من دی ماه سال ۹۹ ۴۰ هفته ۲ روزم بود ک دردام شروع نمیشد ب هیچ عنوان😐هرچی پله میرفتم ورزش میکردم رابطه و فلان اصلنن یه سانتم باز نشد ۴۰ هفته دوروز با نامه دکتر رفتم بستری شدم گوشیم ندادن ببرم اتاق زایمان روز اول بهم قرص زیر زبونی دادن هیچ فرقی نکردم بهد آمپول فشار زدن یکی اموزشیا اومده بود دستکاری کرده بود سرم رو یکم بیشترش کرده بود وای ظربان قلب بچه بد شده بود حال خودمم بد شده بود کلن نفسم داشت میرفت اومدن داد بیداد کردن گفتن خودت دست زدی هرچیم قسم میخوردم باور نمیکردن خلاصه کمک نفس وصل کردن یکم بعد بهتر شدم سرم کم کردن باز دردام شروع نشد تا فرداش اومدن خودشون کیسه آب پاره کردن باز یه سرم فشار جدید بهم زدن هی ورزش میکردم و مرتب و پیاده روی میکردم روی توپ بپر بپر میکردم ک دردام یواش یواش شروع شد اینم بگم تقریبا از دوروز بیشتر بستری بودم هرکی میدمد زایمان میکرد میرفت من هنوز اونجا بودم جوری ک چن شیفت عوض شده بود هی میومدن میگفتن این هنوز نزاید؟؟ خلاصه شانس آوردم صب زایمان نکردم چون صب ها دانشجو هدرو میاوردن آموزش بدن 🤣طرف داشت رو تخت زایمان جر میخورد اونا استادشون داشت میگف اینجور کنید اونجور کنید بعد کلی مشقت از صب ک دردام کم کم شروع شد تا عصر همش ۶ سانت باز شده بود😐ولی ۶ سانت ب بعد دردام زیاد شد و خیلی جیغ میکشیدم ولی هی ورزش میکردم اینا تا ساعا ۸ شب فول شدم بردن تخت زایمان حالا بچه سرش نزدیک ب اوومدن دوباره دردام رفت بچه برگشت 😐 دوباره شروع کردم زور زدن دونفری ماماها شکمم فشار میدادن ب پاین ک بچه باز برنگرده عقب آخر بدنیا اومد ولی همین ک اومد کل دردای من رفت بعد دادنش
من خودم که نه ولی خالم براش تاریخ سزاریان زدن بعد تو شهر ما اصلا سزارین اختیاری معنا ندارع باید میرفت کرمان از اون تاریخی که بهش زدن یه روز زودتر رفت گفت برم شاید بستریم کنن رفتن بیمارستان اصلا زیر بار رفت گفت زود اومدی و این چیزا دیگه با کلی عز و التماس گفتیم ما از شهر قریب اومدیم نمیتونیم برگردیم گفت برو شب بعد از ساعت ده بیا که بخوابوننت برا صبح دیگه صبح برا عصرش میتونین برین اتاق عمل شب رفتن تو اتاق نشستن چند ساعت بعد دردا زایمان خالم شروع شد سریع بردنش اتاق عمل یه جورایی اگه یه روز زود تر نمیرفت دیگه همینجا باید دردا میکشید زایمان طبیعی میکرد 😅😍🤚
الهی چه دخمل ملوسییی خدا نگهش داره فسقلیو
من که ۳۳ هفته کیسه ابم ترکید رفتم بیمارستان ۳ روز تو اتاق درد بودم چون انقباض داشتم نمیفرستادنم بخش. دیگ روز سوم از ۶ صبح دردام شروع شد تا ۳ اکی بودم بعد شدید شد تا ساعت ۵ و ربع که دنیا اومد. هیچ کس خبر نداشت بچه داره دنیا میاد تو اون سه روز نه گوشی داشتم نه با کسی ارتباط داشتم. دیگ بچه که دنیا اومد زنگ زدن به همسرم
خدا حفظش کنه عزیزم 🫀
عزیزم
چند سالت بود
روند زایمان که خوب بود چرا آمپول فشار زدن؟؟
عزیزم منم میخوام طبیعی زایمان کنم برام دعا کن🥲🥹
عزیزم خدا نگهدارش باشه ❤️💞 برای منم زایمانم یهویی شد البته زایمان زودرس نبود اون روز ۳۸ هفته تموم بودم اما دکتر میگفت تا ۳۹ صبر کنیم بچه وزن بیشتری بگیره اما رفتم دستشویی لک دیدم و رفتم دم در مامانم اینا مامانمو برداشتیم رفتیم بیمارستان و زایمان کردم خودم سزارین میخواستم😊 صبحش هم زنگ زدم به خانواده شوهرم خبر دادیم و بعدم که همه متوجه شدن😍
عزیزمم🥺❤
من زایمان اولمه😪😪
هزار ماشالله 😍ماهم ان شاالله به سلامتی زایمان کنیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.