۱۰ پاسخ

واییی چ بیشعور

دقیقا همین شیشه پاکنا

وااای این بچه ها رو نمی شناسی چقدر بدن

😐😐😐😐😐

خب عزیزم فکر نمیکنی اول تو بد حرف زدی؟؟

نه عزیز جان گناه دارن بچست دیگه عقلش نرسیده

فقط باهاشون دهن به دهن نشو که خیلی بیشعورن...والا یکبار با شوهرم بودیم دختره گفت برا عشقت گل بخر من گفتم نه عزیزم ممنونم به دختره ...در اومد گفت الهی درد بگیری جدا شید از هم ...یعنی میخواستم خفه اش کنم بهش گفتم بیشعور تازه بدتر فحش کشید...شوهرمم به من چیز گفت که چرا دهن به دهنش شدی گفتم باید مثل بز نگا میکردم وقتی مودبانه میگم عزیزم بهش میگه درد بگیری

این بچه ها خیلی بی تربیت و خطرناک هستن
اشتباه محض هست زمان رانندگی خصوصا چراغ قرمز و ترافیک شیشه ماشین پایین باشه من که تابستون و زمستون همیشه شیشه بالاست

اره بابا انقد پرو هستن همین بچه گداها میلیاردر هستن دلت نسوزه واسشون خدا کنه اینارو هم مث افغانی ها ک دارن جمع میکنن اینارو هم جمع کنن ببرن

چچ وو

سوال های مرتبط

مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۱ سالگی
خیلی خودم رو مقصر میدونم تو اینکه پسرم آنقدر زود به زود مریض میشه احساس میکنم اگه شیر خودمو می‌خورد آنقدر ضعیف نبود البته شاید حرف اطرافیان هم تو این حس عذاب وجدان بی تاثیر نیس هر بار که پسرم مریض میشه تمام این افکار میاد سراغم بچه ها من خیلی شیر داشتم خیلی زیاد در حدی که یه تشت میزاشتم زیر سینه هام میدوشیدم میرفتم می‌ریختم البته تا حدی که پسرم می‌خورد تو شیشه بهش میدادم ولی آنقدر شیر داشتم تمام لباسا تنم خیس میشد بعد چرب بود طوری که می‌ریخت جایی احساس می‌کردم کله پاچه هست هر کاری کردم پسرم سینمو نگرفت و بالاخره بعد حدود دوماه تقریبا خشک شد چون اگه مک نزنن کم میشه به مرور شاید اگه تو بیمارستان اول بهش شیشه نمی‌دادم اینطوری نمیشد ولی خیلی درد داشتم خیلی زیاد مادرمم که پیشم بود مریض بود خودم گفتم به بچه دست نزنه مریض نشه البته خودش خواست شاید اگه کسی بود با قاشق یا قطره چکون می‌برد می‌ریخت تو دهنش سینمو می‌گرفت ولی آنقدر درد داشتم نمیتونستم پاشم خودم اینکارو کنم همیشه خودمو مقصر میدونم احساس میکنم وقتی بزرگ شه بهم میگه مامان چرا شیر خودتو بهم ندادی .........دوباره پسرم مریض شد دوباره عذاب وجدان اومد سراغم....اونایی که بچه هاتون شیر خودتون رو خوردن زود به زود مریض میشن خواهش میکنم جواب بدین؟؟؟؟؟؟؟؟شاید حرفاتون تسکینی بشه برای اشکام
مامان آقا نویان مامان آقا نویان ۱ سالگی
یه قبل و بعدمون نشه ...؟
سلام. وقت همگی بخیر. با ابنکه دلم نمیومد ولی انقد بچه جون عرق می کرد دلو زدم به دریا بردمش موهاشو کوتاه کردم. ولی انقد بچه م گریه کرد همون اول پشیمون شدم. ولی نمی شد ماری کرد اولین ماشینو آقاهه زده بود. مجبور شدیم دستاشو نگه داریم ولی دلم هنوز پیش اون گریه هاشه. دیگه موهاشو کوتاه نمی کنم. هم به خاطر اینکه خیلی اذیت می شه، هم اینکه دلم برا موهای فر و سیم تلفنیش تنگ شده. اولش خیلی اکی بود. ارایشگاهش تخصصی کودک کار می کرد اولش تو صندلی که شبیه ماشین بود نشست کلی کیف می مرد وبازی می کرد.یهو یه مامان اومد با یه پسر بچه سه ساله که موهاش نصفه کوتاه شده بود. گفت بردم یه جا نصفه کوتاه کرد دیگه اجازه نداد. بقیه شو براش بزنین لطفا.اقای آرایشگر هم گفت پس اول کار ایشونو می رسم که یهو اون بچه چنان جیغایی کشید که.....😂 سریع نویانو بردیم بیرون. ولی دیگه ترسیده بود و هی می گفت نی نی، نی نی و هی جیغ می زد که آره نی نی جیغ زده. دیگه ننشست تو صندلی. تو بغل باباش هم خیلی خیلی گریه کرد. سرش سبک شد بچه م. با کله بچه جونم کلی حال می کنم ولی دلم برا موهاش تنگه.

حالا خاله ها خوب شدم؟😜