۱۰ پاسخ

استخر که تا دو سه سالگی نمیذارن بچه هارو قد یک متر خورده باید باشن

اصلا نبردمش .عفونت زیادا .میترسم

وای تابستون شوهرم پسرمو برد بعدش طفلک پهلوش قارچ زد چن بار دکتر بردم تا خوب شد

فقط نذار لب استخر بشینه داخل ابم آب نره دهنش اوکیه

عزیزم اگه تهران هستی میتونی استخر های خصوصی و خانوادگی ببری

پسرمو پارسال چندبار همسرم برد،خیلیم دوسداره،ولی چون شیطونه دیگه نبردش

من چند باری بردمش ویلای استخر دار
ولی استخر عمومی نه هنوز نبردمش
خداروشکر مشکلی پیش نیومده تا الان

نه من نمیبرم با اینکه استخر برامون رایگانه .خودمم نمیرم .اصلا نرفتم ..تو مجردی رفتم و مشکل زدم دیگه توبه کردم

دختر منم عاشق استخره اما من از استخر عمومی میترسم به خاطر مریضی و عفونت هراز گاهی ویلا استخردار کرایه میکنیم اونجا میبرمش

تو این سن
منظورم بود

سوال های مرتبط

مامان حسام مامان حسام ۴ سالگی
سلام ماماناخوبین
یه مشورت میخام بکنم
بنظرتون این که من عذاب وجدان میگیرم درسته یانه
من تو یه محله هستم باخانواده شوهرم گاهی میریم اونجا که پسرم با پسرعموهاش ک همشون تو یه خونن بازی کنه اماهمیشه نمیرم مدتیه کلا کم‌میرم هی پسرم میگه بریم اونجا
من دوست ندارم باشون بازی کنه یکم بی تربیتن وهمش تو کوچن واکثر تمیزنیستن بس که فضولن وتوکوچه یکیشون رو حسام خیلی دوست داره ۶سالشه اما خیلی مکاره حسامو اذیت میکنه هروقت عشقش کشیدباش بازی میکنه دوست نداشته باشه محل سگ به بچم نمیده اینم هی بش میگه بیا بازی.کلا خیلی مکاره داداشش حدود دوسالشه باز هی بچه هامو میزنه وقتی هم میزنه بم میگن وا اشکال نداره بچس انتظار دارن کسی چیزی نگه
پسرم خیلی اسباب بازی داره توخونه پدرش باش بازی میکنه همه چی داره میریم بیرون خوشگذرونی بره مغازه بازار میره با پدرش....میرم خونه اقام اونجاهم بش خوش میگذره ولی وقتی میبینم توخونه تنها سرگرمه با وسایلش عذاب وجدان میگیرم که چرا نمیبرم با اونا بازی کنه اوناهمشون یه جوری انگار وحشین ن ک تو کوچن همش امابرعکس پسرم خجالتی ومثل اونا پررو نیس بعد میگن وا چشه بچت ببین بچه هارو چطور سلام میکنن چطورفلان
بخاطرهمین دوست ندارم ببرمش اونجا
بنظرتون کارم درسته یا ک‌ نه!🤕
مامان هانا ✨ مامان هانا ✨ ۴ سالگی
صبحتون پنکیکی😁🥞 خوبین رفقا چه خبرااا چه میکنید با خونه تکونی؟
دیروز هانارو بردم خانه بازی،هردفه که میریم من پر از استرس میشم واسه اینده این بچه،یعنیی انقدررررررر مظلومه،انقدرررر آرومِ حد نداره واقعا نگرانم
خیلی مظلوم میرفت سمت بچه ها خیلی مودب میگفت سلام من هانا هستم🥺 (میخاست دوست شه باهاشون)
بعد میرفت با یه اسباب بازی بازی کنه یه بچه دیگه مث گرگ میومد میگفت من میخام بازی کنم،هانام خیلی راحت کنار میرفت،اول فقط نگاه کردم ببینم چیکار میکنه دیدم نههههه این بچه تا میره با یچی بازی کنه اون بچه فضولچه هه میومد ازش میگرفت هانام خیلی راحت قبول میکرد میرفت کنار.ااخر هانا رفت پیانو بزنه باز بچه هه اومد گفت پاشو من میخام با این بازی کنم هانا تا اومد پاشه گفتم برو با یچی دیگه بازی کن بازی هانا تموم شد شما بیا با این بازی کن😠
میترسم دوروز دیگه تو مهد یا مدرسه از این بچه ها باشه که بهش زور میگن
یا مثلا یه بچه دیگه جیغ بزنه یا موقع بازی داد بزنه هانا خیلی میترسه و از اون محیط فرار میکنه حتی اگه اون بچه از خودش کوچیک تر باشه
البته اینم بگم ما اطرافمون بچه کوچیک نیست واسه همین هانا خیلی تو جمع بچه ها نبوده و ارتباط نگرفته.
ولی خب نگرانی مادرانه دارم....