۵ پاسخ

والله سخته من یه تنه فقط دنبال پسرم هستم که آی چایی رو نندازه قند نخوره کابینت های مردم رو باز نکنه و...

خونه پدربزرگ(پدریش)میره حوصلش سر میره زمانی که دختر عموش اونجا باشه که هیچی بازی میکنه اما اگه تنها باشیم دیگ خودش لباسشو میاره با همه بای بای میکنه و که برم دد
ولی مثلا خونه دوستم که مدام در حال رقص و بازی باشه حتی نیم ساعت نمیخوابه
خونه پدر مادر خودمم که شب میمونیم حتی
حالا نگار جان خود سرماخوردگی که بچه رو بی قرار میکنه
دندون که بچه رو اسیر میکنه
جایی هم رفته حتما براش وقت و اینا نذاشتن خب حق داره دیگ مامان نگار
در زمان مکان مناسبی بچه نرفته مهمونی

من خیلی وقته مهمونی نرفتم پسرم خیلی اذیت میکنه اعصابم بهم میریزع

خیلی وقته مهمومی نرفتم باهاش
اگرم برم ی سره پیششم چون الان اوج کنجکاویشونه میخوان هی دست بزنن ب ی چیزی یا پرت کنن خطریه کاراشون

من ک هیجا نمیرم جز خونه پدرم و خواهرم چون اونجا راحتم و کمک میکنن خونه هیشکی نمیرم یا در حد یه ساعت میرم برای شام و ناهار میدونم نمیتونم برم

سوال های مرتبط