این چ درد بی درمونیه ک بهش دچار شدم جون ندارم پاشم ب خونه زندگیم برسم
همه جا بهم ریخته بدتر عصبیم میکنه ولی توان پا شدن ندارم
دخترم بعد واکسن فقط بهانه و جیغ و گریه غذا ک کلا لب نمیزنه خوابشم بهم ریخته الان خوابش برد دیگه تا صب باید کشیک بدیم
موندم چطور بعضیا قشنگ سه وعده غذا میپزن ب خونه میرسن بچه داری شوهرداری ب خودشون میرسن مهمونی و دودور براهه
من یه بچه زاییدم خودمو زندگیمو اعصاب و روانم گوه شده خستم احساس ناتوانی شدیدی دارم..... 😣💔

گول خیلی مامانای گهواره رو هم نخور
شرایط زندگیا و بچه ها فرق داره واقعا
همونجوری که بعضیا از ۶ ماهگی بچه هاشون مقاله میخونن، بعضیا هم همممه چیز زندگیشون رو رواله شکرخدا
ولی من به شخصه بخوام همممه چی عالی باشه باید خیلی از خودم بزنم، پس ترجیح میدم توقعاتمو از خودم بیارم پایین
به اعصاب خوردیمون نمی ارزه

در کنار همه اینا میترسم ناشکری شه
بخدا از کمبود خواب دیوانه شدم ، دیگه رفتارام تند و عصبی ، 20 روز عقب افتاده پریودیم
هرچی بچه ام تو نوزادی آروم بود الان از نخوابیدن گرفته و غذا نخوردن و از همه لحاظ داره حسابی جبران میکنه
عصبی شده ، همش میخواد مو بکشه ، هر کاری رو با نق زدن انجام میده
یعنی الان مغزم داره میترکه

دقیقا منم همینم خواهر یکار میکنم ۳تا کار میمونه
صب پامیشم ناهار درست میکنم بعد میام میبینم کل خونه انگار بمب ترکیده
من جم میکنم بردیا پست سرم میریزه
همشم باید بفکر غذا و میان وعده و قطره ها
یجا ام که بخوام برم کلی داستان دارم قبلش برمم که اصلا خوش نمیگذره چون یسره باید دنبال بردیا باشم بلایی سر خودش نیاره
واقعا دگ خسته شدم
شبا دلم نمیاد بخوابم میگم حداقل یکم واسه خودم باشم اونم از خستگی دگ‌ بیهوش میشم🤦
اما چاره چیه؟؟فقط باید تحمل کنیم

دقیقا حرف مامان ادریان درسته خواهر منم ۱بچه دارم

واللع ن صبحانه میخورم مگه بعضی روزها ن نهار اونم مگه استثنا باشه شب می پزم برای فردا خواهر خونه ترکیده خوب خونه بچه دار یعنی شلختگی

هرکی میگی ۳ وعده میپذه دروغ میگه
همه ناهارشام میذارن
خونه همه هم گل و بلبل نیست
خونه بچه دارهمیشه شلوغه

من دائم به خودم میگم من آدم این کار نبودم اصلا به هیچی نمیرسم شب و روزم شده بچه که خوراک داره نه خواب

دقیقا همینطوره به خودت سخت نگیر من ناهار درست میکنم شبم میمونه نمونه هم شوهرم ماستی تخم مرغی چیزی میگه بخوریم تمیزی که روزی دوبار جاروبرقی میکشم ولی بهم ریختس همه جا وسایل ریخته همه همینطوریم

من برنامه غذای یه هفته رو مینویسم
از شب قبل وسایلش رو اماده میذارم صبح سعی میکنم زود بیدار شم ناهار اماده کنم، گاهی دو وعده میخوریم گاهی شامم همون موقع میذارم
قبلا صبحانه یا نمیخوردم یا سرپا و با یه وضع بدی، الان اما اولویت خودمم تا کارای خونه
پسرم که بیدار میشه باهاش صبحانه میخورم، بعد کارای دیگه رو میکنم، جمع و جوریا و...(البته همیشه کف زمین اسباب بازی پخشه) ظهرم بعد ناهار میرم سرکار تا ۸ونیم
بعدم شام و ظرفای شام و خواب
کارای زمان بر رو هم میذارم واسه روزای تعطیلم
خیلی روزا بلافاصله بعد بیداریم صورت و ابروهام اینارو مرتب میکنم بعد میرم سراغ کارای دیگه
تفریحمم کلا خلاصه میشه تو شب نشینیای فامیلی و شبا با همسرم یه قیمت سریال دیدن
پسرمم بدغذا و به شدت کم غذاست ولی دیگه میذارم جلوش هرچی میلش کشید میخوره، گاهی ام اصلا نمیخوره

درکل خیلی سخته رسوندن اینهمه کار که به عهده یه مادر و زن خانه داره ولی با برنامه ریزی یه کم راحتتره

بخدا منم همینجورم.ما با این رژیمی که یکسال گرفتیم دیگه نایی تو جونمون نمونده من همه استخونام تیر میکشه.شما قرص کلسیم چی میخوری؟

به نام خدا
شبا تا سه بیدارم
صدق الله و العلیو العظیم

من حتی وقت ندارم یه مو شونه کنم🥹

خب من دوتادارم .... اشپزخونم توحیاطه والا به همه چیم میرسم 😬😅
من ساعت خابشون تنظیمه ......

عزیزم شوهرت کمکت میکنه

همدردیم عزیزم
داشتم به این فک میکردم که چه طوری بعضیا هم سه وعده خودشون غذا دارن هم سه وعده بچه هاشون به همراه میان وعده اونم متنوع
والا من دهنم سرویس شده دیگه ، نمیدونم به خودم برسم به خونه و تمیزی و لباس شستن برسم به غذا برسم به تربیت برسم به هزار کوفت و زهرمار دیگه
بخدا دوست دارم از گریه هوار بزنم 😩😩😩😩😭😭😭