مامانا بیاین حداقل ماها قول بدیم_چند سال از مادر شدنمون گذشت
یه نو مادر که دیدیم نگیم:
چقدر چاق شدی!
شیر خشک میدی؟
بچه چقدر ضعیفه،شله!!
هنوز نمیشینه؟
چهار دست و پا نمیره
بد غذااااست؟
و....
یاد اینروزای خودمون بیوفتیم و درکش کنیم
اون مادر خودش ذهنش درگیره و نگران بچه شه
بیاین با حرفامون حس ناکافی بودن و مادر خوبی نبودن ندیم🤍🌹
هر مادری برای بچه خودش بهترینه و بچه ها مثل هم نیستن.

ارههههههه من قول میدم🫠
تا بچه نق زد زرتی نمیگم ی جاش دزد میکنه بابا لعنتیا من تا رنگ و بافت پیپیه بچمو پیگیرم دردشو ننیدونم ینی ک هی نظر میدی

من تازه از بیمارستان مرخص شده بودم، همزمان با سزارین اپاندیسمم جراحی کرده بودن. مادرشوهرم اومد پیشم یه پیاله اورد گف زودباش شیرتو بدوش ببینم شیر داری. الان فکر میکنم میگم کاش میگفتم به تو ربطی نداره زنیکه گم شو بیرون. حیییییف نگفتم

من خودم هیچ وقت به کسی این حرفارونزدم ونمیزنم
آدم نمیدونه از دستشون چکارکنه من تو بارداری خیلی اوایل شکم نداشتم میگفتن جای مخفی چیزی داری پس بچت کو
تازه دوروز بود زایمان کرده بودم شکم داشتم هنوز مادربزرگ خودم با ۶تا بچه وکلی نوه بزرگ کردن گفت هنوز انگار بچه تو شکمته بارداری انقد شکم نداشتی که الان داری انقدر حرفش چرت بود که خواهرم که هنوز حتی ازدواج نکرده گفت بابا این دوروزه زایمان کرده شکمش جمع میشه بعدم آدم به زنی که تازه زایمان کرده واحتمال افسردگی و...داره این حرفو میزنه😑
یعنی درک خواهر مجرد من از شرایط بعد از زایمان بیشتر از یه زن ۶۵ساله بود

ای خدا انقد ب من حرف زدن سر شیرخشکی شدن میران سر آروم بودن میران سر چاق شدنم چون من همیشه ۵۴بیشتر نمیشدم اما من هیچ وقت نه قبل بچه دار شدنم نه بدش ب یه مادری ک تازه زایمان کرده نگفتم چرا چاقی چرا بچت گریه میکنه چرا شیرخشک میدی یا ب هیچ بچه ایی تا حالا نگفتم چقد زشته چون از نظر من همه بچه ها خوشگلن چون همشون فرشته های بی بالن حتی بچه خاله شوهرم از میران ۶ماه بزرگ‌تره خیلی لاغر و ضعیفه هرموقعه مامانشو دیدم گفتم دخترمون قد بلنده خیلی واسه همین ریز نشون میده نگران نباش

قول میدم و واقعا بعد مادر شدن اینکارو کردم✋

منم قول میدم
اون روزای اول زایمانمو هیچ وقت فراموش نمیکنم ک بچم سینمو نمیگرفت همش اطرافیان بهم میگفتن شیر مادر ی چیز دیگست شیر خشک بده و فلان
هر بار اشکم در میومد میگفتن وای تو ک باز داری گریه میکنی حتی مادر خودم
یدونه فامیل بچمو دیده میگه وای چرا انقدر ضعیفه و داره برام نسخهدمیپیچه در صورتی بچم نرماله
خودم تو بارداری خیلی ورم داشتم و چاق شدم
پشت سرم میگفتن انگار دو قلو داره
الان ک دارم لاغر میشم و غریبه ها بهم میگن جمع شدی خاله های خودم میگن ن کجات لاغر شده صورتت خیلی پخ شده خیلی چاق شدی
شیرم کمه همه یاد شیر زیاد خودشون میفتادن و حسرتو ب دل ادم مینداختن ک سینت رگ نمیکنه بچه سیر نمیشه
خیلیی مادر و اطرافیان رنجوندن
الان رو ترازو من ۱۱ کیلو کم کردم ولی اطرافیان نزدیکم میگن ن فرقی نکردی
فروشنده ی مغازه صد پشت غریبه بهم میگه معلومه جمع شدی لاغر شدی
هعی خدا این روزام میگذره ما مادراام خدایی داریم

الهییییی
عزیزم منم قول میدم
البته که قبل مادرشدنمم هیچوقت به خودم اجازه نمیدادم نطر بدم به مادر دیگه ای ...

حق تا ابد 🥲❤️‍🩹

آفرین بله منم همین حرفا خیلی آزارم میده

منه که میبینه میگه چقد لاغرشدی

واقعا.نمیدونم چرا اونایی که خودشون مادر بودن باز این حرفارو میزنن.