تو این ۶ماهی که تو خونم و مجبور به استراحتم فقط واسه ویزیت دکتر رفتم بیرون
تازه میفهمم بیمارایی که رو تخت افتادن چی میکشن
تازه میفهمم روز شماری کردن یعنی چی با درد خوابیدن و درد بیدار شدن یعنی چی اینکه دیگه هیچی دست خودت نیست و باید بسپاری به خدا یعنی چی
تهش فقط به این راضی باشم که بچم سالم و به موقع به دنیا بیاد
اولا همش میگفتم چرا من چرا اینهمه آدم دارن از بارداری‌هاشون لذت میبرن اما من همش باید تو خونه باشم
الان میگم خب چرا من نه
اگه شما هم مثل من استراحتین میخوام بگم اشکال نداره اگه روزها گریه میکنید افسرده شدین زود دلتون میشکنه و پر از استرسین
از اینکه گریه میکنید عذاب وجدان نگیرید که بچه میفهمه یا نه
حداقل با گریه کردن آروم میشی
امیدوارم این روزهارو به سلامتی بگذرونی با هر چالشی که پیش روته تو یه مادر قوی هستی که از پس همه چی بر میای
شاید قراره یاد بگیریم صبور بودن و قوی بودن رو
۱۲ آبان ۱۴۰۳

تصویر
۸ پاسخ

ای کاش منم استراحت بودم امروز خونه رو جاروبرقی زدم میخواستم فقط جییییغ بزنم اینقدر اذیت شدم کسی نیست کمکم کنه

امپول ریه نزدی عزیزم؟

منم دقیقا مث توام همین فکرا رو هم میکنم و دارم خیلی در جنگم ک سرحال باشم شکر گذار باشم خوب باشم راضی باشم ولی میدونی دیگ سخته یهو غم و غصه عالم و فکر و خیالای تموم نشدنی استرسای عجیب حتی خشم و طلاطم هورمونا ادمو با خودشون تا ته گرداب میبرن.
مثلا منی ک استراحت مطلقم تو خونه رنگ اسمونو ندیدم چندین وقته امروز مادرشوهرم زنگ میزنه خدافظی میکنه تنهایی داره میره مشهد انقد خوشحاله ک حد نداره بعد ی نگاه به قیافه های خسته و رنجور من و شوهرمو مادر پدرم نمیکنه.عین خیالش نیست. چندروز ی بار ی زنگ میزنه حالمو بپرسه ی آخی غلیظ میگه و میره تا چندروز دیگ ن چیزی پخته ن تعارف میکنه که برم چندروز خونشون مادرپدرم ی خستگی در کنن.هیچی فقط مشغول کلاس ورزش مسجد مسافرت و مهمونیشه.
خب من چی کار کنم الان با اینا؟


ببخشید تو تاپیک تو سر درد دلم باز شد ولی خواستم بگم اره ما داریم روزای سختی رو میگذرونیم خیلی ها هم درک نمیکنن ولی ما اول خدا و اخر هم خدارو داریم.
روزهای شاد و اروم و پراز سلامتی رو برات از خدا میخوام

من که دیگه رد دادم خسته شدم منم هفت ماهه استراحت مطلقم ایشالا به خیری خوشی بگذره🥺😓

مشکلت چیه عزیزم که از اول بارداری استراحت مطلق هستی ؟؟؟

عزیزم ایشالا نینیت به سلامتی بیاد بغلت و اینروزهارو فراموش کنی

عزیزم درکت میکنم من استراحت مطلق نیستم ولی هربار استرس جدیدی تو بارداری میاد سراغم همین امروز بخاطره کیست بارداری کلی اشک ریختم و خدا خدا میکردم برای بچم اتفاقی نیوفته آخرسر گفتم خدا خودش داده خودشم مراقبشه این روزاهم میگذره و سرپا میشی بیرون میری به حالت عادی برمیگردی فکر نکن تنهایی امیدوارم بسلامتی نینیتو بغل بگیری و یاد این روزا که میوفتی خندت بگیره

انشالله سالم و سلامت و به موقع بدنیا میاد‌.

سوال های مرتبط

مامان دوقلوها(دلسو و ماهسو) مامان دوقلوها(دلسو و ماهسو) ۵ ماهگی
دل نوشته ای که می مونه به یادگار
دخترای عزیزم،نور چشمای من
مرسی که با تمام شرایطی که برای هر سه تامون از اول پیش اومده تا حالا ،کنار هم هستیم و هر سه تاییمون داریم تمام تلاشمون رو می‌کنیم تا به موقع به هم برسیم
عزیزای دلم
دل تو دلم نیست برای دیدن روی ماهتون
بارها و بارها خودم و شما رو تو اتاق عمل وقتی که دکتر میزاره روی صورتم تصور می‌کنم.آخ که چه حس و خال وصف نشدنیه😍
جوجه های مامان میدونم دلم برای تک‌تک این لحظه ها که آنقدر به هم‌نزدیکیم تنگ میشه.میدونم لذتی که شما تو وجودم هستین رو فقط من میدونم.قول میدم به حرمت این دوران،هر لحظه ای که شما با تکون خوردنتون بهم انگیزه ادامه دادن دادین،مادر قوی باشم براتون و بهتون یاد بدم که قوی بمونین.مرسی که همین الانشم با تکون خوردنتون و لگد زدنتون باهام حرف می‌زنین.میدونم شما هم از داشتن مادر قوی مثل من به خودتون می بالین.شما امید راه من هستین.مرسی که سال ۱۴۰۲ رو برام به زیبایی به پایان رسوندین و بهترین عیدی که میتونستم تو سال ۱۴۰۳ داشته باشم قطعا وجود شما دو تا تو زندگیمه…مامان از ته قلبش شما رو دوست داره دخترای ناز من❤️
بمونه به یادگار از شب سال تحویل ۱۴۰۳
وقتی که استراحت مطلق تو خونه مادرجون داریم روزهای قشنگمون رو با تمام تضادهاش سپری می‌کنیم.
۱۴۰۳/۰۱/۰۱
۰۱:۵۵
مامان معجزه خدا🌱❤ مامان معجزه خدا🌱❤ ۵ ماهگی
اخ پسرکم... شیرینکم...😍
قربون تو بشم من معجزه زندگیم....🥰
چقدر بودنت و حس کردنت شیرین و پر از حسه خوبه...🥺😍
یه حس عجیب و پر از حال خوب که با هر لحظه اش معجزه بودن تو رو میفهمم...🤩
با هر بار تکون خوردنت خدارو شکر میکنم و قربون صدقه ات میرم...😍😋
با هر بار حس کردنت دلم ضعف میره برات و دوست دارم همیشه این حال خوب همراهم باشه...
تو خوده معجزه خدایی برام و هنوزم خیلی وقتا باورم نمیشه که قراره مامان یه پسر کوچولو باشم‌ و الانم تو دلم تکون میخوره...😍 هنوز باورم نمیشه نزدیک ۷ ماهه تو دلمی و روز به روز داری بزرگ میشی و ۳ ماهه دیگه میایی تو بغلم😍😍
من و بابایی خیلییییییی دوست داریم و الان با دیدن تکون خوردن هات ذوق میکنیم و منتظر روز به دنیا اومدنتیم😍❤

ممنونم ازت که بهترین و قشنگ ترین حس مادر بودن رو بهم دادی عزیزکم😍


ایشالله به حق این روزای عزیز و ماه مبارک این حس و حال قسمت همه اونایی که منتظرن بشه و کلی عشق کنن با این حس و حال خوب❤🌱

به وقت
۲۵ هفته و ۱ روز🥰
مامان فسقلی مامان فسقلی ۲ ماهگی
🔹وقتی مادر میشی فارغ از همه کارهای دنیا یه آدم دیگه میشی…
گاهی شبا تا صبح بیداری و روزها خسته ای…
اما انگاریک قدرت مضاعف داری بعد از نه ماه انتظار و حمل جنین مجبوری به جای خستگی، پر انرژی و پرنشاط باشی

دیگه بوی بد مدفوع برات زننده نیست…
نگران اینی که مبادا پای بچت‌ بسوزه…
نگرانی که چرا رنگ مدفوعش عوض شده؟

وقتی مادر میشی دیگه نمیتونی به اراده خودت آب بخوری، چرت بعد از ظهر بزنی، مسافرت بری، عشقبازی کنی و حتی مریضی هم دیگه معنی چندانی نداره…
و برای همه اینها شاید کسی ازت قدردانی نکنه...

خودت هم از هیچ کس توقع نداری بهت بگه خسته نباشی، خدا قوت، دست مریزاد، ایول، دستت درد نکنه….

وقتی مادر میشی شاید گاهی دچار خشم و افسردگی و اضطراب بشی و با خودت فکر کنی چرا هیچکسی اینها رو بهت نگفته بود؟
چرا حتی مادرت این همه چالش و ازت مخفی کرده بود و فقط در مورد قسمت خوب داستان باهات حرف زده بود!

وقتی مادر میشی! بزرگ میشی،
یاد میگیری به خاطر فرزندت غرورت رو زیر پا بذاری و تو بحث های با همسرت کوتاه بیای…
یاد میگیری سکوت کنی، صبور باشی..
گاهی به دروغ بخندی و بگی همه چیز رو به راهه…

میدونم و میدونی که مادر شدن پر از چالشه،
مادر شدن یک شغل سخته و تو باید قبل از هر چیزی بپذیری که وارد مرحله ی جدید از زندگیت شدی که گاهی مثل یک بحرانه اما در عین همه سختی هاش لحظه های خیلی قشنگ داره

توی‌ مسیرش رشد داره
آگاهی داره
قدرتمند شدن داره
و عشق داره...