به بعد مستغل تر میشه:)

من یهویی گرفتم سه روز دخترم بیقراری کرد بعد عادت کرد
الانم خودش دیگه میره تو تختش و میخابه وقتی خابش میاد

من به تدریج گرفتم خیلی راحت تره تا یهویی

من از 30مهر ماه دیگ ب پسرم شیر نمیدم چون اصلا غذا نمیخورد وزنش خیلی کم بود خداروشکر الان بهتر غذا میخوره پسرمن وابسته ب شیر بود شب تا صبح مدام داشت میخورد بخاطر همین الان خیلی اذیت میکنه شبا بیدار میشه میگه منو رله ببرین بخوابم

خب پس اینکه موقع خواب فقط میخورد خیلی خوبه.
من تدریجی گرفتم اول روزو قط کردم بعدم شبو چون دخترمنم با شیر میخوابید.
بعدم یکبار فقط تلخک زدم دیگه نخورد یا تو بغلم میخوابه یا رو پام

سوال های مرتبط

مامان reza مامان reza ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من همون اول سینه سمت چپم از سینه سمت راستم کمتر شیر داشت برا همین اول اونی که کمتر شیر داشتو قطع کردم دقیق 10محرم بود که ی سینمو بهش ندادم پسرم دقیق 1سالو 9ماه داشت بعدش کم کم تو طول روز قطع کرم یعنی تا چند روز صبح که بیدار میشد بهش شیر میدادم تو طول شبم شیر بهش میدادم صبح که بیدار میشد شیر بهش میدادم تا 12ظهر و بعدش موقع خواب که ساعت 2ونیم 3میشد باز شیر می‌خورد تا چند روز همین روش و انجام دادم بعدش ظهر که از خواب بیدار میشد بهش شیر نمی‌دادم تا شب یا موقع خواب همونجوری ادامه دادم تا شد صبح که از خواب بلند میشد و ظهر که می‌خوابید و شب موقع خواب شیر نصف شبم مثلا طول شب اگه دوبار یا سه بار بلند میشد بهش شیر میدادم بعد شیر صبح قطع کردم تا چند روز بعد شیر ظهر که می‌خوابید بعد شیر شب که می‌خوابید دگه با شیر پاستوریزه کیک تخم مرغ .گردو بادم پسته آسیاب میکرم طول روز یا شب موقع خواب بهش میدادم براش لالایی میزاشتم یا با ی چیزی سرگرمش میکرم مثلا ی پاکن براش گرفتم اونو خیلی دوست داشت تو دستش می‌گرفت باهاش سرگرم بود تا می‌خوابید چون وابسته به شیر شب بود فقط با شیر می‌خوابید اینم بگم طول شیردهی بعضی وقتا که میدونستم گیجه همین که بهش شیر میدادم چشماشو که می‌بست فوری سینمو در می‌آوردم میزاشتم رو بالشت کنارش میخوابیدم تا بخوابه
مامان سورنا مامان سورنا ۲ سالگی
سلام دوستان
میخوام از تجربه خودم برای از شیر گرفتن بهتون بگم که خب پیش نیازش اول اینه که حال روحی خودتون خوب و بالا نگه دارید
من اول سعی کردم پسرمو از اتاق خودمن ببرم تو اتاق خودش بخوابه آذر ماه سال پیش اینکار و مرذم زمانی که ۱۹ ماهه بود چند شب اول من پیشش خوابیدم از شبای بعد خوابش که میبرد میرفتم اتاق خودمون و هر وقت بیدار میشد میرفتم شیر میدادم و بر میگشتم
از اول اسفند ماه گذشته وعده های بعد از صبحانه تا زمان خواب ظهرشو قطع کردم و برای خواب ظهر شیر میخورد و اگه عصر هم شیر میخواست میدادم دو هفته که گذشت وعده های عصر تا خواب شب رو هم قطع کردم
و برای خواب ظهر و خواب شب و حین خواب شب شیر میدادم
تا اینکه از خواب شب ۳۱ ام فروردین بهش گفتم ممه رفته و دیگه اخ شده با ماژیک سیاه سر سینه هامو سیاه مردم و وقتی دید گفت اوف و اه اه و رفت رو تشکش دراز کشید من و پدرش کنارش دراز کشیدیم و هیچ حرف و حرکتی نکردیم وانمود کردیم خوابیدیم اونم یواش یواش بعد از بک ساعت خوابید بدون هیچ کمکی و شد شب اول
ساعتای پنج صبح بیدار شد و شیر میخواست کلی گریه کرد ولی تا سینمو دید گفت اوف و اه اه و دیگه نخواست و ازم پنکیک خواست درست کردم خورد و رفت بازی تا حدودای ساعت ده صبح تو بغلم خوابید تا دو ساعت بعدشم بیدار شد بازی مرد تا حدودای ساعت ۷ عصر تو ماشین بودیم خوابید تا ساعت ۹ شب که بیدار شد پلو خورد و خوابید تا صبح فقط یکبار بیدار شد برای شیر که بهش آب دادم و خوابید از فرداشم هر وقت شیر خواست نشونش دادم گفتم اه شده دیگه رفت پی مارش امروز سه روزه قطع شیر انجام شده
و کثمن فقط روز اول درد سینه داشتم که با مسکن اوکی شد
خواستم تجربمو بهتون انتقال بدم تا شما هم مثل من راحت این مرحله رو رد کنید
مامان برف کوچولو مامان برف کوچولو ۲ سالگی
خانما دیدم خیلیا درگیر از شیر گرفتن هستن گفتم تجربمو بگم شاید به دردتون خورد.
من دخترم به شدت وابسته شیرمادر بود و جز زیر سینه جور دیگه نمیخوابید.
من با این روش رفتم که چهار روز اول شیر روز رو قطع کردم و چهار روز اول چون خیلیم مهمونی بودم سرش گرم بود اذیت نمیشد خیلیم تو روز شیر نمیخورد البته....
۴روز دوم شیر موقع خواب بعدازظهرشو قطع کردم که فکر میکردم سخت باشه چون بدون سینه نمیخوابید.کاری که کردم این بود هر روز خسته اش میکردم.یه روز رفتیم خانه بازی دوروز پارک و خلاصه خستش کردم که بخوابه..اصلا رو پا خوابیدن بلد نبود و موقع خواب یه کم غر میزد و من اهنگ میذاشتم و یک ساعتی طول میداد تا بخوابه حتی یه روز خسته نبود کلا نخوابید منم مجبورش نکردم.....بعد سه روز سوم شیر موقع خواب شب رو قطع کردم فکر میکردم خیلی سخت باشه ولی اصلا سخت نبود فقط دوتا کتاب جدید گرفتم واسش و سعی میکردم تا بی تاب میشه یا اونا سرگرمش کنم.خونرو تاریک میکردیم و لالایی میذاشتم تا خوابش ببره خودش.رو پا کلا دوست نداره یه کم ماساژش میدادم یه کم بغلم میکرد بعد انقدر غلت میرد تا بخوابه و ساعت خوابش به هم ریخت اما اذیتش نکردم که فشار بهش نیاد و تو چهار روز سوم که شیر موقع تو خواب بیدار شدن هم قطع کردم... روز اول یه بار بیدار شد خیلیییی اذیت کرد گریه کرد همسرم بغلش کرد ماساژش داد من جلوش نیومدم خیلی....بار دوم بیدار شد اب دادم خوابید....دیشب هم که شب دوم بود کلا خودش بیدار نشد....کلا وقتی شیر رو کم کنید درخواست شیر هم کم میشه....
بعد من یک عالمه شیر های طعم دار پاکتی و دنت نوشیدنی و ایمیوه و چندتا خوراکی که دوست داره خریدم که بی تابی کرد بدم بهش اما خب دختر من کلا شیر پاستوریزه عادت نداره خیلی نخورد
بقیه اش پایین
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺