۵ پاسخ

پسرمن دائم درحال شیطونی کردن هس
و دائم ی بلایی سرخودش نازل میکنه عاشق باباشه
میگه بابا.ماما.دده.به به.جیغ هورا دست زدن بای بای کردن
سلام گردن بادست
بغلم میخواد بیاد میگه ماما مَ مَ

وااای پسر منم
فقط مامان رو موقع گرسه میگه
بابا رو وقتی با باباش میخواد بازی کنه میگه
دد ،خاله،بده
همینارو میگه فقط

ورجه وورجه میکنن عزیزم دیگه بیشتر از قبل تحرک دارن ... پناه میتونه این کلمات رو بگه ... هاپو ... بابا ... مامان... عمو ... دایی..‌ اجی ... ننه ... عمه ... آب...و...

عزیزم حرف زدن اصلا به یجا نشوندن و کار کردن باهاشون نیست ، امکان نداره بشینن
من خیلی سعی کردم بنیشونمش بهش یاد بدم‌ موفق نشدم . روشم عوض کردم توی بازی بهش یاد دادم . الان خداروشکر عبارت هم میگه . توی موقعیت بهش یاد بده . مثلا میخوای اسم سیب زمینی بهش یاد بدی موقع غذا خوردن سیب زمینی بذار جلوش ،‌ بلند بهش بگو سیب زمینی ، به به ، سیب زمینی رو با چنگال برداریم . پلو رو با قاشق برداریم . بذاریم دهنمون . به به یام یام . بعد از گذشت یه مدت این واژه هارو خود به خود یاد میگیره
یا مثلا موقع بارون ببرش سر پنجره بگو بارون ، زمین خیسه ، هوا سرده . خود به خود میبینی که توی بازی یاد میگیره .
پسر من خیلی چیزارو میگه . توی بازی قوه ی یادگیریش رفته بالا . تمرکزشم بیشتر شده اینجوری به حرفای من .
مامان ، بابا ، آبا آما به پدربزرگ مادربزرگاش میگه ، عمه ، به دخترعمه هاش میگه آبجی ، به باباش میگه حامد ، به من میگه دتیل بجای ستیلا ، بریم ، بشین ، پاشو ، بیا ، نمیای ؟ بذار بیام . کجا بودی ؟ بیا دیگه ؟ به به بده ، اوو وه ، بازی ، یک ، دو ، پنج ، شیش ، ده 🤣 پر ، خالی ، جوجه ، هاپو ، پیشی ، ...
بازم هست الان توی خاطرم نیست
ولی همشو با تکرار بسیاررر زیاد و توی بازی و با صبر و حوصله یاد گرفت . اوایل که نمیگه اون کلمه رو‌خسته و ناامید میشی ولی جا نزن بالاخره یاد میگیره😍♥️

دختر منم همینه ، در حال بازی باهاش حرف میزنم و اینکه باباش رو خیلی دوست داره اونم باهاش حرف زیاد میزنه

سوال های مرتبط

مامان فسقلی مامان فسقلی ۱۳ ماهگی