امروز صبح زود دیدم بچم شدیدا داره وورجه وورجه میکنه🤌🏼
از اونجاییم که هیچوقت موفق نمیشدم به شوهرم نشون بدم
بغلش بودم دستشو آروم گذاشتم رو‌شکمم اونم حس کرد..یدفعه از خواب پرید😳😂
ذوق مرگ شده بود میگه بابایی قربونت بشه شکم مامانو کیسه بوکس کردی که میگم اخه داره زیر لگدات پاره میشه🤣🥰😂❤️

چقدر دلم میخاس ی بار شوهرم شکمو لمس کنه ولی ارزوشو ب دلم گذاشت دوتا بچه اوردم ی بار دست نزاشت رو شکم من.... حتی حس میکردم دردو خستگی پوست شکمم در میره ولی میترسید میگفت حس میکنم مارمولک دستم میگیرم قشنگ میرید تو احساسات من...

منم نمیتونم نشون بدم تا دستشو میذاره یا میخوام فیلم بگیرم غیب میشه

😍😍😍منم دقیقا اویل مثل تو بودم موفق نمیشدم حرکاتشو به شوهرم نشون بدم اخرش همینطوری یروز دستشو گذاشتم روشکمم لگد زد جوری ازجاش پریده بود و ذوق کرده بود ک منم ترسیدم😂😂😂😂

عزیزم خیلی حسه شیرینیه

ای جااااانم 😍😍😍😍
ذوق😍😍😍

ای جان😍❤️

خیلی حس قشنگیه عزیزم🥹😍

آخییییی خیلی حس خوبیههههه😍😍😍
پسره نینی؟

والا من تا شوهرم میاد همون نقطه خشک میشن تکون نمیخورن🤭

منم یه سری خواب بودم شوهرم دستشو گذاشته بود رو شکمم داش تکون میخورد تو خوابو بیداری بودم با خنده شوهرم بیدارشدم😍😍😍

ای خداا😂😂
نینی من‌‌ پیش باباش فعاله همیشه دیگه عادی شده واسش😂
حتی یه بار ۵ صبح من خواب خواب بودم شوهرم‌ میگه دستم رو شکمت بود نیم ساعت داشت وول میزد😂

ای ننهههه خیلی شیرینه این حس🥹😍😍

ای جونم 😍😍

ای جان یاد دوران بارداری خودم افتادم
همیشه رو شکمم نقاشی میکرد
ی بار یادم رفته بود همینجور رفتم دکتر
دیدم دگتر چنان میخنده.. میگم خانم چرا میخندی ب شکمم.. میگه ب دفتر نقاشی تپل میخندم 😂😂😂
ی شب هم ب صدای سکسه در شکمم من و شوهرم بیدار شدیم

الهی😂