۱۹ پاسخ

ای خدا اشکم دراومد که

سلام گلم نمیخوام دلداری الکی بدم خودم درد کشیدم میدونم تو دلت چه غوغایی شده،
اما ببین دخترت مغزش سالمه، رشدش خوبه، حرف میزنه، اینا یعنی عالیییی اینا برا من حسرت شده بقران، راه رفتنم مهمه، ولی مطمئن باش راه میفته، چون مغز دستور میده،
حالا دختر من راه میره، میدوه، یه ثانیه بند نمیشع، اما چه کنم که دلم خونه، نه رشد میکنه، نه حرف میزنه، نه خوب متوجه میشه😰😰😰😰 باور کن حتی یک ثانیه خیال راحت ندارم همش فکر میکنم مرگ راه نجاتمه

عزیزم انشالله هر چه زودتر دختر قشنگت راه می‌افته دخترمنم راه نمیره ولی مستقل میاسته‌ ان‌شاءالله جفتشون راه بیافتن

انشالله که دخترت راه بره حاجت هر دومون خدا بده ببخش عزیزم دکترش چی تشخیص داده

الهی خدا کمکت کنه خواهرم دلم برات به درد اومد تحسینت میکنم چقدر متواضع و صبوری من همیشه باهات همراه بودم تایپیکتو میخوندم امیدوارم هرچه زودتر حاجت روا بشی گل دخترت بتونه راه بره و مشکلش حل بشه

سلام مامان عزیز، من همیشه به شما فکر میکنم و برات دعا میکنم شما یکی از قوی ترین آدمایی هستی که میشناسم؛ شما امید داری و همین عالیه، مراقب حال دلت باش اگه اینجا حرف زدن آرومت میکنه هر روز بیا حرف برن نذار حالت بد بشه امید شما رو سر پا نگه میداره تا انشالله دخترت درمان بشه… عزیزم یه بار بهت یه طبیب عالی اسلامی معرفی کردم مشهده، پول ویزیت فکر کنم نمیگیره فقط هزینه دارو که کمه؛ یکی از بهترین هاست کنار همه این‌درمان ها اونم امتحان کن انشالله زود زود راه رفتن گل دخترمون رو ببینی

با کفش هم نمیتونه راه بره

ای خدا خودت کمکش راه‌ بیوفته عزیزم ناراحت نباش الهي شکر که سالمه هم اینکه حرف می‌زنه امیدوار باش راه ميره به امید خدا

مامان مهنا راست میگه درسته اینم درد بزرگیه ولی مادرهای دیگه به صورت دیگه زجر میکشن نمونش من

خدابزرگه امیدت به خداباشه کارجسمانی میبریش

عزیزم.خواهر زاده منم تو سه سالگی راه افتاد هیچ مشکلی هم نداشت فقد چون ضعیف بود بعد خاهرم قلوه گوسفند میخرید میذاشت ت شیشه با روغن هاشو البته کم هروز ماشاژ میداد یا کباب میکرد موقع کباب از قلوه کف میومد اونا رو میزد یعنی فوق العاده خوب جواب میده

عزیزم انشالله هرچه زودتر خدا بهت نظر می کنه
این متنت تلنگری بود به من که بخاطر حرف زدن دخترم‌کلافه‌میشم

سلام عزیزم انشاا...خدا خودش حال دلت رو خوب کنه هرچه زودتر باخبرهای خوب بیای بگی بچم راه میره بهم گفته مامان
بچه ی اقوام ما به محض دنیا اومدن تشنج کرد آسیب دید به زور کار درمانی کمک کفش ۳سالگی راه رفت وبعدم گفتار درمانی بردن وحرف زد الان دیگه ۱۲سالشه راه رفتن وحرف زدنش خیلی خوب شده

کاردرمانی میبریش؟؟؟
با روغن های مختلف ماساژ بده پاهاشو

عزیزم ناشکری نیس .این حرفه ای افراطی رو کردن تو گوش ما.درد و دل بدون تندروی با خدا کاملا حق انسان هست. خود خدا هم میدونه صبر انسانی که آفریده تا کجاس.اونم مادر که تحمل غم بچه اش رو نداره.خدا مگه مثل بنده هاس که تا یه چی بگی قهر کنه

عزیزم درکت میکنم
پسرمنم بهمن ماه میشه ۳ساله ولی هنوز راه نمیره،صحبت نمیکنه😔به قول خودت هرچی‌ام بگی میشه ناشکری
باهرکی ام صحبت کنی میگه خداتوشکر کن ازین بدتر سرت نیومده
خب مگه ماها راضی بودیم بچه‌هامون اینجوری بشن😔😔😔

دکتر نبردید؟

ای جانم از خدا برات صبر میخوام انشالله نتیجه صبوری ها را بزودی با معجزه میبینی

سلام عزیزم توکلت بخدا
مشکل بچتون چیه؟

سوال های مرتبط

مامان شیرینی زندگیم. مامان شیرینی زندگیم. ۲ سالگی
تایپیک موقت.
سلام خوبین امروز صبح که دخترم بیدارشد بعد تشکر از خدا که دختر گلموبهم داده و یکم قوربون صدقه ش .چن کلمه دخترم یاد گرفتن و دوهفتس تا بیدار میشه میگه تا آخر شب هزار بار میگه ومنم هر بار باااون هزار بار میمیرم .میگم ای کاش مادر درخاستت مادی بود حالا هر جور میشد با وعده وعید یادیروزود برات تهیه میشد بچه ای دیگه میشه حواصت پرت کرد یا یچیز دیگه جای گزین کرد
اما وقتی به من میگی. بریم لا بلم کوچه .
ینی بریم راه برم .منظورش اینه ببرمش بیرون تا خودش راه بره
اصن نمی‌خواستم تایپیک بزارم ناراحت تون کنم .یادمه خاب دیدم چن روز پیش دخترم یهو بلند شد راه بره من ههمس دنبال گوشیم می‌گشتم بیام به شما خبر بدم که دخترم راه افتاد اما دوهفتس قلبم داره کنده میشه وقتی میگه ومیزنه رو پاهاش .دیگه منم همینجوری یکم زیر بغلش میگیرم راه میبرم اما کمردردم وگرنه کل دنیا و میبردمش همینجوری .
راهنماییم کنید وقتی اینو میگه چیکار کنم واقعا جیغ میزنخ یا بیرون باشیم خودشو از بغلم پرت می‌کنه و میگه لا لاینی راه راه الآنم همش میگه هی یکم میبرمش اما نمیتونم کمرم درد می‌کنه ایسونم دوست داره طولانی بره 😔
مامان مانی مامان مانی ۲ سالگی
مامان آیهان مامان آیهان ۳ سالگی