۸ پاسخ

واقعیتش سخته، اما اگر مادر یا خواهری کنارتون هست که کمکتون باشه، خیلی خیلی مؤثره

من پسرم حدود ۸ ماهش که بود، برگشتم سر کار، تا دوباره به یه روتین برسی با کار، خونه و بچه، کمی زمان‌بر هست

البته من دست تنها بودم و فشار مضاعفی بهم اومد و حجم کارای شرکت هم انرژیم رو خیلی میگرفت، ولی خب این نوید رو بدم که از پسش برمیای، حتی اگه سخت باشه

ینی روزا نمیخوابه ؟

من مجبور شدم قید دانشگاه رو بزنم🥹همش تو دوران عقد میگفتم فرهنگیان اگ‌قبول شم برا یه خانوم خیلی بهترع راحت به همه چی میزسم سال اول پشت کنکور موندم چون پرستاری اورده بودن ومیگفتم فرهنگیان بهتره سال دوم فرهنگیان اوردم اما تو بارداری انقد بد حال بودم والانم وقت نمیکنم کلا قیدشو طدم زنداییم پرستار بود مرخصیش که تموم شد بخاطر دخترش نتونست بره سر کلر چدن زیادی به خودش وابسته بود

دغدغه ی این روزای منم دقیقا همینه
خیلی وقتا حتی نمیتونم شاموناهار آماده کنم
واقعا نمیدونم چطوری میتونم دوباره برم سرکار

عزیزم به سلامتی خیییلی باید برنامه ریزی منظم داشته باشی چون حقیقتا سخته هم سرکار بری هم به کارای خونه برسی و مهم تر از همه بچه که بهت نیاز داره و توجه میخواد من سر بچه اولم تجربه دارم و سخت بهم گذشت مخصوصا که غریب بودم و دور از خانواده سر دومی برعکس فعلا تو ارامشم و تصمیمم اینه که تو خونه باشم تابعد ببینم اوضاع چطور میشه

پرستار بگیر براش تایمی که سرکاری، من دو تا بچه دارم، پسرم تا الان که نزدیک ۵ ساله پرستار داره برگردم سرکار دخترمم میزارم پیش پرستار

دقیقا حالم روز منم همینه خرداد سال دیگه باید برم سرکار😥

۴ماهگی خوابش درست میشه

سوال های مرتبط