لطفاً کسایی که میترسن نخونن

پسرم از شش صبح تا الان بیداره ،گفتم شاید صبحونه بخواد دادم بهش .هر چی گذاشتمش رو پاهام نخوابید همش یه جا زل زده بود یهو اشاره کرد به سمت پنجره اتاق و پرید بغلم و خودشو قایم کرد که اون سمت رو نبینه .و نگاه چهرش کردم دیدم سرخ شده از شدت ترس .یه ترس عجیبی بهم وارد شده که این بچه چش بود .تا حالا کسی برا بچش پیش اومده ؟ کلا خواب از سرم پرید .حالا تو بغلم سر پا دورش زدم خوابش برد .ینی توهم دیده یا واقعیت ؟ خیلی خودم آدم ترسویی هستم با وجود اینکه روزه اما میترسم بشدت

پریشب تو حیاط دقیقا دخترم همین کارو کرد هی اینور اونور رو دیوار و نگاه کرد جوری ک انگار یکی داره راه میره و این نگاهش میکنه بعد باحالت ترس آوند بغلم و هی گفت لولو لولو من ک زهرم ترکید

بچه ها چون روحشون پاکه یه چیزایی رو میبینن ک ماها نمیبینیم، یکم ک بزرگتر بشن بهتر میشن

پسرمنم دیشب ساعت دوازده بیدارشد گریه میکردباانگشت اشاره یه طرفونشون میدادوجیغ میزد

دختر منم یه چند بار یه گوشه از سقف رو نگاه میکرد بعد اشاره میکرد مامان نی نی.
منم اون مدت از ترس میمردم.
اینجور که از کامنتا خوندم انگار فراگیره بین بچه ها

بنظرم جدی نگیر دو حالت داره یا یچیز میبینن که ما نمیبینیم یا تو خیالات خودشون تصور میکنن چیزی دیدن به هر حال ما که نمیتونیم بفهمیم

دیروز تو تابش بود داشتم تابش میدادم یهو اشاره کرد به در بالکن با انگشت نشون داد گفت عمو عمو کرک و پرم ریخته هنو😑😑😑

پسر منم بعضی شبا بیدار میشه به یجا نگاه میکنه گریه میکنه
سوره ناس فلق براش بخون