۱۱ پاسخ

اونوقت دختر من تو خونه سرما میخوره تندتند😔

بچه های روستا سالم ترن، هوای پاک شیر و تخم مرغ .... میخورن سالم و از همه مهم تر تحرک زیادی دارن.

دقیقاهمینطوره.بچه های روستا بدون امکانات خیلی وضع روحی وجسمیشون بهتر ازبچه های شهره و اکثرشون اعصاب آروم تری دارن نسبت به بچه های شهری که اینهمه امکانات دارن واینهمه هم بهشون توجه میشه ازهمه لحاظ خوراک پوشاک تفریح.اسباب بازی.حتی دکترو.......

ما داریم خودمونو پیر میکنیم

هرچقد ک ب بچه نرسی و بیخیالش باشی آینده اش روشنتره

شماافغان هستید؟

دختر من تو ناز و نعمت تا وبروس جدید میاد دخترم درگیرش میشه الان ۷سالشه تند مریض میشه ولی خداروشکر دیگه از پارسال تاالان زودم خوب میشه

من قبول ندارم والا مامان من تو اون نسل اینجوری بزرگ نکرد ماها اینیم وای به حال روش جاریت
من عقیده دارم تمام زحماتی که میکشیم از غذا تا رفتاری و پوشش و … همه رو در آینده رو رفتار و روحیه و اخلاق و موفقیت بچه هامون خواهیم دید

اولا ماشالا بهت که ۴ تا بچه داری
خداحفظشون کنه
بعدشم عصب دستت چی شده؟
تست نوار عصب عضله دادی؟؟؟؟

ماشالله به شما و جاریت ۴ تا بچه🙃
کار درست رو شما میکنی بهر حال بچه مسئولیت داره وقتی تصمیم میگیری بدنیاش بیاری مسئولیتش رو باید بپذیری نه که به امان خدا بزرگ بشه

اینارو بیخیال ماشالله شما چطور ۴ تا بچه رو اوردی؟

سوال های مرتبط

مامان آقا نویان مامان آقا نویان ۲ سالگی
سلام. وقت همگی بخیر. چهل و هشت ساعته که بدترین روزای مادریمو گذروندم. پسر من به خاطر الرژییش از ۹ تا ۱۵ ماهگیش اسهال بود‌. اون وسطا مثلا یه هفته خوب می شد و دوباره از نو. نهایت روزی هفت هشت بار. دو روزه نمی دونم از کجا بچه م ویرووسی شده. جالبه تا سر کوچه هم نرفیم سه چهار روزه. تو خونه بودیم. فقط باباش می رفت سر کار و برمی گشت که فقط احتمال انتقال از باباشو می دیم. روز و شبمون یکی شده. بچه م انقد این دو روز گریه کرده و ترسیده نمی دونم خوب بشه از ذهنش میره یا نه‌. از پوشک کردن می ترسه، از شسته شدن می ترسه، از حموم و دستشویی می ترسه، هر نیم ساعت یه ساعت اسهاله، و وقتی پوشکش کثیف می شه خودشو مثل چوب خشک می کنه و جیغ می زنه، دو روزه بازی نمی کنه. دو روزه انقد پاش سوخته که حتی نتونسته بشینه، از پماد و پماد زدن می ترسه، بازی و خنده فایده نداره. با اینکه معمولا خیلی کم پیش میومد با گوشی بخوایم گریه شو استپ کنیم، دو روزه فقط با گوشی یه لحظه ساکته. دو روزه آب، غذا و شیر نمی خوره. به زور دو دفعه تو خواب شیر می دم که بازم بعد خوردنش اسهال می شه و دوباره داستان ها شروع می شه. الهی که هیچ بچه ای تو دنیا مریض نشه، الهی که پدر و مادرا همیشه خنده بچه هاشونپ ببینن. من قوی نیستم در برابر این همه درد بچه م. وقتی شکمشو فشار می ده و می گه مامانی درد، قلبم هزارتیکه می شه. از خدا می خوام الان که بخوابه و بیدار بشه دیگه تموم شده باشه همه چی. بچه م بتونه بخنده، بازی کنه، آب بخوره. خیلی سخت گذشت خدا کنه به خیر بگذره🥺😭😭😭